شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۴:۴۹
ارزیابی 10 مترجم درباره کتاب‌های حوزه هنر و اندیشه / از دشواری‌های متن فلسفی تا بی‌توجهی ناشران دانشگاهی

در گفت‌وگو با مترجمان به این موضوع که ناشران دانشگاهی نقش مهمی در چاپ کتاب‌های فلسفی، هنری و ادبی دارند تاکید شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) هنرآنلاین نوشت: "ارزیابی کتاب‌های ترجمه حوزه ادبیات" موضوعی بود که مدتی پیش در گفت‌وگو با 10 تن از مترجمان این عرصه پی گرفتیم. دنیای ترجمه گسترده است و در ابعاد مختلفی می‌توان به آن پرداخت. اهمیت و تاثیرگذاری مبحث ترجمه نیز در جامعه روشن و بدیهی است. در ادامه این جریان را در "ارزیابی کتاب‌های ترجمه حوزه هنر و اندیشه" دنبال کردیم. اهالی این حوزه نیز نقطه نظراتی را مطرح کردند که به مرور منتشر شد و در این نوشتار به گردآوری مهم‌ترین نکات گفت‌وگوها هم‌چون نشر کتاب‌هایی فاقد ارزش علمی و ادبی، بی‌توجهی ناشران دانشگاهی، کمبود منابع در عرصه هنر، عدم تسلط بر زبان، فقدان قانون و نبود کپی‌رایت، دشواری‌های ترجمه متون فلسفی و نظری پرداختیم.

گله از ناشران دانشگاهی
حمیدرضا بسحاق مترجم و مدرس دانشگاه با این توضیح که در ترجمه‌ کتاب‌های فلسفی و هنری وضعیت ناگواری را شاهدیم، اظهار داشت: متاسفانه ترجمه‌ متون فلسفی تا حدود زیادی به بازی گرفته شده و نظارت دقیقی هم بر آن نمی‌شود؛ هر فردی کتابی فلسفی را به ضرب دیکشنری می‌خواهد ترجمه کند. متون فلسفه‌ هنر و زیبایی‌شناسی دشوارترین متون محسوب می‌شوند و به دلیل همین دشواری بیشتر ترجمه‌های موجود غیرقابل استفاده ‌هستند. آنان که فلسفه را می‌شناسد با هنر آشنا نیستند و آنان که هنر را می‌شناسند با فلسفه ناآشنایند.
او با این توضیح که کثرت ترجمه‌ها موجب شهرت برخی مترجمان شده و کمیت جای کیفیت را گرفته، افزود: تخصص در ترجمه بسیار مهم است، بیشتر ترجمه‌های کتاب‌های فلسفه، تاریخ هنر و زیبایی‌شناسی دارای اشتباهات فاحشی هستند. برخی مترجمان نگاه نمی‌کنند کتاب چه اهمیتی دارد و چقدر مهم است. معمولا کتاب‌های کم حجم و روان برای ترجمه انتخاب می‌شوند که بیشتر اهداف تجاری دارند تا علمی. اکثر کتاب‌های مهم فلسفی و زیبایی‌شناسی به دلیل حجم زیاد و دشواری متن، ترجمه نشده‌اند. ناشران هم به این موضوع اهمیت چندانی نمی‌دهند. گله من بیشتر از ناشران دانشگاهی است که در این سال‌های اخیر کمتر کتاب مهمی منتشر کرده‌اند و این در حالی است که در جهان بزرگ‌ترین کتاب‌های فلسفی، هنری و ادبی توسط ناشران دانشگاهی منتشر شده است.

جای خالی کتاب‌های آموزشی و نظری
اصغر نوری مترجم و کارگردان تئاتر، جای کتاب‌های آموزشی و نظری را در کشورمان خالی می‌داند؛ او گفت: ترجمه این متون الزامی است. در همه دنیا 80 درصد این کتاب‌های واجب را انتشارات دانشگاه‌ها چاپ می‌کنند چون علمی هستند و با اصول پژوهش علمی نوشته شدند. از اول تصور شده مخاطب این آثار دانشجویان و پژوهشگران هستند نه عموم مردم. ناشرهای عمومی معمولا این آثار مفصل و حجیم را نشر نمی‌دهند چون فکر می‌کنند شکست می‌خورند. در این میان دانشگاه‌های معتبر آن رشته تخصصی هنر، بخش انتشارات دارند  که مرتب و منظم کار می‌کند و پول خوب به پژوهشگران می‌دهد و امکانات خوبی برای آن‌ها فراهم می‌کند. ما این بخش را در ایران دست کم گرفتیم. مدیریت و برنامه‌ریزی در این زمینه وجود ندارد. تقریبا هیچ دانشگاهی ناشر قدرتمند ندارد؛ ناشرانی هستند ولی زیربنایی فعالیت نمی‌کنند. برای همین شاهدیم مثلا کتابی درباره فلسفه پست‌مدرنیسم که باید درباره آن پژوهش شود توسط هر ناشر غیرتخصصی منتشر می‌شود. یا کتاب مهم یک نویسنده پست‌مدرن هنوز ترجمه نشده ولی چهار کتاب درباره آن شخص به فارسی برگردانده شده است. یا کتاب مهم او که بنای کار اوست را نداریم ولی اثر آخر او به فارسی موجود است. این یعنی هیچ برنامه‌ریزی و تفکری پشت انتشار این متون نیست.
او با تاکید بر این‌که باید از سوی وزارت ارشاد در امتیاز نشر دادن دقت بیشتر صورت بگیرد، اظهار داشت: همان‌گونه که به هر شخصی اجازه نمی‌دهیم مطب باز کند به هر فردی اجازه ندهیم انتشارات باز کند. ببینیم آیا این فرد سیاست فرهنگی دارد و چقدر از فرهنگ می‌داند. وزارت ارشاد می‌تواند سخت‌گیرانه‌تر به ناشران اجازه کار دهد و دوم به قانون کپی‌رایت بپیوندد. این دو عامل باعث می‌شود دیگر این همه کتاب بد، ترجمه و چاپ نشود و ناشر مجبور است کتاب درست انتخاب و ترجمه خوبی ارائه دهد.

جایگاه مبهم مترجم
صادق رشیدی نویسنده، مترجم و پژوهشگر مطالعات نظری هنر و ادبیات، با بیان این‌که امروز اوضاع و احوال کتاب‌های ترجمه شده از نظر کیفی و نوع محتوا مطلوب نیست، زیرا هدف‌های روشنی برای نقش فرهنگی وجود ندارد، اظهار داشت: جایگاه مترجم و مترجمان مبهم است، زیرا ترجمه‌های حرفه‌ای اندک هستند و تعدد مترجمان دارالترجمه‌ای و به اصطلاح نرم‌افزاری بسیار فراوان. بخش مهمی از این مشکل متعلق به دو طیف یا دو گروه اجتماعی است. گروهی از دانشگاهیان و استادانی که برای ارتقا و رزومه اقدام به ترجمه‌های مشترک و شتاب‌زده می‌کنند و گروهی که برای کسب شهرت و اقناع جایگاه اجتماعی صرفا به دنبال کتاب‌سازی هستند. این تصور که کتاب‌سازی صرفا معطوف به حوزه تدوین و تالیف می‌شود، اشتباه است. کتاب‌سازی در واقع نوعی کوشش بی‌فرجام برای داشتن و چاپ کتاب به هر شکل و طریقی است که شامل آثار سطح پایین ترجمه‌ای هم می‌شود. چون نظارتی هم صورت نمی‌گیرد و ناشر هم برای فروش صرفا تولیدکننده است، شاهد کتاب‌هایی هستیم که فاقد ارزش علمی و ادبی و کیفیت مطلوب در ترجمه هستند.
او ترجمه کتاب در کشورمان را پیوسته متاثر از تحولات سیاسی و اجتماعی دانست و تصریح کرد: وضعیت محتوای کتاب‌های موجود در بازار نشر، نشان می‌دهد در مسیر ترجمه هیچ‌گونه سیاست فرهنگی روشنی بر اساس نیازهای علمی، ادبی و هنری جامعه وجود نداشته و ندارد. چرا که ما در برخی از حوزه‌ها با کمبود منابع مواجه هستیم و نیازمندی‌های دانش ما هنوز مرتفع نشده است.

تشکیل مرکزی برای نظارت بر امر ترجمه
عبدالحسین لاله نویسنده و مترجم، نیز با توجه به ترجمه‌هایی که امروزه در دسترس جامعه هنری است، توضیح داد: به وضوح شاهدیم بیشتر افرادی که کار ترجمه انجام می‌دهند به‌خاطر ضعف و عدم تسلط کامل بر زبان ترجیح می‌دهند آثاری را به فارسی برگردانند که متن‌های آسانی داشته باشند. یعنی این‌جا تعیین‌‌کننده موضوع اثر نیست، بلکه میزان توانایی مترجم است؛ چون مترجم می‌بیند اگر فلان اثر را ترجمه کند 9 ماه وقت او را خواهد گرفت ولی یک کتاب که متن سبک دارد و راحت است را سه ماهه تمام می‌کند. در نتیجه دلیل انتخاب یک کتاب برای ترجمه بیش از این که به‌اصطلاح ضرورت توجه به موضوع آن باشد متاسفانه وابسته به میزان توانایی مترجم است. بر این اساس بسیاری از آثار که متن‌های سنگینی دارند و اتفاقا برای جامعه هنری لازم هستند، مترجم ندارند و یا عده کمی به آن‌ها پرداخته‌اند. اما متن‌هایی که به‌اصطلاح از صفحات زرد مجلات و نشریات خارجی اخذ شده‌اند به فارسی برگردانده می‌شوند که می‌توان گفت نوعی ترویج جهالت و ناآگاهی است. بنابراین جامعه از توجهاتی که باید به عرصه‌های هنری داشته باشد مغفول می‌ماند.
او به معاونت فرهنگی وزارت ارشاد توصیه کرد با همکاری وزارت علوم، مرکزی را برای نظارت بر امر ترجمه زبان‌های مختلف تشکیل دهند و از کارشناسان خبره بهره ببرند تا ترجمه از این وضعیت خلاص شود.

اهمیت حضور ویراستاران متخصص در انتشارات
محمد شهبا پژوهشگر با این توضیح که بیشتر از آن‌که به مترجم بسیار خوب احتیاج داشته باشیم به ویراستاران متخصص در زمینه‌های گوناگون هنری نیاز داریم، اظهار داشت: وقتی کتاب را تحویل انتشارات می‌دهم ویراستار متخصص وجود ندارد که متن را بررسی و اشکالات را برطرف کند. فقط برخی متن انگلیسی را مقابله می‌کنند.
او با بیان این‌که در حیطه سینما، کتاب‌ها دو جنبه عملی و نظری دارند، تصریح کرد: بحث عملی به چگونگی کار کارگردان، فیلمبرداری، فیلمنامه و از این قبیل برمی‌گردد. متون بحث نظری که میان رشته‌ای است مثل جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و مطالعات فرهنگی مجموعه‌های مفصل محسوب می‌شوند چرا که افراد گوناگونی در این زمینه نظریه‌پردازی کردند، ولی متاسفانه تعداد معدودی از این آثار به زبان فارسی ترجمه شدند و جای آن‌ها در بازار کتاب خالی است. پرداختن به چنین آثاری نیازمند کار گروهی و چند مترجم، ویراستار خوب و ناشر علاقه‌مند است.

فقدان قانون در عرصه نشر
محمدرضا خاکی مترجم، مدرس و کارگردان تئاتر، با این توضیح که فقدان قانون در عرصه نشر ترجمه موجب شده مسایل زیان‌باری را در حوزه فرهنگ شاهد باشیم، ادامه داد: باید وضعیتی ایجاد شود که قانون ضمن حمایت از نشر راه را بر جعل و سرقت ترجمه‌ها ببندد. متاسفانه این امر فقط محدود به سرقت نمایشنامه نیست، شوربختانه مقاله و پایان‌نامه‌های دانشگاهی هم جعل می‌شوند و بعضی وقت‌ها دانشجویی که مقاله یا رساله‌ای را خریده حتی نمی‌تواند در جلسه دفاع از روی آن بخواند. عده زیادی مترجم داریم که برخی از آن‌ها تسلط خوبی نسبت به زبان مبدا و مقصد ندارند؛ گاهی اوقات ساختار جمله‌ها آنقدر بی‌قاعده شده و عبارات آنقدر بی‌معنی که مشخص است به کمک نرم‌افزار گوگول ترجمه شده‌اند. ماشین ترجمه که نمی‌تواند زیبایی زبان و یا ریتم بیان پرسوناژ را ترجمه کند؛ ماشین که نمی‌تواند ظرافت‌های زبانی، مفاهیم فکری و فلسفی بیافریند.
او با این توضیح که باید تمایل و اراده جمعی در عرصه‌های مختلف فرهنگی بوجود آید، افزود: لازم است قوانین نشر برای آشنایی همه تدوین و آموزش داده شود و این روند یک سویه نیست. نهادهای فرهنگی باید در این زمینه تلاش کنند. مشارکت برای دفاع از عرصه‌های فرهنگی کشور لازم است. سودجو همیشه هست، باید شرایط سودجویی را محدود کنیم و راه خلاف را ببندیم.

ضعف دانشگاه‌ها
رامتین شهبازی نویسنده، مترجم و منتقد، بخش کتاب‌های مغفول مانده و ترجمه نشده را به فضای آکادمیک مرتبط دانست و گفت: جامعه دانشگاهی خیلی اهل تنوع نیست. دوست دارند رساله‌ها و پایان‌نامه‌ها در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری موضوعات تکراری داشته باشند تا موضوعات تازه و بدیع. تا دانشجو می‌خواهد برود سراغ موضوع جدید، می‌گویند این‌که رفرنس ندارد و اصلا ممکن نیست، در صورتی که این موضوعات به زبان فارسی رفرنس ندارند. دانشگاه‌ها در این زمینه ضعف دارند، موارد این چنینی دست به دست هم می‌دهد و زنجیره‌ای را بوجود می‌آورد تا از یک سو راضی باشیم به اندازه بازار نشر، کتابخوان‌ها و انتشاراتی که اتفاق می‌افتد. از طرفی طبیعی است که از دنیا عقب هستیم و بایستی ناشران لحظه مواجه‌شان را با بازار کتاب تغییر دهند.
او با بیان این‌که در سال‌های اخیر بسیاری از استادان دانشگاه که در یک رشته دارای مدارج بالای تحصیلی هستند وارد حوزه ترجمه شده‌اند که اتفاق خجسته‌ای است، اضافه ‌کرد: این اشخاص یا ویراستاری می‌کنند و یا خود دست به ترجمه می‌زنند و دانش را با ترجمه وارد می‌کنند، چرا که با نیازسنجی، تسلط بر موضوع و نیاز دانشجو به این کار اهتمام دارند. خوش‌بختانه با اطمینان بیشتر می‌توان این کتاب‌ها را تهیه کرد تا مترجمی که همه نوع اثر ترجمه می‌کنند.

ترجمه مسئله شخصی شده
مازیار اسلامی مترجم و پژوهشگر با این توضیح که در مبحث ترجمه در همه زمینه‌ها به ویژه متون نظری و هنری در بازار کتاب با اغتشاش و افراط روبروییم، گفت: فقدان قانون کپی‌رایت باعث شده ترجمه عملا یکی از بی‌دغدغه‌ترین و ساده‌ترین فعالیت‌های اجتماعی باشد. روال و قواعدی وجود ندارد و ترجمه مسئله شخصی شده و ارزش و اهمیت کتاب و جدی گرفتن آن به شخص مترجم برمی‌گردد.
او با بیان این‌که درصد قابل توجهی از کتاب‌های ترجمه ابتدایی‌ترین استانداردهای صنعت نشر را ندارند، ادامه داد: دلیل این بازار بلبشو این است که ناشر ساده‌ترین کتاب را از اینترنت پیدا کرده و فایل آن را دانلود می‌کند سپس نیروی جوانی که زبان می‌داند و شغلی ندارد به ترجمه مشغول می‌شود. حجم قابل توجهی از ترجمه‌ها بدون شناخت مترجم و اشراف از موضوع به فارسی برگردانده شده‌اند. فرایندی برای آماده‌سازی، نسخه‌پردازی، ویراستاری علمی، محتوایی و فنی وجود ندارد. در نتیجه امری طبیعی است که بدون کپی‌رایت در قیاس با دنیا، ترجمه کتاب کار ساده و راحتی به نظر بیاید. عدم وجود تعامل ناشران داخلی و خارجی و نبود نظارت از سوی آن‌ها به این موضوع دامن زده است.

نشر کتاب بدون هیچ کاربردی
علی‌اکبر علیزاد مترجم و کارگردان تئاتر با این توضیح که ترجمه تبدیل به یک کار بی‌اهمیت شده، ادامه داد: بخش زیادی از این جریان به موجی برمی‌گردد که افراد برای خود در عرصه هنر رزومه می‌ساختند و این قضیه بسیار حاد شد. متاسفانه دو، سه ناشر در عرصه تئاتر و هنر نیز همین کار را کردند و با بها دادن به ترجمه‌های بد، کتاب‌هایی پر از غلط و اشتباه نشر یافتند. چون در زمینه هنر فضا در کشورمان بسته است چندین قدم از مسایل هنری تئوری و عملی دنیا عقب هستیم به همین دلیل مجبوریم از طریق خواندن مسایلی را درک کنیم که برخی اوقات درک و برداشت ما اشتباه است؛ چون غلط خواندیم و یاد گرفتیم. حتی برخی کتاب‌هایی که ترجمه و منتشر می‌شوند مسایلی را مطرح می‌کنند که مُد روز محسوب می‌شوند و نیاز جامعه امروز ما نیستند ولی شاهد نشر آن‌ها هستیم بدون هیچ کاربردی. البته عدم شناخت برای ترجمه موضوع مهمی است و کمتر افرادی تشخیص می‌دهند کدام کتاب به درد می‌خورد. شخصا چون تدریس می‌کنم می‌دانم نیازها چیست و دنبال کتابی هستم که دانشجو در فضای آکادمیک به آن نیاز مبرم دارد و یا خودم ترجمه را آغاز می‌کنم یا به دیگران پیشنهاد می‌دهم.
او با بیان این که کتاب‌های تئوری منتشر شده در حد استفاده برای نوشتن پایان‌نامه فوق‌لیسانس، دکتری و تبدیل شدن به سئوالات کنکور مورد استفاده قرار می‌گیرند، تصریح کرد: یعنی کتاب‌های نظری که در هزار نسخه چاپ می‌شوند مصرف‌شان در همین حد است و پس از یکی، دو سال که چاپ آن تمام می‌شود تجدید نشر هم نمی‌شوند. به‌طور نمونه در حوزه تئاتر، افراد درگیری تئوریک ندارند. اصلا از 10-20 سال پیش همیشه چیزی وجود داشته که اسم آن را (تحقیر نظریه) می‌گذارم؛ انگار نظریه چیزی است که باید در کتاب‌ها خوانده شود و به درد عمل نمی‌خورد و خواندن آن بی‌فایده است و این تحقیر نظریه است.

رقابت برای ترجمه کتاب
مهتاب بلوکی مترجم، یکی از رویکردهای اصلی ترجمه در سال‌های اخیر را برگردان کتاب‌های جدید به ویژه متونی که جایزه گرفتند دانست و گفت: یک جور رقابت و مسابقه‌ای شکل گرفته که هر شخص زودتر کتاب را پیدا کرد آن را ترجمه کند تا به بازار عرضه شود.
او با این توضیح که در مبحث ترجمه ناشران نیازمند گروه‌های ویراستاری هستند، تصریح کرد: ویراستاران تخصصی که با دقت متن را مطالعه و بازنگری کنند تا به صحت آن کمک شود. باید این شیوه به صورت عمومی دربیاید و ناشران حتما متن ترجمه شده را برای مقابله با متن اصلی یا برای روان‌سازی زبان فارسی به گروه‌های ویراستاری تحویل دهند. در نتیجه کتاب قابل فهم به مخاطب برسد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها