ایرانیان به مقابله دیکتاتوری رفتند که یک جهان حامی او بود و باید با دستان خالی از موجودیت، شرف، وطن و در نهایت دموکراسی خود دفاع میکردند. بنابراین این دفاع هشت ساله به اندازه هزاران سال «روایت» در درون خود دارد. روایتهایی که بازتولید آنها برای نسلهای آتی ضروری است.
دفتر ادبیات و هنر مقاومت با ثبت و ضبط روایتهای شفاهی متنهای مکتوب مهمی را از خاطرات هشت سال دفاع مقدس تولید کرده است. در دل هر کدام از این متنها خرده متنهای مهمی وجود دارند که اگر جدا شوند، خود متن کاملی هستند و بسیار مفید برای کسانی که فرصت خواندن همه آن متنها و روایتهای اصلی از کلان روایتی به نام «جنگ» را ندارند. به همین دلیل ضرورت داشت تا این خرده متنها نیز در قالب کتابهای جداگانهای ارائه شود.
کتاب «روشنای خاطرهها: بازخوانی چهل خاطره کوتاه جنگ با یادداشتهای مرتضی سرهنگی» قرار است چنین کارکردی داشته باشد. این کتاب را انتشارات سوره مهر سال گذشته (۱۳۹۸) با شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه، ۲۹۵ صفحه و بهای ۳۰ هزار تومان منتشر کرده است. سرهنگی یکی از بنیان گذاران دفتر ادبیات و هنر مقاومت است.
سرهنگی که در تولید متون تاریخ شفاهی دفاع مقدس نقشی مهم را ایفا کرده و البته خود نیز مخاطب بسیاری از این متون بوده، از دل هرکدام از آنها یک خاطره و یک روایت ماندگار و اثرگذار را جدا کرده و در قالب متن دیگری انتشار داده است. او برای هرکدام از این خاطرات یادداشتی هم درباره شخصیت راوی و تاریخ او در هشت سال دفاع مقدس و پس از آن نوشته است. نوشتههایی که در فهم متن موثرند. بنابراین این کتاب عصاره چهل کتاب است.
چهل خاطره درج شده در این کتاب به مثابه چهل پلان ماندگارند و راوی برخی رخدادهای تلخ و شیرین از سالهایی که باید در ذیل تاریخ اساطیری ایران زمین درج شود. سرهنگی روایتهای درج شده در «روشنای خاطرهها» را خاطرههایی دلبر میداند که توانایی فراموش کردن و یا کنار گذاشتنشان را نداشته است. او مینویسد: «گفتن ندارد؛ ناگزیرم بنویسم. بنویسم همه این سالهایی که روی این صندلی نشستهام و رفت و آمد خاطرههای کوچک و بزرگ را روی میز کارم میبینم، گاهی به یکیشان دل میبندم. غریبه که نیستید، وقتی چشم توی چشم میشویم، نمیتوانم بروم به صفحه بعد. تصویر همان چند صفحه را که دلبری کرده است، کنار میگذارم، دوباره و چندباره میخوانمش و یادداشت کوچکی برایش مینویسم.»
این خاطرههای دلبر که هر کدام یک متن کامل هستند، خود از دل چهل متن درآمدهاند که از میان آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: «روزهای بی آینه»، «گزارش به خاک هویزه»، «نگاه شیشهای»، «شنهای سرخ تکریت»، «جان امن گلولهها»، «آبادان من»، «جادههای خلوت جنگ»، «سالهای تنهایی»، «پزشک پرواز»، «کوچه نقاشها»، «ده سال تنهایی»، «اسیر شماره ۰۳۳۹»، «همه سیزده سالگیام»، «عصرهای کریسکان»، «آتش و پرواز لاکپشتها»، «زندگی در مه»، «خاطرات یک سرباز» و...
راویان رخدادهایی که این کتاب را شکل دادهاند از سربازان و شهروندان معمولی گرفته تا برخی از فرماندهان هستند. این راویان هرکدام از خاستگاههای اجتماعی متعدد در جنگ وارد شدند و روایت خود را مطرح کردند و این یک سند است برای اثبات این نکته که کلیت جامعه ایران درگیر جنگ بودهاند.
فرنگیس حیدرپور، شیرزن گیلانغربی که دست خالی به مقابله با نیروهای عراقی رفت، مهدی طحانیان، نوجوان سیزده ساله اهل اردستان اصفهان، حسن رحیمپور اهل شمیران، سید ابوالفضل کاظمی، از جنوب شهر تهران، محمدتقی خرسندی آشتیانی، پزشکی در روزهای ابتدایی جنگ در اندیمشک مطب داشت، هوشنگ شروین، خلبان، نعمت الله سلیمانی اهل احمدآباد آبادان که هم در مبارزات انقلابی بود و هم در دفاع مقدس، علی سورانی یا رضا آلبوغبیش که در آبادان اوراق خرید و فروش میکرد، محمدحسن نظرنژاد، فرمانده اهل خراسان و... از جمله کسانی هستند که پلانی از حضور حماسی آنها در دفاع مقدس در این کتاب درج شده است.
شاید اگر «روشنای خاطرهها» منتشر نمیشد، هیچگاه این نظرگاههای متعدد کنار هم قرار نمیگرفت. کنار هم قرار دادن این روایتها و این نگاههای متفاوت، هارمونی دلچسبی شکل گرفته است. این هارمونی و هماهنگی در تعدد صداها در عین حال تک صداها را نیز به خوبی منعکس میکند و همین روایتهای غیر رسمی است که میتواند تصویر صحیحی از دل آن هشت سال نبرد و آن هشت سال آتش و خون را به مخاطب منتقل کند. بنابراین «روشنای خاطرهها» میتواند مقدمهای برای شروع مطالعات پیرامون دفاع مقدس هم باشد.
نظر شما