دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۵۷
کتاب‌خوان‌ها در انتظار آغاز طرح‌های فصلی/ عوامل شرطی‌شدن مخاطبان در بازار کتاب

طرح‌های فصلی توانسته‌است بعد از 16 دوره، مخاطبان و مشتریان کتاب را با خود همراه کند؛ تاجایی که به تایید کتاب‌فروشان، بسیاری از مخاطبان خرید‌های خود را به زمان برگزاری طرح‌های فصلی موکول می‌کنند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): برگزاری طرح‌های فصلی با هدف حمایت از مخاطبان کتاب، تقویت ویترین و افزایش فروش کتاب‌فروشی‌ها از 6 سال پیش آغاز شد. طرح‌های فصلی در وهله اول توانست تا حدودی مشتریان کتاب را که به خریدهای نمایشگاهی عادت کرده بودند، به کتاب‌فروشی‌ها برگرداند و این اتفاق، علاوه بر یارانه‌ای که به این طرح‌ها اختصاص پیدا کرده، رضایت‌مندی کتاب‌فروشان را نیز به همراه داشته است؛ تا حدی که برخی از کارشناسان با اتکا به افزایش تعداد کتاب‌فروشی‌هایی که در هر دوره ثبت‌نام می‌کنند، معتقدند طرح‌های فصلی توانسته است به ویترین‌های بی‌رونق، رونق ببخشد و چه‌بسا کتاب‌فروشی‌هایی را که در آستانه تعطیلی بودند، احیا کند؛ هدفی که البته با چالش‌های مختلفی نیز همراه بوده است.

در دومین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی ایبنا پیرامون طرح‌های فصلی، با عنوان «بررسی اهمیت طرح‌های فصلی در حمایت و احیای کتاب‌فروشی‌ها» که در اتاق گفت‌و‌گوی خبرگزاری کتاب ایران به صورت آنلاین برگزار شد، ابراهیم فرازمند، مدیر کتاب‌فروشی فرازمند رشت؛ وحید تیموری، مدیر کتاب‌فروشی پارسه و محمداسماعیل عبادتی، مدیر کتاب‌فروشی نوک مدادی حضور داشتند که نقطه نظرات آن‌ها را در این‌باره خواهید خواند.

طرح‌های فصلی و آرمان رونق‌بخشی به کتاب‌فروشی‌ها
 
برگزاری طرح‌های فصلی به پاییز 1394 برمی‌گردد و تاکنون 16 دوره از آن برگزار شده است. به‌عنوان اولین سوال؛ به نظر شما این طرح توانسته است به اهداف اولیه خود نظیر حمایت از مخاطبان کتاب و کتاب‌فروشی‌ها دست پیدا کند؛ تاجایی که بگوییم طرح‌های فصلی به کتاب‌فروشی‌های کشور رونق داده است؟

فرازمند:
قطعا این اتفاق رخ داده و طرح‌های فصلی به کتاب‌فروشی‌ها رونق داده است. اما همان‌طور که در سوال شما مطرح شد، مساله اصلی، مخاطبان و توان خرید آن‌ها است. به‌طور طبیعی وقتی توان خرید علاقه‌مندان به کتاب بالاتر برود، خریدهای بیشتری صورت می‌گیرد؛ بنابراین هدف اصلی این طرح‌ها باید افزایش قدرت خرید مردم باشد. اما واقعیت این است که قیمت کتاب‌ها به اندازه‌ای افزایش یافته‌ که تهیه آن حتی برای طبقه متوسط روبه بالا دشوار است. حتی من دیده‌ام که برای استادان دانشگاه هم تهیه کتاب مقدور نیست. گاهی آن‌ها نگاهی به کتاب می‌کنند و با اینکه مطمئن هستم تهیه کتاب برایشان ضروری است، با دست خالی کتاب‌فروشی را ترک می‌کنند و این کار را به ایام برگزاری طرح‌های فصلی موکول می‌کنند تا بتوانند با تخفیف خرید کنند. برگزاری فصلی طرح‌ها باعث شده بخشی از مخاطبان و مشتریان، برای تهیه کتاب‌هایی که قیمت بالایی دارند، منتظر طرح بعدی بمانند. البته سهمیه خرید 200 هزار تومانی با تخفیف 20 درصدی، در مقابل قیمت‌ پشت‌ جلدها، مبلغ چشمگیری نیست که بتواند نیاز مخاطب را تامین کند. در نهایت به نظرم مشکل کتاب‌فروشی‌ها با حل مشکل کتاب‌خوان‌ها قابل حل است. این مشکل با داشتن کتاب‌فروشی هزار متری و 500 هزار عنوان کتاب رفع نمی‌شود.
 
در طرح‌های فصلی، آرمان موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران این بود که در مقابل نمایشگاه کتاب که به فعالیت ناشران تعلق داشت، نمایشگاه دیگری به وجود بیاورد تا کتاب‌فروشان که وظیفه اصلی توزیع بر عهده آن‌ها است، حمایت بشوند. به اعتقاد من ناشر، وظیفه فروش کتاب ندارد؛ بلکه تنها باید کتابش را توزیع و در نمایشگاه‌هایی که برگزار می‌شود، کتابش را به درستی معرفی کند. این درحالی است که اخیرا ناشران علاوه بر اینکه کتاب می‌فروشند، اقدام خطرناک دیگری نیز انجام می‌دهند؛ آن‌ها کتابی را که به تازگی منتشر می‌کنند، 20 روز تا یک ماه تنها در مجموعه خود و فروشگاه‌های فیزیکی و مجازی خود ارائه می‌کنند و در اختیار شبکه توزیع و کتاب‌فروشی‌های دیگر نمی‌گذارند. با این کار در عمل خودشان به پایگاهی که در تمام طول سال باید محصولاتشان را عرضه کند، ضربه می‌زنند. به همین‌خاطر اگر نمایشگاه‌های فروشگاهی کتاب (طرح‌های فصلی) که موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران حامی آن بوده‌است، ادامه پیدا کند، امیدواریم که ناشران نمایشگاه کتاب خود را بدون فروش برگزار کنند؛ همان‌طور که در سایر بازارهای تخصصی مانند تجهیزات پزشکی، نمایشگاه‌هایی بدون فروش و تنها با هدف معرفی محصولات برگزار می‌شود. فروش وظیفه ناشر نیست. وظیفه ناشر تولید است و فروش حلقه دیگری است که کتاب‌فروشان مسئولیت آن را بر عهده دارند.
 
عبادتی: تاثیری که طرح‌های فصلی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، روی کتاب‌فروشی‌ها گذاشته واضح و ملموس است. بعید می‌دانم که کتاب‌فروشی‌ها با اجرای طرح‌ها، مخالفت داشته‌ باشند و یا بخواهند در آن شرکت نکنند. هرچند که به نحوه برگزاری آن انتقاداتی وجود دارد. 

ما همزمان با شیوع کرونا در ایران، کتاب‌فروشی نوک مدادی را افتتاح کردیم و سعی‌مان، حفظ این سنگر در شرایط موجود بوده است. به‌دنبال اقدامات اقتصادی سودده و زود بازده نرفتیم؛ چون می‌دانستیم باید فضایی ایجاد کنیم تا در وهله اول مشتری وارد کتاب‌فروشی شود. و چه اتفاق مبارک‌تری از طرح‌های فصلی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران که ما را در رسیدن به این هدف، یاری کرده و اجرای آن، قطعا به رونق کتاب‌فروشی‌ها کمک می‌کند؛ به‌طوری‌که رونق بازار کتاب را در روزهای برگزاری این طرح مشاهده می‌کنیم. من هم ایراداتی به این طرح‌ها دارم. هرچند که اگر این ایرادها را در کنار محاسن طرح‌ها روی کفه ترازو بگذاریم، کفه محاسن سنگینی می‌کند.

مساله اصلی، قدرت خرید مردم است

طبق آمارها تاکنون بیش از 26 میلیارد تومان در طرح‌ها به‌عنوان یارانه تخصیص یافته که به فروش بیش از 180 میلیارد تومان در قالب طرح‌ها انجامیده است. به نظر شما آیا شکل تخصیص و مبلغ یارانه‌های طرح فصلی تاثیر خوبی بر فعالیت کتاب‌فروشی‌ها داشته‌است؟
عبادتی:
مساله اطلاع‌رسانی قبل از شروع طرح‌ها مطلوب است؛ زیرا رسانه ملی روی آن‌ها خوب کار می‌کند. خود کتاب‌فروشی‌ها هم به واسطه فضای مجازی این اخبار را به مخاطب منتقل می‌کنند. تنها مساله‌ این است که سقف خرید 200 هزار تومان یارانه که در اختیار مشتری قرار می‌گیرد، مبلغ قابل توجهی نیست. گاهی افراد فقط با کد ملی خودشان نمی‌توانند خرید کنند و مشتری که تعدادی کتاب را در نظر دارد، مجبور است از کد ملی آشنایان استفاده کند. بهتر است افراد بتوانند با یارانه و کد ملی شخصی، کتاب‌های مورد نظر خود را تهیه کنند و تخفیف بگیرند.

مساله دیگر، یارانه در نظر گرفته شده برای هر کتاب‌فروشی است. به نسبت یک‌سال که فروشگاه را تاسیس و در طرح‌های موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران شرکت کردیم، به واسطه رایزنی با خانه کتاب، سهمیه ما افزایش یافته‌ است. در نتیجه مشاهداتی که از فضای کتاب‌فروشی از نظر فیزیکی، حضور مشتری و فضای مجازی دیدند، این لطف را به ما داشتند که اعتبار یارانه را افزایش دهند. البته این روند به شکل قطره چکانی بود. این امکان به دلیل نزدیکی فروشگاه با موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، افزایش توان بحث و گفت‌وگو و تماس‌های مکرر تلفنی برای اطلاع دادن درباره اینکه بودجه درحال تمام شدن است، مهیا شد اما این محدودیت همیشه برای مخاطبان وجود دارد که سریع سفارش خود را ثبت کنند. این برای کتاب‌فروش بد است؛ مخاطب با شور و اشتیاق کتاب انتخاب می‌کند و هنگام پرداخت، متوجه می‌شود سهمیه کتاب‌فروشی به اتمام رسیده است. این مساله در مشتری استرس‌ ایجاد می‌کند. درخواست دارم تا با کتاب‌فروشانی که امتحان خود را در دوره‌های قبل پس دادند، جور دیگری برخورد شود.
 
آیا مشتریان طرح‌های فصلی شرطی شده‌اند؟

خودِ تخفیف و تاثیر آن بر رفتار مشتریان، موضوعی است که منتقدانی هم دارد. آن‌ها معتقدند مشتریان در درازمدت برای دریافت تخفیف شرطی شده‌اند. در این زمینه چه نظری دارید؟
فرازمند:
در تمام دنیا در دوره‌هایی فروشگاه‌ها تخفیف در نظر می‌گیرند. اینکه فردی در دوران تخفیف، بخشی از نیاز‌های خود را که حجم بالاتری دارد برای رفع نیاز چند ماهه تهیه می‌کند، مشکلی ایجاد نمی‌شود. کسی که اهل کتاب است، همیشه به کتاب‌فروشی مراجعه می‌کند. ندیدم کسی که در دوره‌های تخفیف به کتاب‌فروشی مراجعه می‌کند، در دوران غیرتخفیف این کار را انجام ندهد. بسیاری از آن‌‌ها تازه‌های نشر را تهیه می‌کنند و همیشه به کتاب‌فروشی می‌آیند. ضرورت خواندن، چیزی است که در بین افرادی که اهل کتاب هستند، مهم شمرده می‌شود. به‌هرحال ضرورت خواندن برای برخی شفاف نیست و برای برخی شفاف است.

به نظر من کتاب باید هر روز در رسانه‌ها تبلیغ شود و طرح‌های فصلی می‌تواند تاثیر مثبتی بر این روند داشته‌ باشد. اگر رسانه‌ها مردم را راغب کنند تا همان‌طور که به پارک و سینما می‌روند، به کتاب‌فروشی مراجعه کنند، تاثیر بزرگی بر جامعه می‌گذارد. از نگاه من کتاب‌فروشی‌ها بعد از اجرای طرح‌ها دچار رکود نمی‌شوند؛ هرچند بعد از کرونا، افزایش قیمت کتاب‌ها -گاهی چهاربرابر شدن قیمت‌ها را شاهدیم- و کاهش مخاطب داشته‌ایم اما ارتباطی به تاثیرگذاری طرح‌ها ندارد.

تاکید می‌کنم؛ لازم است تا در نمایشگاه فقط کتاب را برای نمایش بگذاریم، وظیفه ناشران این است که چنین نمایشگاه‌هایی برگزار و کتاب را به مردم معرفی کنند تا مردم راغب به تهیه کتاب از کتاب‌فروشی‌ها شوند، این مساله همه جای دنیا وجود دارد.
 
تیموری: از چند سال پیش که طرح شروع شد، مردم استقبال خوبی از آن کردند، رفته‌رفته طرح جا افتاد و دوستانی که کتاب می‌خرند و اهل کتاب هستند، منتظر این تخفیف‌ها می‌مانند. به نظر من این طرح‌ها باعث شده بخش عظیمی که از آن خبر دارند، خریدهای خود را برای این زمان بگذارند و در باقی روزها کمتر خرید کنند و این آسیب جدی است.

همچنین برای عده‌ای عادت شده‌ است که کتاب را با تخفیف بخرند. حتی برخی از سایت‌ها کتاب‌ها را با تخفیف 20 تا 30 درصد می‌فروشند و این روند باعث به خطر افتادن دوام فعالیت کتاب‌فروشی‌های محلی شده‌ است. این تاثیر را نمی‌توان انکار کرد؛ البته میزان تاثیر فعالیت فروش کتاب در سایت‌ها نسبت به شهر و امکانات آن‌ها متفاوت است. در شهری مانند تهران که کتاب‌فروشی زیاد است، مشتری به هرجا که تخفیف بیشتر باشد، مراجعه می‌کند. هر وقت تخفیف نداریم، مشتری می‌گوید که برای خرید کتاب به سایت مشخصی که همواره کتاب را با تخفیف می‌فروشد مراجعه خواهدکرد. ما هم مجبوریم برای فروختن کتاب به تخفیف روی بیاوریم که چهره خوبی ندارد. متاسفانه در خیابان ولیعصر همکارانی کتاب را جلوی در مغازه‌ها چیده‌اند و با قیمت دو، سه و پنج هزار تومان می‌فروشند و من نام این کار را ذلیل کردن کتاب می‌گذارم. نباید به جایی برسیم که مخاطب فقط برای تخفیف، کتاب بخرد.

باید پرسید چه کردیم که مردم فقط در زمان تخفیف کتاب می‌خرند؛ آن‌هم در سال‌هایی که طرح‌های فصلی برگزار می‌شوند. جوانان به کافه و رستوران می‌روند و هزینه می‌کنند، اما در کتاب‌فروشی، تخفیف می‌خواهند. نمی‌دانم این نگاه و تاثیر منفی به چه صورت باید پاک شود؟

رکود در خارج از ایام طرح
 
افزایش تخفیف‌ها در سایت‌ها و بساط‌های خیابانی، قطعا تاثیراتی را در ایجاد این نگاه داشته است؛ اما آیا می‌توان گفت طرح‌های فصلی موجب رکود کتاب‌فروشی‌ها در باقی روزهای سال شده‌اند؟
عبادتی:
یکسری از انتقادات بر نحوه اجرای طرح‌ها وارد است و مهم‌ترین انتقاد همین است که مشتری برای دریافت تخفیف شرطی شده‌ است. قبلا اگر فرد پول نداشت، قرض می‌گرفت و کتاب را تهیه می‌کرد. این عمق فاجعه برای کتاب‌خوان‌ها است که نمی‌توانند کتاب یا پول خرید آن را از دوستی قرض بگیرند. فقط صبر می‌کنند و تا برگزاری طرح‌های فصلی منتظر می‌مانند.

خللی که این روش در فعالیت کتاب‌فروشی‌ها ایجاد می‌کند بسیار ملموس است و افرادی که منتظر اجرای طرح فصلی می‌مانند، تعداد کمی نیستند. هرچند دربازه زمانی خاص اجرای طرح، کتاب‌فروشی شلوغ می‌شود، اما بعد از طرح تخفیف، کتاب‌فروشی شلوغ نیست. ادمین سایت ما هم همواره به ما خبر می‌دهد که مردم در انتظار تخفیف هستند. از طرفی برخی از ناشران مانند «دف» اعلام کرده‌ است که کتابش را با تخفیف نمی‌فروشد و کاملا محکم روی این مساله ایستاده که تخفیف درست نیست.

من هم معتقدم باید بررسی شود، چه کار کردیم که مشتری همواره برای تهیه کتاب تخفیف می‌خواهد؟ آیا کتاب‌فروشان آنلاین که کتاب را با تخفیف عرضه می‌کنند عامل نیستند؟ اینکه کتاب در زیرگذر مترو، پارک‌ها و سرای محله‌ها با تابلوی 50 تا 60 درصد تخفیف فروخته می‌شود، عاملش نیست؟ برخی از مشتریان ما در جریان نیستند که معتبرترین و بهترین ترجمه از یک کتاب چیست و توسط چه ناشری منتشر شده است؛ به همین‌خاطر خرید با تخفیف از کنار خیابان، مترو یا سایت‌ها را ترجیح می‌دهند. من مخالف صد در صد تخفیف نیستم، اما اجرای طرح تخفیف خارج از چهارچوب زمان و درصد طرح فصلی هم درست نیست.
 
به نظر می‌رسد برآیند پاسخ‌ها این باشد که افزایش تخفیف کتاب به طرق مختلف، آینده طرح‌های فصلی را با چالش مواجه می‌کند. آیا پیشنهادی برای برگزاری مناسب‌تر آن دارید؟
فرازمند:
باید به یک نکته توجه کنیم و آن، هدف نهایی از برگزاری طرح‌های فصلی است. همه کتاب‌فروشان، مشکلاتی مانند فروش کتاب با تخفیف در ایستگاه‌های مترو و پیاده‌روها را می‌بینند. بارها با مسئولان -حتی با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی- درباره هدف برگزاری طرح‌های فصلی صحبت کرده‌ام و گفته‌ام که باید هدف اصلی ما این باشد که در مرحله اول نمایشگاه را در کتاب‌فروشی‌ها (اشاره به طرح‌های فصلی) برگزار کنیم. در شرایط کنونی، طرح‌های فصلی در مقابل نمایشگاه کتاب تهران و نمایشگاه‌های استانی قرارگرفته‌ است؛ زیرا نمایشگاه کتاب در اختیار ناشران و با اجرای طرح‌های فصلی آسیب به کتاب‌فروشی کمتر شده‌ است. اما اینکه جامعه در سال‌های اخیر دچار دگرگونی شده مربوط به اقدامات خانه کتاب نیست.

من به‌شخصه، خارج از دوره تخفیف به مشتری و حتی دوستان، تخفیف نمی‌دهم. مطابق قانون، هر واحد صنفی می‌تواند در سال سه بار و با تایید اتحادیه، تخفیف بدهد. خارج از این چهارچوب، فقط در دوران برگزاری طرح‌های فصلی می‌توانیم کتاب را با تخفیف بفروشیم. تا وقتی هرکدام از ما این نکته را رعایت نکنیم و در طول سال همواره تخفیف بدهیم، مشکل وجود خواهد داشت و این‌گونه است که مشتری همواره تقاضای تخفیف دارد.

این مشکل موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران نیست، اما مشکل بیرونی را چه کسی باید حل بکند؟ شاهدیم. در رشت؛ شهرداری متراژ زیادی از مسیر پیاده‌راه میدان شهرداری را که پرتردد‌ترین بخش شهر است، برای فروش کتاب با 50 درصد تخفیف اختصاص می‌دهد. برای افرادی که علاقه و ذوقی دارند که کتاب تهیه کنند، شاید این مساله روشن نباشد که حق ناشر، مولف و مترجم در فروش کتاب با تخفیف بالای 50درصد نادیده گرفته‌ شده‌ است. اگر نکاتی هست که باید ترمیم شود، جامعه ما باید این سیر را طی کند.

ضرورت مقابله با تخفیف‌های بالا و کتابسازی
 
چه اصلاحاتی برای طرح‌های فصلی متصور هستید تا این طرح از هدفش دور نماند؟
تیموری:
یک نکته که درباره نابسامانی‌ها در دوران تخفیف و غیر از دوران تخفیف باید به آن توجه شود این است که موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید نقش مهمی در چگونگی اجرای طرح‌ها داشته‌ باشند؛ به‌عنوان مثال چرا هیچ تلاشی برای محدود شدن کتابسازی، کتاب‌های افست و قاچاق انجام نمی‌شود؟ هنوز هم در کنار خیابان انقلاب کتاب‌های ناشران به‌صورت غیرقانونی فروخته می‌شود. هر ماه موجی می‌آید و تعدادی از کتابسازان را دستگیر می‌کنند، اما در باقی روزها این روند ادامه دارد.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران توان برخورد دارند، اما چرا اقدامی برای برخود با فروش قاچاق کتاب انجام نمی‌گیرد. باید این مساله را پیگیری کند، زیرا نهاد دیگری نداریم. ما هم به عنوان کتاب‌فروش نمی‌توانم با کتاب‌فروش غیرقانونی برخورد  کنم، زیرا این اقدام، ناهنجاری را بیشتر می‌کند.

معضلاتی در این حوزه داریم باید بپذیریم، چند ایده و راهکار وجود دارد. در صدا و سیما در حوزه کتاب و کتاب‌خوانی برنامه مرتبط کم داریم، فقط برخی از سلبریتی‌هایی وارد حوزه کتاب می‌شوند، درحالی که اطلاعات کمی دراین‌باره دارند. اما از افراد با تجربه استفاده نمی‌کنند. این فاجعه است که از آقای فرازمند تا به حال در صدا‌و‌سیما دعوت نشده‌ است. 

طرح‌های فصلی که موسسه خانه کتاب و ادبیات برگزار می‌کند، مخاطب را به تخفیف‌های همیشگی سوق می‌دهد و از طرف دیگر؛ اگر کتاب‌فروش تخفیف ندهد، از سایت‌هایی که کتاب را با تخفیف می‌فروشند، خرید می‌کنند. این مساله راهکار قانونی ساده‌ای دارد و می‌توانند با سایت‌هایی که تخفیف بالا و بدون زمان ارائه می‌دهند، برخورد قانونی کنند اما چنین مساله‌ای را نمی‌بینیم. افرادی هستند که کتاب را از کتاب‌فروشی با تخفیف 20 تا 30 درصد و به‌صورت نقدی می‌خرند، در خانه سایتی برای فروش ایجاد کردند و با تخفیف کمتر، کتاب می‌فروشند. رفته‌رفته کتاب‌فروشی‌های خانگی جای کتاب‌فروشی‌‌های محلی را می‌گیرند. آن‌ها مالیات، کرایه و سایر هزینه‌های جاری کتاب‌فروشی را پرداخت نمی‌کنند. در نتیجه به نابسامان‌تر شدن اوضاع کمک می‌کنند.
 
عبادتی: باید به تک‌تک دغدغه‌های ناشران و کتاب‌فروشان در جلساتی گوش داده‌ شود و همه این مشکلات مرتفع شوند. همچنین درخواست‌های مطرح شده به دوستان موسسه خانه کتاب و ادبیات تا نظارت به کتاب‌فروشی‌هایی که از این طرح استفاده می‌کنند، بیشتر شود؛ زیرا عده‌ای از کتاب‌فروشان به رقم 20 تا 25 درصدی که در طرح‌های فصلی در نظر گرفته‌شده‌ است، درصدی اضافه و در دوران اجرای طرح اقدام به فروش بیشتر می‌کنند. حتی شنیدم برخی کتاب‌فروشان کدملی مشتری را در کل ایام سال از مشتری می‌گیرند، کتاب را با تخفیف ارائه می‌دهند و در زمان تخفیف، درصد را از سهمیه دریافت می‌کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط