پس از 23سال مجموعه پنج دفتر اشعار منتشرنشده شفیعی کدکنی در یک جلد با عنوان «طفلی به نام شادی» در اوایل اردیبهشتماه از سوی انتشارات سخن منتشر میشود. این مجموعه دربرگیرنده سرودههای بعد از «هزاره دوم آهوی کوهی» است.
همچنین در همان سال 1376 مجموعه هفت کتاب از سرودههای استاد از اولین مجموعه کتاب «زمزمهها» (1344) تا «بوی جوی مولیان» در یک جلد با عنوان «آیینهای برای صداها» تجدید چاپ شد.
از سرودههای شفیعی کدکنی، بسیاری توسط هنرمندان آواز و موسیقی ایران اجرا شده است ازجمله: «ای نگاهت خنده مهتابها» (سالار عقیلی)، «دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم» (سینا سرلک)، «دست به دست مدعی شانه به شانه میروی» (علیرضا قربانی)، «همه اشکم، همه آهم، همه سوزم، همه دردم» (عبدالحسین مختاباد)، «وه چه بیگانه گذشتی نه کلامی نه سلامی» (وحید تاج)، «در روزهای آخر اسفند» (فرهاد مهراد)، «تو درخت روشنایی، گُل مهر برگ و بارت» (صدیق تعریف)، «بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب» (خشایار اعتمادی)، «شهر خاموش من! آن روح بهارانت کو؟» (محمد معتمدی)، «ای مهربانتر از برگ در بوسههای باران» (محمدرضا و همایون شجریان)، «در این حصار جادویی روزگار بشکن» (همایون شجریان)، «دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم» (محمدرضا شجریان)، «درین شبها که گل از برگ و برگ از باد و باد از ابر میترسد» (شهرام ناظری) و بیست و یک شعر دیگر از سرودههای استاد که توسط هنرمندان آواز ایران اجرا شده است.
کارنامه درخشان شفیعی کدکنی در زمینه شعر فقط به این مجموعهها ختم نمیشود. او در موضع یک مفسر و منتقد شعر معاصر نیز کتابهای فوقالعاده بحثانگیز و معتبری منتشر کرده است از آن جمله: «صور خیال در شعر فارسی (مروارید، 1350)، موسیقی شعر فارسی (توس، 1358)، ادوار شعر فارسی از مشروطه تا سقوط سلطنت (سخن، 1380)، زمینه اجتماعی شعر فارسی (اختران، 1386)، حالات و مقامات م. امید (سخن، 1390)، «با چراغ و آینه» (سخن، 1390) و رستاخیز کلمات (سخن،1391).
البته لازم به یادآوری نیست که استاد چندین کتاب هم در حوزه شعر کلاسیک فارسی دارد: «زبان شعر در نثر صوفیه» (سخن، 1392) و «این کیمیای هستی» (سخن، 1397) در چهار مجلد که حاوی مقالات او در عرصه حافظشناسی است.
نظرات