ایبنا با مرور بر نگاه کارشناسان بررسی کرد؛
تاریک-روشن تغییر قیمت کتاب و پیشنهاد استفاده از بارکد قیمت
فشارهای اقتصادی، ناشران را از قیمتگذاریهای دوباره با درج برچسب ناگزیر کرده است؛ مسالهای که میتواند باعث تنش در بازار کتاب و بیاعتمادی مخاطبان شود؛ بنابراین مشروعیت دادن به آن نیازمند طرح راهحلی واحد و الزامآور است.
افزایش قیمتها بهفراخور افزایش هزینهها، بهخودیخود اتفاق قابل توجیه است؛ اما آیا این تغییر قیمتها ضوابط مشخصی هم دارند؟ ناشران بر اساس فرمول مشخص و واحدی این کار را انجام میدهند یا هرکدام برای خودشان متر و معیاری دارند؟ نکته دیگر اینجا است که وقتی کتاب چاپ قدیم در کتابفروشیهای سراسر کشور پخش شده است، چگونه ناشر میتواند به همه کتابفروشان فهرست قیمتهای جدید خود را بدهد تا آنها مطلع شوند؟
ایبنا در چند نگاه، نقاط تاریک و روشن تغییر قیمت کتاب را بررسی کرده است که در ادامه میخوانید.
نگاه اول؛ قیمتگذاری بر اساس عرف
گاهی برخی از کتابفروشان، راساً برای تغییر قیمت کتاب اقدام میکنند. استدلال آنها این است که کتابها را از مدتها قبل بهصورت قطعی خریدهاند و حق دارند خواب سرمایهشان را با توجه به نرخ تورم، با چسباندن برچسب و افزایش قیمت، جبران کنند. اگرچه این اقدام در حد محدود دیده شدهاست اما برخی معتقدند که باور جامعه به حوزه فرهنگ و نشر را مخدوش میکند. هومان حسنپور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در این زمینه گفت: «تنها ناشران حق دارند روی کتابهاشان برچسب قیمت جدید بچسبانند، اما افزایش قیمت «خودسرانه» از سوی کتابفروشان، غیرقانونی است.»
مهمترین مشکلی که با افزایش قیمت از سوی کتابفروشان ایجاد میشود، چند نرخی شدن یک کتاب در بازار است؛ طوری قیمت کتاب در کتابفروشیها و نزد ناشر، متفاوت خواهد بود. این مساله باعث سردرگمی و سلب اعتماد مشتریان میشود. رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران گفته است که اگر معترضان به واحد شکایات اتحادیه مراجعه کنند در این واحد بازرسان به این موضوع رسیدگی خواهند کرد.
افزایش قیمت کتابها فرمول و معادله مشخصی ندارد و عموما بر اساس عرف موجود در بازار انجام میشود. حسنپور نیز با تایید این مساله، در این زمینه اظهار کرد: «معمولا در قیمتگذاریها عرف، حرف اول و آخر را میزند؛ درواقع بازار بر بازار نظارت دارد و اگر هم تخلفی صورت بگیرد، پیگیری میشود.»
البته تجربه فعالیت نشر حرفهای در این سالها نشان میدهد که قیمتگذاری ناشران خارج از عرف موجود به ضرر همان ناشر است، زیرا مشتری به سراغ کتابهایش نمیآید و او پس از مدتی مجبور به کاهش قیمت یا فروش کتابهایش با تخفیف میشود؛ اما اینکار اعتبار از دسترفته را بازنمیگرداند.
نگاه دوم؛ اطلاع به کتابفروشان و مصائب پیشرو
نکتهای که در بحث تغییر قیمتها وجود دارد، اطلاعرسانی آن از ناشر به کتابفروشان است؛ مسالهای ضروری که اجرایی شدن آن میتواند به یکپارچه شدن نظام قیمتگذاری کتاب در سراسر کشور منجر شود. اما اگر ناشر نتواند به کتابفروش، قیمتهای جدید را اعلام کند و فروشنده، مشتریان با تفاوتقیمت در کتابفروشیهای مختلف روبهرو میشود.
این تناقض میتواند موجب سردرگمی مخاطبان شود و آنان را نسبت به بازار نشر بدبین کند. محمود آموزگار، نائب رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در این زمینه معتقد است؛ ناشران باید تغییر کتاب خود را به یک مرجع مانند اتحادیه اعلام کنند و اتحادیه نیز در تعامل با سایت خانه کتاب، این تغییرات را در بانکهای اطلاعاتی خود اعمال کند تا مرجعی برای کتابفروشان باشد.
آموزگار در این زمینه عنوان کرد که این کار باید بهعنوان یک معیار اصلی اجرایی شود تا وقتی ناشری قصد دارد قیمت کتاب موجود خود را افزایش دهد، حتی اگر کتاب را در کتابفروشیها پخش کرده باشد، باید از طریق موزعان برچسبهای جدید را به دست کتابفروشان برساند تا روی قیمتهای قبلی بچسبانند. از نظر او، اینگونه میشود جلوی قیمتگذاریهای سرخود و سوءاستفادهگرانه را گرفت.
رساندن برچسب توسط موزعان به کتابفروشان، پیش از این نیز سابقه دارد و کاظم علمی مدیر شرکت توزیع گسترش فرهنگ و مطالعات با تایید این موضوع، عنوان به ایبنا گفت؛ این کار را برای ناشران انجام میدهد و پس از اطلاع از تغییر قیمت کتاب توسط ناشر، بر روی سایت مجموعه خود که مرجعی برای کتابفروشان بهشمار میآید نیز افزایش قیمتها را لحاظ میکند تا کتابفروشان با مراجعه به سایت، بتوانند از آخرین قیمتها مطلع شوند.
با این وجود اما همه ناشران امکان ارسال برچسب به کتابفروشیها را ندارند و هنوز هم کتابفروشیهایی هستند که کتابهای قدیمی ناشران را بدون اطلاع از افزایش قیمت، به بهای قبلی به مخاطبان میفروشند که این مساله نیز چنانکه اشاره شد، میتواند مشکلآفرین باشد. بهنظر میرسد اگر قرار باشد افزایش قیمت بهصورت سراسری و طی یک اقدام رسمی انجام شود، باید برای پوشش این مساله و حل آن راهکاری جدی و لازمالاجرا پیشبینی کرد.
نگاه سوم؛ تغییر قیمت در سفارش بعدی
چنانکه گفته شد، افزایش قیمت میتواند نتایج بدی را روی مخاطبان کتاب بگذارد؛ در حالیکه تمام تلاش اهالی فرهنگ این است که مخاطبان دچار بیاعتمادی نشوند. از طرف دیگر، حفظ قیمتهای قدیمی از سوی کتابفروشان نیز نتیجهای ندارد جز چند قیمتی شدن کتاب. شروین عاقلی، مدیر کتابفروشی همیشه دراینباره به ایبنا گفت: «وجود کتابهای چندقیمتی بهصورت همزمان در بازار برای کتابفروشان مشکلات زیادی بهبار میآورد و آنها را هم در سیستم فروش و هم در مواجهه با مشتریان با چالش روبهرو میکند، کتابفروش با مشتری درگیر میشود و باید او را متقاعد کرد که این تغییر قیمت توسط ناشر انجام شده است و کتابفروشی هیچ دخالتی نداشته است.»
عاقلی همچنین به راهکار ثبت قیمتهای جدید روی یک سایت مرجع، انتقاد میکند و براین باور است که درج قیمت کتابها در یک سامانه نمیتواند برای کتابفروشی که بیش از ۴۰ هزار عنوان کتاب دارد، میسر باشد. از نظر او بررسی روزانه این تعداد کتاب، کاری نشدنی است: «کتابفروش کدام کتاب را میخواهد جستجو کند و از کجا باید متوجه شود که قیمت کدام کتاب افزایش داشته است؟»
اما راهکاری که این کتابفروش ارائه میدهد، اگرچه راهکاری حداقلی و صرفا هدفش کاهش تنشها و بیاعتمادیهاست، اما جالب توجه است: «بهنظرم بهترین راهکار اطلاع از قیمتهای جدید، سفارش بعدی از آن کتاب است و در غیر اینصورت خیلی اجرایی نیست.» منظور او این است که کتابفروش تا وقتی نسخههای یک کتاب را کاملا نفروخته، قیمت را افزایش ندهد و با ثبت سفارش جدید و اطلاع از افزایش قیمتها، آن را برای نسخههای جدیدی که به کتابفروشی میآیند، اعمال کند.
و پیشنهاد استفاده از بارکد قیمت
در سالهای اخیر و بهدنبال مشکلات فراگیر اقتصادی و نوسانات نرخ ارز، برخی از ناشران به سمتی حرکت کردهاند که در شناسنامه کتابهای خود قیمت را درج نمیکنند. ابعاد این مساله جای بررسی دارد اما بهنظر میرسد استفاده از بارکد برای تعیین قیمت هر کتاب میتواند راهکار قابل توجهی باشد؛ چراکه در اینصورت، افزایش قیمتها بهشکل سیستماتیک در سیستمهای فروش ثبت میشود و کتابفروشان با دستگاه بارکدخوان، قیمتها را استخراج میکنند.
پیشبینی بارکد پشت جلد کتابها، علاوه بر اینکه احتمال فروش کتابهای تقلبی را کاهش میدهد -چراکه میتواند ابزاری برای تشخیص اصالت کتابها باشد- میتواند چارهای باشد تا اعتماد عمومی به حوزه فرهنگ؛ بهخصوص کتابفروشان مخدوش نشود؛ زیرا در حالت تغییر قیمت با برچسب، این شبهه برای مشتریان باقی میماند که کتابفروشان بهطور خودسر، قیمتها را بالا بردهاند و همین موضوع اغلب موجب تنش و دلخوری میان خریداران و گاهی شکایت به مراجع نظارتی میشود.
استفاده از بارکد قیمت، میتواند راهکاری اجرایی باشد اما طبیعتا زمانی میتوان این ایده بالقوه را به راهکاری بالفعل تبدیل کرد که زیرساختهای یکپارچهسازی فروش کتاب در بازار، فراهم شود. بهعبارت دیگر؛ باید سیستم واحدی (با محوریت ناشر یا موزع) وجود داشته باشد که تمام کتابفروشیها در هنگام فروش، با اتصال به آن قیمتهای جدید را توسط بارکدخوان استخراج کنند. البته رسیدن به چنین سیستمی، فواید بسیار دیگری نیز دارد که مهمترین آن، ارزیابی بازار و بهدست آمدن آمار فروش کتاب در کشور است که در تجزیه و تحلیل این بازار ضرورت دارد.
افزایش قیمت مواد اولیه تولید کتاب از یکسو، افزایش قیمت کتاب و پرچسب خوردنها از سوی دیگر. کارشناسان معتقدند این رویه میتواند به صنعت نشر صدمه وارد کند؛ بنابراین بهنظر میرسد نهادهای مرتبط با محوریت اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، باید فکری به حال شرایط موجود بکنند و راهکاری مشخص، منطقی و باضمانت اجرایی طرح کنند تا اجرای آن برای همه الزامآور باشد.
نظر شما