
اميد طبيبزاده از سخنرانان همایش «آواشناسی و واجشناسی»، سخنان خود را در این همایش با يك سوال تاريخی در ادبيات فارسی آغاز كرد: وزن مصرع «به نام خداوند جان و خرد» چرا «فعولن فعولن فعولن فعول» است؟ آيا اين به دلايل علمی است يا شم زبانی فارسیزبان؟\
وی سخنرانی خود را با بحث وزنهای شعر فارسي آغاز كرد: «از نگاه علمي شيوهای بايد براي تقطيع انتخاب شود كه بر اساس معيارهایی دقيق و مشخص باشد؛ به گونهاي كه هركس در هر كجا كه باشد به يك صورت تقطيع كند.»
وي ادامه داد: در پايينترين لايه، مشخصهها بنا بر قواعد و محدوديتهايي با هم تركيب ميشود و واجها را به وجود ميآورند. واجها با هم تركيب شده و هجاها را ايجاد ميكنند و هجاها، پايهها را ميسازند و پايهها نیز، واژهها را توليد ميكنند. به آن قسمتي كه هجاها در درون پايه و پايه درون واژه جاي ميگيرد، ساخت وزي ميگوييم.
طبيبزاده افزود: در فارسي 400 وزن وجود دارد. 30 وزن بسيار پر کاربرد هستند كه بيش از 95% اشعار فارسي از زمان رودكي تا امروز بر اساس همين 30 وزن بوده است و 5 % بقيه بر اساس آن 370 وزن ديگر است. به همين دليل تحقيقات و تمركز بايد بر اساس همين 30 ورن باشد.
وي سپس به «پايه» در كلمات فارسي اشاره كرد: پايه از دل زبان بيرون ميآيد و حاصل علم و پيشرفت زبان نيست. اين در شم زباني همه فارسیزبانان وجود دارد. اين مساله با بچهها هم آزمايش شد. با اينكه آنها علم عروض نميدانستند، ولي تقطيع را به خوبي انجام ميدادند. اين وزنها را در قديم، به عنوان «تَتَن» و مجموع آنها را «اَتانه» ميشناختند.
وی توضيح داد: هر «پايه» شامل يك هجاي قوي به علاوه صفر تا چند هجاي ضعيف است. پس همانطور كه تعداد مصوتها مبين تعداد هجاهاي واژه است، تعداد هجاهای قوی هم مبين تعداد پايههاي آن است.
طبيبزاده سپس با اشاره به بررسيهاي زبانشناسان خارجی و داخلي، يان رپيكا، الون ساتن، خانلري و .... براي تعيين پايهها و در نهايت مطالعات آكوستيك امروزي و بر اساس آزمايشات و تحقيقات خود به اين نتيجه رسيد: همانگونه كه هيز تعريف ميكند، پايه در شعر عروضي همان چيزي است كه علماي ايقاع به آن «اتانين» ميگفتند.
و در نهايت به اعتقاد طبيبزاده دو مبنا براي شناخت پايه وجود دارد: يكي «سنت» يا «وزن و موسيقي كلمات» و ديگري همان «تئوریهای متريكال».
نظرات