به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، نشست نقد مجموعه داستان «هديه ولنتاين»، عصر ديروز، دوشنبه دوم اسفند، با حضور احسان عباسلو ، منتقد و سارا عرفاني، نويسنده كتاب در سراي اهل قلم برگزار شد.
در اين نشست عباسلو در ابتدا به بيان پارهاي ويژگيها و اركان داستان كوتاه پرداخت و گفت: واضح است كه در داستاننويسي محتوا و فرم به يك اندازه حايز اهميتند. ضمن آنكه در هر متن داستاني، محتوا تكراري است و نحوه ارايه آن ميتواند هنر داستان را شكل بدهد.
وي در ادامه با اشاره به ديدگاهي از «متيوس» درباره داستان كوتاه توضيح داد: به گفته «متيوس» داستان كوتاه نمايشنامه تک پردهاي است؛ يعني ما زمان و مكان محدودي در داستان كوتاه داريم و در اين فضاي محدود بايد بتوانيم بسياري از نيازهاي مخاطبان را برطرف كنيم.
اين داستاننويس در ادامه افزود: نويسنده نميتواند در حوزه مضمون خلاقيت داشته باشد. خلاقيت عمدتا در حيطه فرم اتفاق ميافتد و ما براي بسط دادن پلان داستاني بايد با توجه به پيام داستان قالب متناسب و خلاقانه آن را انتخاب كنيم. به فرمهاي جديد برسيم و از قالبهايي كه خواننده را جذب نميكند، دوري كنيم؛ چرا كه هر كجا تكرار تمام شود، هنر آغاز ميشود.
نويسنده «كلاژ» گفت: به اعتقاد ادگار آلنپو و متيوس داستان كوتاه، همان داستان بلند با حذف زوايد است. يعني ما بايد در جاهايي به خواننده اعتماد داشته باشيم و لزومي ندارد كه فكر كنيم همه چيز در داستان گفتني است؛ چرا كه همه جزييات نياز به مرور ندارند و از اين رهگذر بايد قابليت داستان شدن در ذهن مخاطب را همواره مد نظر داشته باشيم.
اين منتقد ادامه داد: به اعتقاد متيوس داستان كوتاه اگر پيرنگ نداشته باشد، بيارزش است؛ يعني داستان بايد معمايي را ايجاد كند و ما را از نقطه A به B ببرد و در نهايت احساس كنيم كه حركتي در داستان صورت گرفته است.
عباسلو اضافه كرد: از سوي ديگر خوشخواني داستان ارتباطي با ساده و بيفرم بودن زبان داستاني ندارد و اگر زبان ساده و عاري از صنعت ادبي و پيام تكراري باشد، پيام داستان حالت شعاري به خود ميگيرد و خواننده را زده ميكند.
عباسلو در ادامه سخنانش با اشاره به چگونگي طرح نقطه اوج در داستان كوتاه تاكيد كرد كه خوانند بايد نسبت به توصيف چند ماجرا كنار يكديگر و تبديل يكي از وقايع به نقطه اوج، هوشمندي داشته باشد.
وي در بخش ديگر گفتههايش، داستان «پارسا»ي مجموعه داستان «هدیه ولنتاین» را در مرحله طرح و داستان «صدف» را داراي نقطه اوج دانست كه به باور او نشانگر حركت در طول داستان است.
اين مترجم ادامه داد: طرح سوال و پيام در محتواي داستاني بايد با فرم بديع ارايه شود و اين نحوه ارايه پيام است كه خواننده را جذب ميكند.
عباسلو با اشاره به نحوه رعايت منطق داستاني، ضمن هنجارشكني در داستان، گفت: امروز داستاني زبان خود را پيدا ميكند كه فرم مناسب خود را پيدا كرده باشد. بهتر است كه آوانگارديسم را در خلق هنر به كار ببريم، البته با اين شرط كه منطق را حتی در بيمنطقي رعايت كنيم.
وي در ادامه به داستان «هديه ولنتاين» از اين كتاب اشاره كرد و توضيح داد: در داستان «هديه ولنتاين» پيام براي مخاطب، جديد نيست، ولي فرم حرف اول را ميزند. نوع دوستي دختر و پسر در اين داستان با فرمي تازه بيان شده، ولي چيدمان فرمي، زيبايي خاصي به مضمون داده است. در بازي سيلان ذهن لابهلاي ديالوگهاي قهرمانان اين داستان، آنجا كه در رستوران نشستهاند، به گذشته و نحوه آشناييشان برميگرديم و اين بازي فرمي براي خواننده ميتواند جذاب باشد.
عباسلو همچنين درباره داستان پاياني اين كتاب نيز توضيح داد: داستان آخر كتاب از جالبترين داستانهاي آن است. در اين اثر وقايع معماگونه كنار هم چيده ميشوند و خواننده با حل كردن يك پازل، لذت داستاني را احساس ميكند و در نهايت به گرهگشايي ميرسد. در اين شيوه ميتوان گفت كه نحوه بيان يک مضمون آشنا، جدابيت لازم را به وجود آورده است.
اين منتقد در پايان گفت: زبان نويسنده اين كتاب در بسياري از بخشها احساسي است؛ در حالي كه زبان ارتباطي به فضاي داستان كمک بيشتري خواهد كرد. در نهايت آنكه هر چه داستانهاي هديه ولنتاين به كمك خلاقيت در فرم رفتهاند، موفق عمل كردهاند.
مجموعه داستان «هديه ولنتاين»، زمستان امسال (90)، از سوي انتشارات «كتاب نيستان» راهي بازار كتاب شد.
سهشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۱:۳۱
نظر شما