«میرزاده عشقی» عنوان کتابی نوشته سولماز نراقی، درباره زندگی و آثار عشقی است كه به تازگی توسط نشر ثالث روانه بازار نشر شده. این کتاب به موازات تحلیل آرا و آثار عشقی سعی در ارائه تصویری نسبتا جامع از زندگی و شرایط اجتماعی روزگار او برای خواننده ناآشنا با این چهره ادبی دارد.\
وی ادامه داد: نگارش کتابی درباره عشقی از سوی سرپرست وقت این مجموعه به من سفارش داده شد. کتاب باید در عین برخورداری از جنبههای تحلیلی، به شیوهای جذاب اطلاعات را به مخاطب منتقل میکرد. از سوی دیگر فرم ثابت کتابها، روایی نبود و تا آنجا که یادم میآید از آن تاریخ به بعد قرار شده بود که روحی روایی بر کل آثار مجموعه حاکم شود. این مسأله برای من که همیشه دغدغه کار خلاقانه داشتهام انگیزهای قوی در تالیف کتاب شد.
نراقي يادآور شد: اما بعدها بنا بر دلایلی کتاب را از دفتر پژوهشهای فرهنگی گرفتم. متوجه شدم که به خاطر قواعد بسته و از پیش تعیین شده این مجموعه لازم است در ساختار کلی کتاب تغییراتی ایجاد کنم.
نراقی در سال 1385 کتاب «میرزاده عشقی» را با اندکی تغییر به نشر ثالث میسپارد. خود معتقد است اگر امروز یا همان زمانی که کتاب را به نشر ثالث تحویل داده آنرا نوشته بود، ساختار کتاب به طور کلی تغییر داده و نوع فصلبندیها را به شیوهای دیگر اعمال میکرده است.
وی درباره هدف از نگارش کتاب و نامگذاری فصلهاي آن اظهار داشت: این کتاب میکوشد به موازات تحلیل آرا و آثار میرزاده عشقی تصویر نسبتا جامعی از زندگی و شرایط اجتماعی روزگار او برای خواننده ناآشنا با این چهره ادبی ارائه کند؛ بر همین اساس هریک از فصلهای کتاب به نام یکی از آثار عشقی نامیده شده که طی تنها یک دهه حضور او، درعرصه ادبیات و سیاست(از 20 تا 30 سالگی) خلق شدهاند. بدین ترتیب بخشی از شعرهای مهم دوره حرفهای میرزاده عشقی بر اساس اهمیت آن اثر در آن دوران و یا اهمیت حوادث تاریخی و سیاسی به عنوان مرجع برای عنوان هر فصل در نظر گرفته شد.
نراقی با تاکید بر معرفی میرزاده عشقی به عنوان مبارز و روشنفکر در این کتاب تصریح کرد: در هر فصل از کتاب سعی داشتم علاوه بر شرح وضعیت تاریخی، اجتماعی و سیاسی روزگار عشقی، از بعد ادبی نیز شخصیت و آثار او را تحلیل کنم. به بیان دیگر نوع نوشتن من از تشریح شرایط و اوضاع عشقی جدا نبوده. از سوی دیگر پژوهش صورت گرفته در این کتاب معطوف به خلاقیت هنری است.
وی از میرزاده عشقی به عنوان شخصیتی که سعی داشته فرزند زمان خودش باشد یاد کرد و گفت: عشقی نزدیکترین چهره ادبی معاصر به نیما یوشیج است و این پرسش که گام نخست در تحول شعر فارسی را نیما با منظومه «افسانه» یا عشقی با «سه تابلو مریم» برداشت، هنوز بی پاسخ مانده است.
نویسنده این کتاب برای دستیابی به عکسها و اسنادی از زندگی عشقی که در پایان کتاب به پیوست آمده است از کمک فرزندان صفیه عشقی یکی از خواهران میرزاده عشقی در همدان بهره گرفته است. از سوی دیگر طبق گفته خودش همواره ذهنش درگیر این مسئله بوده تا بتواند ملودیهای نخستین اپرای ایرانی را که تا امروز سینه به سینه نقل شده به نت تبدیل كند و در انتهای کتاب بیاورد.
وی درباره چگونگی پرداختن به این بخشهای کتاب توضیح داد: بزرگان خانواده عشقی تنها حافظان نغمههای ضبط نشده نخستین اپرای ایرانی، میرزاده عشقی هستند. ظاهرا عشقی با اهداف روشنگرانه از سرودن اشعار و تصنیفهای وطنی، جزئیات آن را به دقت و وسواس به فرزندان کوچک خانواده تعلیم داده است. حافظه کودکی و نیز عِرقی که خواهران و برادران عشقی به ویژه پس از مرگ وی نسبت به او داشتهاند، منجر میشود تا ملودیهای این اپرا سینه به سینه نقل شده به فرزندان بعدی برسد. این نغمهها، با کمک آرمان حبیبی به الفبای موسیقایی تحریر شد که در انتهای کتاب آمده است.
نراقی اپرای عشقی را دارای اهمیت تاریخی ارزیابی و تصريح كرد: ویژگی این اپرا بومی شدن آن است. اپرای رستاخیز علیرغم تمامی نقاط ضعف و قوتی که داشته آزمودن یک فرم بیانی تازه است. عقيده من در اين دوران، خامیها و ناهمگنیهای آن به راحتي میتواند دستمایه نوعي پرفورمنس به مفهوم امروزی کلمه باشد.
وي افزود: البته این کار چندان ساده نیست و اگر من یک روز تصمیم بگیرم این شبهه اپرای ایرانی را به شکل یک پرفورمنس روی صحنه ببرم به طور قطع برایم حکم یک خوانش جدید را خواهد داشت که به طور ضمنی ناظر بر نقد گفتمان فکری آن دوران است.
این نویسنده رویکرد جنسیتی در بررسی آثار عشقی را یکی دیگر از ویژگیهای این کتاب برشمرد و تاكيد كرد: جنسیت برای من یک مولفه مهم و یکی از دریچههای وروديام به موضوعاتي كه بررسي كردهام، بوده است. به نظرم شايد يكي از دلايل متمايز شدن اين کتاب بررسی مهمترین منظومه میرزاده عشقی با این رویکرد است.
وي در توضيح اين امر يادآور شد: اینکه چرا شاعر در منظومه «سه تابلو مریم» یا «ایدهآل پیرمرد دهقانی» از یک الگوی جنسیتی برای تبیین یک الگوی استبدادی بهره میگیرد، محور تحلیل این اثر بوده است. البته در بخشهای دیگر کتاب نیز رد پای مقوله جنسیت به چشم میخورد.
اين نويسنده در پاسخ به پرسشي مبني بر جایگاه میرزاده عشقی در میان سایر شاعران مشروطه توضيح داد: بیشک نمیتوانیم از تاثیرات شعر و ادبیات این شخصیت بر روند مشروطه چشمپوشی کنیم. اما آنچه بیش از همه اهمیت دارد مرگ شاعر در جوانی است که به موقعیت تراژيك و عاطفی شهادت عشقی به مثابه یک روشنفکر آزادیخواه دامن زد.
وي اظهار داشت: هنوز هم بسیاری دلسوزانه از عشقی به عنوان جوانی که جانش را در راه عقیدهاش باخت یاد میکنند؛ از سوی دیگر او شاعر و روزنامهنگاری حساس به مسائل روزگارش است و به هر نحوی همواره حضور خود را اعلام میکند. به زبان ساده عشقی آدم پر سر و صدایی است و در تمام دوران حیاتش لحظهای در برابر رخدادهای اطرافش ساکت نیست.
نراقي در تشریح بیشتر این امر گفت: به بیان دیگر عشقی وجدان بیدار زمان خودش به حساب میآید و حضورش در بررسی جریان روشنفکری آن دوران نه تنها بیتاثیر نیستة که اعتبار ویژهای دارد.
وي توضيح داد: در میان شاعران مشروطه به همان اندازه که تاثیر عارف قزوینی در موسیقی، تصنیفسازی و ادبیات مشروطه بارز است به همان نسبت نیز میرزاده عشقی تاثیرگذار بوده. به عنوان مثال میبینیم نیما یوشیج برای نخستینبار منظومه «افسانه» را در روزنامه «قرن بیستم» عشقی منتشر میکند و این نشانه آزاد اندیشی و جسارت شاعر است. او از تریبونی که در اختیار دارد برای دفاع بیوقفه از آزادی، چه در هنر و چه در جامعه بهره میگیرد.
نراقي با اشاره به اين كه بسیاری ازمورخان معتقدند نیما تحت تاثیر «سه تابلو مریم» عشقی منظومه «افسانه» را سروده است تشريح كرد: البته در این کتاب من سعی کردم چندان به این مناقشه نپردازم؛ چراکه معتقدم اگر پیشوایی شعر نو به نام نیما سکه میخورد به این خاطر است که برای او شعر با همه رسالتش، پیش از هر چیز شعر است و او ميتواند شعر را از برخورد مستقیم با سیاست دور نگه دارد.
وي در پاسخ پرسش دیگری مبنی بر نقاط قوت و ضعف شعر میرزاده عشقی در مقایسه با سایر شاعران مشروطه چون عارف، بهار و ایرج میرزا توضیح داد: خوب یا بد، ما با ادبیات مشروطه روبرو هستیم. هر یک از این شخصیتها مانند پرتوی به کلیت ادبیات مشروطه میتابند و ما را از جریانهای آن دوران آگاه میسازند. تمام نقاط ضعف و قوت ادبیات مشروطه، تجربه ادبی آن روزگار را نشان میدهد. کاربرد واژگان، تلفیق لغات، استفاده از اصطلاحات محاورهای و تلاش برای روزآمد کردن شعر آنجا که به پختگی لازم نرسیده است، نقاط ضعف شعر عصر مشروطه به شمار میرود و این در حالی است که همین تجربههای خام که شمارشان در شعر عشقی هم کم نیست دریچههای تازهای را به روی شعر معاصر و دستاوردهای بعدی آن گشود.
نراقی به استفاده از ژانر نمایشنامه در شعر توسط نیما و عشقی اشاره و تصریح کرد: جسارت این دو در حیطه فرم ستودنی است و بر کاربرد واژگان و معنا پیشی میگیرد. درحقیقت در میان شاعران مشروطه ما با یک تجربه تاریخی روبرو هستیم. هر یک از این شاعران به نسبت قریحه، سواد و علاقه خود با شعر روبرو میشوند. عارف در تصنیفسازی موفق است و راهی نو برای دیگران پدید میآورد و عشقی در استفاده از امکاناتی چون نمایش و موسیقی.
وی شعر عشقی را نیز دارای ضعفهایی خواند و تاکید کرد: تجربههای متاخر عشقی كه به وضوح از انسجام و پختگی بیشتری برخوردارند در مجاورت و معاشرت با ملکالشعرای بهار شکل گرفتهاند. او به عنوان شاعری خوش قريحه اما دارای ضعفها و گاه خامی در زبان شعر شناخته میشود. شاید اگر زنده میماند، در حیطه زبان شعر میتوانست به تجربههای پختهتری دست زند.
وی از تنوع تجربهها به عنوان مهمترین ویژگی شعر و شخصیت عشقی یاد کرد و توضیح داد: عشقی روزنامهنگار است، از سوی دیگر نمایشنامه را در شعر تلفیق میکند و دایما به تجربهای جدید دست میزند. شعرش جدا از شعر مشروطه نیست؛ گاه به شعار نزدیک میشود و به شدت در خدمت مضمون است. در کنار علاقهاش به بازی با فرم از واژگان رايج زبان گفتار استفاده ميكند كه گاه موفق است و گاه نيست. البته برخي اوقات تجربههاي درخشاني نيز دارد. به عنوان مثال قطعه «كلاه نمدي» عليرغم شعارگونه شدنش، با هدف قرائت در قهوهخانهها سروده شده و اثري درخشان و ارزشمند است.
نراقي مهمترين ويژگيهاي شعر ميرزاده عشقي يعني تنوع و جسارت در تجربهگرايي را با درونمايه سياسي و اجتماعي آميخته ميداند.
از وي درباره تاثير رسانههاي آن دوران در معرفي عشقي پرسيدم اين نويسنده با تاکید بر توسعه رسانهها در دوران مشروطه اظهار داشت: به طور کلی در دوران مشروطه نقش موثر را مردم بازي ميكنند. در آن دوران رسانهها نيز توسعه يافته و روزنامه، تئاتر و غيره كاربرد پررنگتري مييابند. اما نباید فراموش کرد، فضای پر التهابی در آن دوران حکمفرما بوده است. همیشه در دورانهای پرالتهاب سیاسی و اجتماعی، جامعه به هنر روی میآورد.
نراقي اشاره كرد: در نتيجه اين امر آحاد جامعه با دقت نظر بیشتری، به دنبال آخرین تولیدات هنری هستند. در این میان شعر به دلیل قدرت تاثیرگذاریاش با اقبال بیشتری روبرو میشود.
وی ادامه داد: میرزاده عشقی به عنوان یک مبارز سیاسی، شاعر و روشنفکر هوشمندانه از تمام امکانات استفاده میکند. از سن 18 سالگی «نامه عشقی» را در همدان منتشر کرده و سالها بعد در دوران جوانی نشریه قرن بیستم را در تهران انتشار داد.
نراقی معتقد است عشقی شاعری گوشهگیر و درونگرا نیست؛ بلکه ما با شاعری برونگرا مواجهایم که خود سعی در معرفی و شناساندن شعر و سایر آثارش دارد. وی رویکرد این کتاب را به شعر و اندیشه عشقی، رویکردی تحلیلی و انتقادی میداند.
كتاب «ميرزاده عشقي» نوشته سولماز نراقي در نه فصل با عنوانهاي «نامه عشقي»، «چكامه جنگ»، «به نام عق وطن»، «رستاخيز شهرياران ايران و كفن سياه»، «سايهاي از پرتو يزدان»، «عيد خون»، «مجلس چهارم»، «ايدهآل پيرمرد دهقاني» و «جمهوري و قرن بيستم» در شمارگان 1650 نسخه و قيمت 3500 تومان اخيرا توسط نشر ثالث منتشر و روانه بازار نشر شده است.
نظر شما