در میزگرد «بررسی تابستانه کتاب 99؛ چهاردهمین طرح فصلی» مطرح شد؛
ضرورت افزایش اعتبار طرحهای حمایتی و تقویت کتابفروشیهای کممصرف
کارشناسان حاضر در میزگرد «بررسی تابستانه کتاب 99؛ چهاردهمین طرح حمایتی» بر افزایش اعتبار طرح با توجه به افزایش قیمت کتاب، تقویت تبلیغات میدانی و پرداخت سریع یارانه و ضرورت حمایت ویژه از کتابفروشیهای کممصرف تاکید کردند.
ایبنا: طرحهای فصلی یکی ازموفقترین طرحهای حمایتی حوزه نشر شناخته میشود و تابستانه کتاب 99 چه از لحاظ اعتبار و چه از نظر میزان استقبال قابلتوجه بود. شما این طرح را چطور ارزیابی کردید؟
* لغو نمایشگاه الگوهای مصرف در تابستانه را افزایش داد
نظربلند: تابستانه کتاب 99 بهعنوان چهاردهمین دوره طرحهای حمایتی، از نظر میزان مشارکت کتابفروشیها، مخاطبان و میزان اعتبار، رشد قابلتوجهی داشت. پیش از آغاز این دوره، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از افزایش 50 درصدی اعتبار طرح در مقایسه با سال گذشته خبر داده بودند که این میزان افزایش اعتبار بهمعنی برگزاری سه طرح شامل بهارانه و تابستانه در نیمه اول سال و پاییزه همزمان با هفته کتاب بود. نکته قابل توجه درباره تابستانه99 اینکه بررسی الگوهای مصرف در دو روز نخست نشان داد، میانگین مصرف یارانه، فروش و قیمت کلی فروش در مقایسه با سایر ادوار افزایش پیدا کرده و رشد 60 درصدی فروش را نشان میدهد. بهنظر میرسد دو عامل مهم در ایجاد این وضعیت دخیل بود؛ نخست برگزار نشدن نمایشگاه کتاب تهران و دوم افزایش توجه مردم به کتاب بهدلیل افزایش اوقات فراغت در شرایط شیوع کرونا. افزایش میزان مصرف یارانه در کتابفروشیهای تخصصی که ناشی از لغو نمایشگاه است نیز تابستانه99 را متمایز میکند.
با توجه به افزایش الگوهای مصرف در دو روز نخست، مذاکره برای افزایش اعتبار از سوی مدیرعامل موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران با معاون امور فرهنگی انجام و سقف اعتبار از دو و نیم میلیارد تومان به سه میلیارد در پنجمین روز و در نهایت به سهونیم میلیارد تومان در مجموع رسید. خوشبختانه، اعتبار بین همه کتابفروشیها توزیع شد و به جرات میگویم تا روز دوازدهم، همه کتابفروشیها اعتبار داشتند. روز آخر باتوجه به اینکه میزان مصرف یارانه، دوونیم برابر در مقایسه با آمارهای گذشته بالاتر بود، درصدی از اعتبار کتابفروشیهایی که اعتبارشان را مصرف نکرده بودند، کاهش دادیم تا مصرف از سقف یارانه کلی عبور نکند. در جریان توزیع یارانه تلاش کردیم، حتیالمقدور استانهای محروم ازجمله کهگیلویه و بویراحمد، ایلام، سیستان و بلوچستان و حتی قزوین که جزو استانهای محروم نیست اما جزو کممصرفها است، اعتبار داشته باشند.
در تابستانه کتاب، 773 کتابفروشی مشارکت داشتند که افزایش 16 درصدی در مقایسه با بهارانه را نشان میدهد. افزایش 45 درصدی یارانه، افزایش 66 درصدی میزان مصرف بارانه، افزایش 66 درصدی مبلغ فروش، افزایش 67 درصدی تعداد کتابهای فروخته شده و افزایش 16 درصدی خریداران نیز در این طرح در مقایسه با طرح قبلی به ثبت رسید. اختلاف بین درصد کتابهای فروخته شده و درصد خریداران نشاندهنده تاثیر افزایش قیمت کتاب است. میانگین مصرف یارانه در طرحهای مختلف متفاوت است؛ بهعنوان مثال خریداران گاهی فقط 45 درصد از سهم خود را هزینه کردند اما در این طرح، مشتریها از 80 تا 90 درصد میانگین اعتبار خود استفاده کردند. افزایش قیمت کتاب و برگزار نشدن نمایشگاه را میتوانیم از عوامل افزایش مصرف اعتبار بدانیم.
*تخفیف سنگبنای تبعیض است
آموزگار: افزایش اعتبار به برخی کتابفروشیهای طرح رویه نادرستی است و برای پیشگیری از خطر فراموشی اهداف اولیه طرح یعنی استفاده بهتر از یارانه رویکرد محتاطانهتری را میطلبد؛ چراکه برخی کتابفروشیها بهویژه در تهران که از امکانات بیشتری برای فروش برخوردارند و در روزهای برگزاری طرح، تخفیف بیشتری را اعمال کردند و با دریافت اعتبار بیشتر، موجب شدند فروش برخی کتابفروشیها حتی به میزان پیش از آغاز طرح هم نرسد.
غفلت از راهکارهای افزایش میزان تقاضا در طبقات مختلف جامعه یکی از عوامل کاهش فروش است. علاوهبراین؛ محدودیتهای اقتصادی موجب شده تا مردم بیش از پیش به تخفیف توجه داشته باشند اما اعمال تخفیف، سنگبنای ایجاد تبعیض و زمینهساز حذف کمتوانها در عرصه رقابت است. بنابراین؛ در برگزاری طرح نباید بهگونهای رفتار کرد تا بین کتابفروشیهای مشارکتکننده بهدلیل تبعیض و نابرابری شکاف بزرگی ایجاد شود. بهعنوان مثال؛ میتوان به کتابفروشی کوچکی که اعتبارش تا پایان طرح باقی مانده بهروشهای مختلف، کمک کرد.
*توزیع یارانه از کانال طرحهای حمایتی ناهنجاریهای حوزه نشر را میکاهد
آموزگار: توزیع یارانه از کانال طرحهای حمایتی، علاوه براینکه منصفانه است از ناهنجاریهای حوزه نشر نیز میکاهد؛ بنابراین همانطور که مشکلات سختافزاری کتابفروشیها در دورههای نخست با جدیت خانه کتاب، برطرف شد، برای تاثیرگذاری بیشتر، اشکالات باقیمانده باید شناسایی و رفع شود. هدف موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران از برگزاری طرحهای حمایتی فقط کمک به کتابفروشیهای بزرگ نیست، بلکه اهدافی مانند افزایش تقاضا و سرانه مطالعه هدفگذاری شدهاست و بهنظر میرسد حذف محدودیت زمان اجرای طرح به کتابفروشیهای محلی کمک قابلتوجهی میکند.
درباره کنترل اعمال تخفیف بیش از قاعده طرح، توجه به این نکته ضروری است که کنترل تخفیفهای نامتعارف از سوی مجری طرحهای حمایتی امکانپذیر نیست چراکه ابزار نظارتی در اختیار ندارد اما بهنظرمیرسد، با تجدید نکردن اعتبار کتابفروشیهای متقاضی میتوان از اعمال تخفیف بیشتر که رقابت غیرمنصفانه را ایجاد میکند پیشگیری کرد؛ بنابراین کتابفروش با توجه به اینکه در جریان طرح قرار دارد و علاقهمند است به نیاز مشتری پاسخ دهد با اعمال تخفیف منطقی و معمول میتواند به نقدینگی مورد نظر دست پیدا کند؛ البته ساماندهی موضوع تخفیف در اتحادیه درحال پیگیری است تا بتوانیم از ناشران و کتابفروشیهای کوچک حمایت بیشتری داشته باشیم.
*دست در جیب کتابفروشان نکنیم
آموزگار: موضوع زمان پرداخت بدهی کتابفروشیهای عضو طرح از دیگر مسائل مهم است و بهنظر میرسد تاخیر چند ماهه در پرداخت این بدهی با توجه به موضوع تورم به معنای دست کردن در جیب کتابفروش است. هرچند ماهیت یارانه کتاب در نمایشگاه و طرحهای فصلی یکسان است اما این یارانه در نمایشگاه به محض خرید به حساب ناشر واریز میشود درحالیکه کتابفروش عضو طرح، باید ماهها برای دریافت این یارانه صبر کند. تخصیص هزینه 35 میلیاردی برگزاری نمایشگاه به طرحهای فصلی علاوهبر جذب نقدینگی بیشتر منجر به تحول در کتابفروشیها خواهد شد.
*ابزار پیشگیری از اعمال تخفیف مازاد را در اختیار نداریم
ایبنا: با توجه به اینکه سابقه کتابفروشیها از نخستین دوره طرحهای فصلی در دسترس است و درباره وضعیت برخورداری آنها امکان بررسی وجود دارد، آیا بهتر نیست شرایط جدیدی برای کتابفروشان تعیین شود تا همه در تخصیص اعتبار با یک الگوی خاص دیده نشوند؟
نظربلند: واقعیت بازار این است؛ کتابفروشی بزرگتر با توجه به امکان تبلبغ و ایجاد جذابیت بیشتر و فرصت عرضه متنوع محصول، قاعدتا مشتری بیشتری هم خواهد داشت. تامین زیرساخت فقط به توان مالی کتابفروشان مربوط نیست؛ بلکه از ضعف اطلاعاتی کتابفروش هم ناشی میشود که حتی با حمایت نیز جبران نخواهد شد.
درباره افزایش اعتبار در طول طرح و اعمال تخفیف مازاد، توجه به دو نکته ضروری است؛ نخست اینکه ابزار پیشگیری از اعمال تخفیف مازاد بر طرح، در اختیار مجری طرحهای فصلی نیست؛ بلکه در اختیار صنف است. درباره افزایش اعتبار نیز، مجری طرح هم تمایل دارد با اعتبار ثابت و بالا، طرح را شروع کند اما هیچگاه منابع مالی پیش از شروع طرح مشخص نمیشود. گاهی حتی درباره توان تامین اعتبار اعلامی نیز مطمئن نیستیم و گاهی هم مانند طرح اخیر دوبار افزایش اعتبار را تجربه میکنیم. میپذیرم افزایش اعتبار در طول طرح، موجب مخاطره اهداف یعنی حمایت از کتابفروشیهای کوچک میشود، اما بررسیها نشان میدهد، بعضی از کتابفروشیهای کوچک تا پایان طرح، حتی قادر به استفاده نیمی از اعتبارشان هم نیستند. حتی تماس و اطلاعرسانی درباره وجود امکان ارسال پستی کتاب نیز با پاسخهایی مثل اینکه «نیروی انسانی برای بستهبندی و گرفتن نشانی مشتری نداریم» مواجه میشویم.
فقط 196 کتابفروش یعنی 25 درصد کل اعضا، عضو سامانه پست خانه کتاب و ادبیات ایران هستند؛ درحالیکه با همان تبلیغات معمول، 636 ناشر به عضویت سامانه درآمدند که 65 درصد کل اعضا را تشکیل میدهند. بهنظر میرسد؛ انگیزههای فردی کتابفروشان در مقایسه با ناشران کمتر است؛ بنابراین کتابفروشان بهویژه کتابفروشان سنتی اگر با جریانهای نوین همراه نشوند، تحولی در فعالیت آنها ایجاد نخواهد شد. حتی اگر مدت طرح طولانیتر شود، بازهم بهنظر نمیرسد در میزان استفاده از اعتبارشان تحولی را شاهد باشیم.
موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، ستاد اجرایی طرحهای حمایتی محسوب میشود و میدانیم مشکلات حوزه نشر صرفا با ارائه یارانه فصلی برطرف نمیشود. برای اجرای دقیقتر طرح، بهویژه در شهرهای بزرگ ازجمله در تهران و یا قم که اتحادیه قویتری دارند به کمک و همیاری نیاز داریم؛ البته بهنظر میرسد برای اتحادیه شهرهای بزرگ وضعیت ناشران بیش از کتابفروشان، دغدغه است. در شهرستانها نیز همیاری بسیار ضعیف است؛ در مناطقی که اتحادیه ناشران و کتابفروشان تشکیل نشده برای پیگیری وضعیت کتابفروشان متقاضی مشارکت، مجبوریم با اتحادیههایی مثل کفاشان و لوزامالتحریرفروشان و حتی اتحادیه عکاسان که کتابفروشی جایگاهی برای آنها ندارد، در تماس باشیم. مشکل دیگر اینکه اطلاعات دقیقی از کتابفروشان بهویژه در شهرستانها موجود نیست و از پشتوانه اجرایی لازم برای نظارت بر کتابفروشیها هم برخوردار نیستیم.
*درباره تاثیرگذاری طرحهای حمایتی بر کتابفروشیهای کوچک مطالعه انجام شود
سنگری: توقع تخفیف، مهمترین مساله تهدیدکننده کتابفروشیها، بهویژه کتابفروشیهای کوچک است. پرسش این است که طرحهای حمایتی تا چه میزان به کتابفروشیهای کوچک و پراکنده شهر کمک میکند؟ به نظر میرسد، کتابفروشیهای بزرگ در جریان طرح از اعتبار و مخاطب بیشتری برخوردار میشوند و در وضعیت کتابفروشیهای کوچک، تغییری ایجاد نمیشود؛ بنابراین پیشنهاد میکنم، موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران درباره تاثیرگذاری و میزان جلب توجه مخاطبان به کتابفروشیهای کوچک در قالب این طرح، مطالعه آماری انجام دهد. درباره کمک به کتابفروشیهای کوچک هم که اعتبارشان تا پایان طرح باقی میماند هم چاره کار این است که امکان مراجعه حضوری و یا غیرحضوری مخاطب بعد از طرح نیز برای آنها مهیا شود. موضوع دیگر؛ ضعف تبلیغات است. متاسفانه تبلیغات موثر و سالانه نهتنها در طول برگزاری تابستانه؛ بلکه در ادوار گذشته نیز وجود نداشته؛ درحالیکه تیلیغات عامل مهمی است که علاوهبر ایجاد نیاز، در درازمدت فرهنگ کتابخوانی را تقویت میکند.
حقبین: یکی از مباحث مهم درباره طرحهای فصلی که یکی از بهترین راههای تخصیص یارانه شناخته میشود، نبود زیرساخت ازجمله پهنای باند اینترنت در شهرستانها و زمان طولانی ثبت اطلاعات مشتریها برای مشارکت 1500 کتابفروشی کشور است؛ درحالیکه بعد از برگزاری 14 دوره، مجری طرح براساس بانک اطلاعات مشتریان و تعریف کد برای آنها، امکان کاهش زمان خرید را دارد.
مساله بعدی اینکه؛ اعمال تخفیفهای مضاعف در طول برگزاری طرح، مخصوصا از سوی ناشرکتابفروشان و کتابفروشان سرشناسِ عمدتا تهرانی که فعالیت تبلیغاتی قابلتوجهی در فضای مجازی دارند به سایر کتابفروشان آسیب وارد میکند. ایجاد توقع در مشتری، آسیب دیگر اعمال تخفیفهای نامتعارف کتابفروشان است. تخفیف برای کالاهای دیگر همیشه از سوی تامینکننده اعمال میشود؛ نه از سوی عرضهکننده اما این وضعیت در حوزه نشر دیده نمیشود و ناشران حتی با کسب مجوز از اتحادیه با اعمال تخفیف مضاعف در زمان معین، موافقت نمیکنند.
نظربلند: بررسی 14 طرح حمایتی حاکی از دو وضعیت است: نخست کتابفروشی بزرگتر، مشتری بیشتر، یارانه بیشتر و دوم؛ کتابفروشی کوچکتر و رغبت شخصی اندک. بهنظر میرسد میتوان با پشتوانه منطقی به ایدههایی رسید تا اهداف اولیه طرح را حفظ و تقویت کرد؛ ازجمله رتبهبندی کتابفروشیها از کممصرف به پُرمصرف و اجرای یک طرح ضربتی برای حمایت از کتابفروشیهای کم مصرف.
*ضرورت حمایت بیشتر از کممصرفها و کمرنگی تبلیغات
ایبنا: یکی از راههای موثر برای تقویت طرح و خصوصا کتابفروشیهای کوچک، افزایش تبلیغات؛ بهویژه از طریق صدا و سیما و یا اطلاعرسانی به مشتریان از طریق اطلاعات خریدهای قبلی آنها است؟ مشخصا چه موانعی برای افزایش تبلیغات وجود دارد؟ آیا در زمینه محدودیت بودجه دغدغهای وجود دارد؟
نظربلند: بله. تقسیم بودجه سه و نیم میلیارد تومانی طرح تابستانه بر یارانه 30 هزار تومانی برای هر نفر، یعنی پوشش 116 هزار و 660 نفر مشتری و یا در نهایت 150 هزار نفر. حالا تصور کنید این تعداد با افزایش تبلیغات، مثلا به دو میلیون مشتری افزایش پیدا کند. پرسش اینجاست، یارانه برای پاسخگویی به این تعداد چقدر باید افزایش پیدا کند؟ واقعیت این است که حتی توزیع سهو نیممیلیارد تومان یارانه به بیش از 116 هزار نفر و یا حتی 200 هزار نفر نهتنها عدد شگفتآوری نیست؛ بلکه اندک است.
ایبنا: تامین بودجه با مشارکت سایر نهادها امکانپذیر نیست؟
نظربلند: امکانپذیر است؛ اما همکاری با شهرداری تهران در پاییزه 98 معطلی هشتماهه پرداخت بدهی کتابفروشیهای پایتخت را موجب شد. نباید فراموش کنیم که طرحهای حمایتی تنها برنامه موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران نیست که بتواند مدت طولانی معطل پاسخگویی بماند. دشواری پیگیری و سابقه نهچندان درخشان مشارکت نهادهای مختلف موجب شد تا به شهرداری مشهد که در برگزاری پاییزه98 مشارکت داشت، بهجای مشارکت در طرح کلی، برگزاری طرح استانی را پیشنهاد کنیم.
سنگری: کتابفروشی کوچک، زمانی احساس میکند حمایتها موثر است که مشتریانش افزایش پیدا کند. طرحهای حمایتی را میتوان به بهانهای برای معرفی کتابفروشیهای محلی تبدیل کرد. تبلیغات شهری ازجمله مهمترین عوامل موثر در تقویت طرح است و البته که اجرای آن دشوار نیست.
نظربلند: درباره تبلیغات شهری برای تابستانه کتاب99، همکاری سازمان زیباسازی شهرداری تهران را داشتیم و هرچند از نیمههای طرح اجرای شد، اما ارزشمند بود. وسعت طرحهای حمایتی که براساس آمار، حاکی از مشارکت متناوب و یا پیوسته 1300 کتابفروشی است و همکاری و همیاری صنف و همچنین نهادهای مختلف را میطلبد که در مقایسه با ادارات کل فرهنگ و ارشاد مراکز استانها موثرتر است. تعامل با کتابفروشیهای شهرستانی در تابستانه کتاب با تلاش قابلتوجه روابط عمومی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران محقق شد.
*تخصیص پهنای باند از مصادیق مشارکت در طرحهای حمایتی است
نظربلند: درباره مشکل معطلی مشتریان پشت کانتر؛ بهویژه در استانها امیدواریم با تلاش وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در افزایش پهنای باند اینترنت که یکی از مصادیق مشارکت نهادها در طرحهای حمایتی است، برطرف شود. چابکسازی نرمافزار طرح، ازجمله اقدامات موسسه برای کاهش زمان ثبت اطلاعات و صف انتظار مشتری است. علاوهبراین؛ اطلاعات هر مشتری با نخستین خرید در سیستم ثبت میشود و برای خریدهای بعدی، نیازی به ثبت اطلاعات نیست. اما برای دسترسی مستقیم به اطلاعات مشتری صرفا با وارد کردن کد ملی، نیازمند دسترسی به سامانه سازمان ثبتاحوال داریم که با وجود پیگیریهای بسیار از سوی وزیر محترم همچنین معاون امور فرهنگی حتی برای وزارتخانه این امکان میسر نشدهاست. امکان نمایش کتابهای غیرقابل فروش و خارج از طرح و یا اعلام کتابهای ناموجود در بانک اطلاعاتی خانه کتاب از دیگر اقدامات برای افزایش سرعت جریان فروش است.
اما یکی از مشکلاتی که باعث تاخیر در فرایند ثبت فروش میشود، درج نشدن بارکد شابک پشت جلد برخی کتابها است. متاسفانه براساس آمارها، 45 درصد کتابها بارکد شابک ندارند. هرچند در این زمینه الزام قانونی وجود ندارد (در جهان نیز الزامی نیست) اما بهنظرمیرسد، ارزش افزوده برخی اقدامات باید در صنعت نشر کشور نمود پیدا کند. چاپ بارکد شابک از نظر بسیاری ناشران با وجود آموزشها و تاکیدات، مورد توجه نیست از سوی دیگر بهدلیل وجود الزامات متعدد، درج بارکد شابک پشت جلد کتاب از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان امر الزامی تعیین نشدهاست.
*افزایش اعتبار کلی طرح با توجه به افزایش 200 برایری کتاب ضروری است
حقبین: همانطورکه بحث شد، تبلیغات ویژه برای طرحهای حمایتی بسیار تعیینکننده است. تجربه نشان داده حتی تبلیغات رسانهای در روزهای نمایشگاه کتاب بر میزان فروش کتابفروشیها تاثیر مثبت دارد؛ بنابراین اگر تبلیغات طرحهای حمایتی گسترده شود بر فروش همه کتابفروشیها اعم از اینکه عضو طرح باشند یا نباشند و یا اعتبار آنها به پایان رسیده باشد، تاثیرگذار است. بهعنوان مثال، درحالیکه کتابفروشی بزرگ «بوکتاب» بندرعباس چهارماه دشواری را پشت سر گذاشت اما تبلیغات طرحهای حمایتی، جان تازهای به این کتابفروشی بخشید.
منطقیتر شدن جریان توزیع یارانه بین اهالی نشر، بهویژه در شرایط فعلی و درصورت برگزار شدن نمایشگاه مجازی بسیار با اهمیت است. کتابفروشان انتظار دارند در سال جاری، حداقل اعتبار طرحهای حمایتی، بیش از 20 میلیارد تومان تعیین شود که البته در مقایسه با بودجه برگزاری نمایشگاه رقم قابلتوجهی نیست؛ چراکه در نمایشگاه کتاب بیش از 30 میلیارد تومان برای 120 میلیارد فروش هزینه میشود؛ درحالیکه برای طرحهای حمایتی، تامین هزینههای زیرساختی و یا اجرایی قابلتوجهی در مقایسه با نمایشگاه نیاز نیست.
آموزگار: اعتبار کلی طرح نیز از دیگر موضوعات قابل توجه است. بررسی قیمت متوسط کتاب در چند دوره گذشته نتایج قابلتوجهی بهدست میدهد؛ قیمت متوسط کتاب همزمان با نخستین دوره طرح با 500 میلیون تومان اعتبار در سال 1394، 14 هزار تومان بود، درحالیکه سال 1397 قیمت متوسط به 22 هزار و 600 تومان و در سال 1398 به 34 هزار تومان و سال جاری به 41 هزار تومان رسیده اما میزان تخفیف برای هر فرد از سال 1394 تا تابستانه 99 تغییر نکرده و 20 درصد، حفظ شدهاست؛ بنابراین یک حساب سرانگشتی نشان میدهد، تعداد خرید مشتریان طرح از ابتدا تا دوره اخیر کاهش پیدا کردهاست. پرداخت سریع بدهی کتابفروشان و افزایش اعتبار طرح با توجه به افزایش قیمت کتاب که 200 برابر شده دو رسالت و اولویت موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران است.
نظربلند: امکان افزایش درصد یارانه از میزان خرید، وجود ندارد و تحقق این امر مستلزم افزایش سقف خرید است. سقف خریداز سال 1394 تا 1397 به ازای هر نفر 100 هزار تومان بود، در سال 1398 این میزان به 120 هزار تومان افزایش پیدا کرد و در سال 1399 این میزان به 150 هزار تومان رسیده است. البته میدانیم این افزایش در مقایسه با افزایش قیمت کتاب پاسخگو نیست.
در بحث پرداخت بدهی به کتابفروشیها نیز این جریان از 6 و یا هفتماه به یکماه در بهارانه کاهش پیدا کرد و پیشبینی شده بدهی تابستانه سه هفته از تاریخ پایان طرح تسویه شود. امکان نرمافزاری برای پرداخت 24 یا 48 ساعته بدهی کتابفروشان وجود دارد اما وجود اعتبار در حساب موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران پیششرط تحقق این هدف است.
* ترجیح میدهیم به صداقت کتابفروشان اعتماد کنیم
ایبنا: برای پیشگیری از بروز تخلفات احتمالی مثل سوءاستفاده از کد ملی چه اقداماتی در طرح اخیر در نظر گرفته شد. هرچند نظارت کتابفروشیهای عضو طرح آسان نیست اما بهنظر میرسد، میتوان با ایجاد امکان نرمافزاری و ارسال پیامک تایید خرید برای مشتری واقعی از تخلفات پیشگیری کرد؛ اینطور نیست؟
نظربلند: میپذیریم که قیمت بالای کتاب و سقف پایین طرح، احتمال سوءاستفاده از کد ملی را ایجاد میکند. به راههای مختلف ازجمله تعریف کد یکبار مصرف فکر شده اما اجرای آن مشروط به تامین زیرساخت است؛ بنابراین ترجیح میدهیم به صداقت کتابفروشان اعتماد کنیم، چراکه اعزام ناظر که در طرحهای پیشین اجرایی شد، بازخورد نامناسبی را به همراه داشت؛ علاوهبراین کتابفروشان هم باید خودشان به تعالی طرح که به نفع خودشان است توجه کنند. پیگیریهای نظارتی بیشتر به ثبت فاکتورهای تکراری محدود شدهاست؛ بنابراین به نظارت خارجی و غیرمستقیم و یا تعریف فرم ارزیابی تمرکز کردهایم. تخلفات آگاهانه کتابفروشان نیز با ارسال پیامک تا حدودی قابل کنترل و پیشگیری است.
حقبین: به نظر میرسد، میزان توجه دولت به کتابفروشان و ناشران قابل مقایسه نیست؛ بهعنوان مثال درحالیکه هزینه مستقیم برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، بالغ بر 35 تا 40 میلیارد تومان برآورد میشود، جای تعجب است چرا برای تامین اعتبار طرحهای فصلی که برای حمایت از کتابفروشان برنامهریزی شده از مشکل تامین اعتبار بحث میشود. آسیب نگاه ویژه دولت یه ناشران در حمایتهای کرونایی نیز دیده میشود. با توجه به شرایط دشواری که شیوع کرونا برای کسبوکارها ازجمله در حوزه نشر ایجاد کرده، باید بپرسیم چند کتابفروش در مقایسه با ناشران موفق به ثبتنام و یا دریافت تسهیلات کرونایی شدهاند یا اینکه تسهیلات چه مشکلی را از کتابفروشان برطرف میکند؟ بحث سهمبندی بین ناشر و کتابفروش نیست؛ بلکه معتقدم حلقههای زنجیره نشر باید همزمان دیده شوند یعنی ناشر، کتابفروش و موزعان که در شرایط فعلی با مشکلات متعددی، دستبهگریبان هستند اما با اطمینان میگویم، تمرکز نگاههای حمایتی به ناشر است.
یکی دیگر از مصادیق آسیب نگاه ویژه دولت به ناشران، در بحث افزایش قیمت کتاب قابل اثبات است. با ضرس قاطع میگویم، بهجز بخشی از ناشران که اعتقاداتی در قیمتگذرای دارند، مایقی با وجود دریافت کاغذ دولتی، حتی فراتر از نرخ کاغذ در بازار آزاد، قیمت تمامشده کتاب را تعیین میکنند. نتیجه این اقدام، ظلم به مخاطب و کتابفروش است؛ بنابراین حمایت جدی دولت از کتابفروشان در سال جاری ضروری است.
* حذف حلقه موزعان/ کتابسازان هم کتابفروشی دارند!
حقبین: تغییر شیوه توزیع از سوی برخی ناشران، یکی موضوعات قابلتوجه در آستانه برگزاری طرحهای حمایتی است که در تابستانه کتاب99، نمود بیشتری پیدا کرد؛ درحالیکه 98 درصد کتابفروشان از طریق شبکه توزیع تامین میشوند. این رفتار ناشران محرومیت بسیاری از کتابفروشان از تعدادی عنوان کتاب و عرضه آنها فقط در برخی کتابفروشیها را موجب شد. بهنظر میرسد خطر تسری این رفتار یعنی حذف حلقه موزعان در خارج از طرحهای فصلی نیز وجود دارد.
حقبین: کتابسازی از بحرانهای جدی حوزه نشر محسوب میشود و میبینم کتابسازها در شهرستانها حتی صاحب کتابفروشی و یا پاتوق شدهاند و کتابها با قیمت و تخفیفهای عجیب و غریب عرضه میشود.
*ناشرمحوری ناهنجاری است
آموزگار: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه نشر، ناشرمحور است؛ حمایتهایی ازجمله معافت مالیاتی، معافیت حق بیمه سهم کارفرما، کاغذ یارانهای موجب ناهنجاریهایی در این حوزه شدهاست؛ درحالیکه به نظر میرسد چند دهه قبل، بخشهای مختلف این حوزه ازجمله شمارگان، سرانه مطالعه و کتابفروشیها دارای رشد طبیعی، موزون و بهنجاری بود. اما متاسفانه هرچند باانگیزه خیرخواهی، دخالتهای اقتصادی دولت انحرافات جدی را در صنعت نشر ایجاد کردهاست که وجود بیش از 17 ناشر که براساس آمار تنها 5000تای آنها سالانه فقط یک عنوان کتاب منتشر میکنند، از مصادیق آن است. همانطور که بارها نیز بحث شده، ایجاد اتحادیه سراسری کشوری در حوزه نشر با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ساماندهی وضعیت نشر کشور بسیار موثر است.
نظر شما