گزارش ایبنا از نشست «آسیبشناسی تألیف در حوزه پزشکی»
نظام ارتقا و ترفیع در ایران، از مشکلات تألیف کتاب حوزه پزشکی است/ تألیف و ترجمه باید دارای چارچوب قانونمند باشد
نریمان مصفا، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، در نشست «آسیبشناسی تألیف در حوزه پزشکی» گفت: نظام ارتقا و ترفیع در ایران، یکی از مشکلات تألیف کتاب در حوزه پزشکی است؛ چرا که شخص برای دریافت ارتقا شغلی مجبور به تولید کتاب میشود.
دلایل کاهش کیفیت کتابهای حوزه پزشکی چیست؟
در ابتدای این نشست یونس کرامتی، مولف و برگزیده دهمین جشنواره نقد کتاب با اشاره به مشکلات تألیف در حوزه پزشکی گفت: بسیاری از استادان در طول 30 سال تدریس در حوزه پزشکی، مطالبی را آموزش میدادند که بسیاری از آنها رد شده بود.
وی افزود: من با اینکه در حوزه مهندسی تحصیل کردهام ،اما با مشاهده و ورق زدن کتابهای درسی حوزه پزشکی متوجه این موضوع شدهام که مطالبی که در گذشته به نام جزوه تدریس میشد و در میان دانشجویان دست به دست میگشت، حالا پس از سالها و به روشهای مختلف تبدیل به کتاب شده است. یکی از مشکلات این کتابها این است که کیفیت مطالب آن بدون هیچ تغییر ثابت مانده است.
کرامتی اظهار کرد: از دلایل کاهش کیفیت کتابهای این حوزه این است که این کتابها به دست دانشآموزان و دانشجویان جزوهخوانی نوشته شده که چیز زیادی یاد نگرفتهاند و حتی ممکن است سابقه چندین سال تدریس در دانشگاه را هم داشته باشند؛ یکی دیگر از دلایل این سبک کتابنویسی، دریافت امتیاز برای مؤلف است.
این مؤلف ادامه داد: سیستم نظام ارتقا و ترفیع در ایران، یکی دیگر از مشکلات تألیف کتاب در این حوزه است، چراکه شخص برای دریافت ارتقا شغلی مجبور به تولید کتاب میشود و مسئله دیگر ضعف سیستم آموزشی است که فرد در آن تحصیل و رشد کرده است.
تفاوت قوانین تألیف در خارج و داخل کشور
نریمان مصفا، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و مؤلف کتابهای حوزه پزشکی گفت: یکی از دغدغههای حرفهای من این است که خودم نیز برای گذارندن مراحل ارتقا ناچار به تالیف کتاب شدم. با نگاهی به تاریخچه کتابهای درسی در زمان خودم، میبینم که مؤلف معروفترین و پراستفادهترین کتابها، کسانی بوده که سالیان طولانی در این حوزه فعالیت کردهاند و صاحب کرسی علمی بودند و حاصل عمر خود را به صورت کتاب تألیف کردند.
وی افزود: قوانین تألیف در خارج از کشور ایجاب میکند که فرد حتما دارای تحقیق و مقاله علمی در حوزه خود باشد. در ایران قبل از انقلاب نیز با وجود اینکه حوزه تحقیق وسیع نبود، اما بزرگان صاحب کرسی حضور داشتند که در خارج از ایران تحصیل کرده و سپس به ایران بازگشته بودند. این افراد پل ارتباطی علوم داخل و خارج از کشور به حساب میآمدند.
عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی اظهار کرد: فردی مانند پروفسور حکمت، بنیانگذار آموزش پزشکی در ایران بود که در این زمینه به تألیف کتاب پرداخت. در گذشته، کاربرد زبان انگلیسی به اندازه امروز گسترده نشده بود. در گذشته ارتباطات علمی و تکنولوژی به اندازه امروزه گسترده نبود و استادان ایرانی ناچار به تألیف کتاب به زبان فارسی بودند.
مصفا گفت: پس از گسترش کاربرد زبان انگلیسی و افزایش ارتباط بین مراکز علمی و دانشگاهها، همزمان در تمام دنیا شاهد شکوفایی و نوآوری علم شدیم و شخصیتهای علمی افزایش یافت. در حال حاضر شاهد رشد منفی در این زمینه هستیم و میبینیم بیشتر مؤلفان بدون هیچ سابقه آموزشی، ایدئولوژی و نظریه در حوزه پزشکی دست به تألیف کتاب میزنند.
هر چه سن افراد کمتر است، علاقه به تألیف بیشتر است!
وی ادامه داد: هر چه سن افراد کمتر است، علاقه به تألیف بیشتر در افراد دیده میشود. حالا که در این جایگاه به وضعیت تألیف حوزه پزشکی در ایران مینگرم، میبینم کسانی در ایران صاحب تألیف کتاب هستند که نه تنها سابقه تدریس ندارند و اثری از تجربیاتشان در کتاب دیده نمیشود، بلکه با نگاه تجاری به نشر کتاب میپردازند.
مدرس دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به مشکلات تألیف حوزه پزشکی تصریح کرد: متأسفانه در سطح تحصیلات تکمیلی و آموزش پزشکی شاهد ظهور درسنامه، پرسش و پاسخ، چکیده و آموزش درس شدهایم، اما باید توجه کرد که در دنیای علمی امروز اینگونه کتابها جایگاهی ندارند. این سبک کتابهای کپی شده و پرسشهایی که از ذهنهای جوان و خام مؤلفان آن بیرون میآید، نتیجهای جز ایجاد اغتشاش در مخاطبان ندارد.
مصفا افزود: متأسفانه دیده شده که برخی از مؤسسات برای آزمونهای تخصصی حوزه پزشکی درسنامه و چکیده دروس منتشر میکنند که این به تنهایی آسیب دیگری است. قرار بر این بود که رشتههای علوم پایه برای کمک به رشتههای پزشکی گسترش یابد، اما در چند سال گذشته این آفت به تحصیلات تکمیلی وارد شده که داوطلبان ورود به مقطع تحصیلات تکمیلی با مراجعه به موسسات کنکور، قراردادی میبندند تا با کمک در تألیف کتابهای پرسش و پاسخ، امتیاز تألیف کتاب را دریافت کنند.
وی درباره این کتابها گفت: باید فرد بداند علوم پایه چیست و مباحث و اهمیت آن را درک کند. کتابهای چند صفحهای پرسش و پاسخ و تستزنی آفت علم به حساب میآید، چراکه شخص پس از حضور در کلاس درس حتی نمیداند این مطالب از کجا آمده و به چه دردی میخورد.
تألیف و ترجمه باید دارای چارچوبی قانونمند باشد
عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در ادامه اظهار کرد: قرار بر این بود که تحصیلات تکمیلی علوم پایه بستری برای تولید علم باشد، اما علاوه بر اینکه قادر به تولید نیستند، به مصرفکننده تبدیل شدهاند. تألیف و ترجمه باید دارای چارچوبی قانونمند باشد؛ ناشران در تألیف کتاب باید به سابقه علمی و پژوهشی مؤلف، انگیزه و شخصیت علمی وی توجه کنند، نه تیراژ فروش کتاب.
مصفا افزود: در اینجا قصد نقد و محکومیت کتابهای این حوزه را ندارم، بلکه به عنوان معلمی که درد این حوزه را کشیده و متوجه بحرانهای این حوزه است، به اظهارنظر میپردازم. جوانان نباید برای کسب بازار شغلی دست به تألیف کتابهایی بزنند که در واقع ترکیب چند کتاب دیگر است، چراکه این حوزه با جان مردم در ارتباط است.
با الفاظی از جمله پارک فناوری نمیتوان جوانان را مجبور به تولید علم کرد
احمدرضا بهرهمند، رئیس بخش تحقیقات سل انستیتو پاستور ایران از دیگر سخنرانان این نشست بود که با اشاره به 28 سال سابقه کار در حوزه تحقیقات سل گفت: گاهی فکر میکنم که باید فرصتی پیش آید تا از ملت ایران عذرخواهی کنیم. مسئله اصلی این است که وقتی معیارها را عوض کردیم، در واقع گفتیم معیار خرد و فلسفه علم، معنویات نیست بلکه معیار اصلی پول است.
وی ادامه داد: در ایران رشتهای را در سطح PHD تعریف کردیم به نام رشته فرآوردههای بیولوژیک، اما فارغالتحصیلان این رشته تاکنون هیچکدام فرآوردهای را تولید نکردهاند. بهنظر من با الفاظی از جمله پارک فناوری و غیره نمیتوان جوانان را مجبور به تولید علم کرد.
بهرهمند تصریح کرد: بنده معتقدم که اگر میخواهیم به واقعیت علمی از جمله نوشتن حقایق برسیم، باید معیارها را عوض کنیم. در این معیار باید افراد بر مبنای شایستگی جایگاه خود را بیابند نه با وابستگی خاص. با روند مقالهنویسی که شاهد هستیم و در واقع کپی مقالههای دیگر است، ضربه خواهیم خورد.
برخی مولفان امروز بیتجربهاند
سید داور سیادت، عضو هيأت علمی انستيتو پاستور ایران، سومین سخنران این نشست بود که در پاسخ به پرسش کرامتی که «نظر شما درباره اینکه جریان تولید کتابهای بی ارزشی که چند فصل هم نمیشود و عملا چند فصل کپی شده است چیست؟» گفت: کتابهایی که در دهههای گذشته نوشته شده، نوشته افرادی بوده که صاحب کرسی بودند و پس از 30 سال تلاش در این حوزه به تألیف کتاب روی آوردهاند، اما امروزه کسانی شروع به تألیف کردهاند که هیچ تجربهای ندارند.
وی افزود: ایران زمانی مرجع کتابهای برتر حوزه پزشکی در جهان بوده اما حالا در وضعیتی هستیم که خودمان هم کتابهای تألیفی داخلی را قبول نداریم. اکثر کتابهای چاپ شده، زمینه پژوهشی مشخصی ندارد و در بخش مرجع، هیچ اثری از سابقه و فعالیتهای مؤلف نیست. یکی از دلایل این امر، وابسته بودن مراکز تحقیقاتی به بودجه تزریقی دولت است. به این صورت که با افزایش بودجه، تعداد مقالات و کتابهای تألیفی افزایش و با کاهش بودجه تعداد آنها کاهش مییابد.
مشکل ما در اجرای کار پژوهشی است
سیادت در ادامه اظهار کرد: یکی از کارهایی که میتوان انجام داد، ارتباط سیستماتیک است. اگر ارتباط سیستماتیک خود را قوی کنیم، یک زنجیره میشویم و به خروجی بهتری میرسیم. مشکل ما در اجرای کار پژوهشی است. البته در این زمینه تحریمها و هزینه چاپ هم تأثیر دارد.
دکتر مهناز سیفی، دانشیار دپارتمان میکروبیولوژی انستیتو پاستور ایران، آخرین سخنران این نشست نیز در ادامه مباحث گفت: مراکز تحقیقاتی ایران به دلایلی از جمله پوشش دانشجویان و افزایش کیفیت، از حضور دانشجویان استقبال میکنند، اما دانشگاهها هنگام ارائه مقاله تاکید دارند که نام آنها در بالای مقاله بیاید، به همین دلیل است که رتبه علمی دانشگاهها افزایش و رتبه علمی مراکز تحقیقاتی کاهش مییابد. باید با تغییر معیارها سعی کنیم اینگونه بدرفتاریهای علمی را تغییر دهیم.
نشست «آسیبشناسی تألیف در حوزه پزشکی» عصر چهارشنبه (6 اسفندماه) در محل سرای اهل قلم برگزار شد.
نظر شما