معرفی و بررسی کتاب «دوران گذار روابط بینالملل در جهان پساغربی»
ظریف و همکارانش درباره نظام بینالملل چه تحلیلی دارند؟
این کتاب برآمده از طرحی پژوهشی برای تبیین و ترسیم مختصات جهان در حال گذار و بررسی نظم پیش روی بینالمللی است. طرحی که در میانه دهه هشتاد به شورای راهبردی روابط خارجی ارائه شده است.
این کتاب برآمده از طرحی پژوهشی برای تبیین و ترسیم مختصات جهان در حال گذار و بررسی نظم پیش روی بینالمللی است. طرحی که در میانه دهه هشتاد به شورای راهبردی روابط خارجی ارائه شده و بر مبنای آن 32 نشست هماندیشی در سطح استادان و اندیشمندان ایرانی حوزههای مختلف روابط بینالملل و علوم سیاسی شکل گرفته و در سال 1389 جمعبندی نظرات طرح شده در این نشستها به شورای راهبردی روابط خارجی ارائه شده است.
آنگونه که محمدجواد ظریف در پیشگفتار کتاب نوشته است، اهمیت و ابعاد گسترده موضوع و آثار چشمگیر نوع نگرش به تحولات جهان در حال گذار بر سیاست خارجی، او و سجادپور را بر آن داشته بوده است که از فرصت فراغت از کارهای اجرایی در نیمه دوم دهه هشتاد و همچنین از همسایگی در راهروی استادان دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه بهره ببرند و گزارههای حاصل از هماندیشی گسترده قبلی را در تبادل نظرها و گفتگوهای مستمر دوجانبه به مباحثه گذارند و حاصل این تبادل نظر را نیز در قالب بستههای نهگانه آموزشی در کارگاههایی برای مدیران و کارشناسان وزارت امور خارجه ارائه دهند.
ظریف میگوید: «این بستههای نهگانه آموزشی اهمیت دوران گذار، توزیع قدرت و تحول نظم، ایدئولوژی رقیب، تلاش کنشگران برای جهتدهی، تکثر و تنوع کنشگران، ضرورت ائتلاف، نقش و جایگاه مناطق و نقش اقتصاد را شامل میشد.» (8)
پس از ارائه این کارگاهها، فکر تهیه کتابی موجز بر مبنای مباحث طرح شده در آنها طرح میشود. عباداله مولایی، یکی از اساتید دانشکده روابط بینالملل، که اکنون سفیر ایران در کشور اتریش است، وظیفه تدوین کتاب را برعهده میگیرد و در نهایت کتاب «دوران گذار روابط بینالملل در جهان پساغربی» پدید میآید.
محمدجواد ظریف در پیشگفتار کتاب مینویسد: «تحقیق حاضر یک پژوهش علمی و تجربی جمعی و بیانگر نتایج مباحثات و مطالعات دانشگاهی و تجربیات پیشکسوتان سیاست خارجی است و در ظرفیت دانشگاهی نگارندگان تهیه شده و صرفاً تلاشی ابتدایی برای باز کردن بحث و هماندیشی در جامعه علمی کشور به شمار میآید.» (9)
کتاب «دوران گذار روابط بینالملل...» ده فصل دارد. فصل اول آن به ماهیت نظام بینالملل مدرن میپردازد و مباحثی را در زمینه معنای نظام بینالملل، جغرافیای تاریخی آن، پیدایش نظام بینالملل و چرخههای تاریخی آن طرح میکند. چرخههای تاریخی نظام بینالملل آنگونه که در این کتاب ذکر شده است، نظام بینالملل وستفالیایی (1648 تا 1789)، نظام بینالملل چندقطبی (1789 تا 1945) و نظام بینالملل دوقطبی (1945 تا 1989) را شامل میشود.
آنگونه که از نام فصل دوم کتاب نیز مشخص است، زوال نظام بینالملل دوقطبی در سال 1989 آغاز دوران گذاری بود که هنوز به تثبیت یک نظام بینالملل جدید منجر نشده است. فصل دوم کتاب مقولاتی نظیر جهانی شدن که در دوران پس از پایان جنگ سرد بسیار مطرح شده بودند را مورد توجه قرار میدهد. به گمان نویسندگان «با زوال نظم دوقطبی در نظام بینالملل تنها آرایش و ساختار حاکم بر موازنه و توزیع مناسبات قدرت تغییر نیافت. به بیان دیگر سیاست جهانی تنها شاهد گذار از یک سیاست قطبی به یک سیاست قطبی دیگر نبود، بلکه برای نخستینبار مفاهیم غیروستفالیایی نظام بینالملل هم در کانون توجه قرار گرفت. با جایگزینی «امر جهانی» به جای «امر بینالمللی» زمینه برای «جهانی شدن نظام بینالملل» فراهم آمد و از یک سو قلمرو نظام بینالملل جهانی شد و از سوی دیگر کنشگران نظام بینالملل تنوع و تکثر یافتند.» (78)
به اعتقاد نویسندگان، گذار از نظام بینالملل دوقطبی نوعی خلاء مفهومی به بار آورد و این پرسش را که در قرن بیستویکم چه نوع نظام بینالمللی بر جهان حاکم خواهد شد به پرسشی اساسی تبدیل کرد. این وضعیت به تحول مفهومی در ادبیات نظام بینالملل انجامید که عنوان و موضوع فصل سوم کتاب را شکل میدهد.
از جمله مفاهیمی که در این دوران دچار تحول میشوند و در این کتاب به تحول آنها پرداخته شده است، مفاهیمی نظیر دولت ـ ملت، حاکمیت، اقتدارگریزی، قدرت (از قبیل نظامی و اقتصادی)، منافع ملی و امنیت را میتوان نام برد. به گفته نویسندگان: «بسیاری از واژگان، مفاهیم، اصطلاحات و تعابیر دوران جنگ سرد کارایی لازم را برای فهم، شناخت و تحلیل ویژگیهای دوران پساجنگ سرد ندارند... این مفاهیم و تعابیر نه تنها به فهم و تحلیل وضع موجود مدد نمیرسانند بلکه با احیای ذهنیت و فضای گذشته، تصویری واژگونه و غیرواقعی از روندهای پیش رو ارائه میکنند. بنابراین یکی از لوازم فهم جهان امروز، بازاندیشی مفاهیم روابط بینالملل متناسب با تحولات پیش گفته است.» (111)
آنچه در این فصل از کتاب رخ میدهد نه بازاندیشیای جامع در مفاهیمی که عنوانشان ذکر شد، که بیان چرایی لزوم تجدیدنظر در این مفاهیم است. تجدید نظری که به چرخش نظری در روابط بینالملل منجر میشود. مسئلهای که موضوع فصل چهارم کتاب حاضر است. در فصل چهارم مقولاتی نظیر نسبت نظریه و واقعیت در نظام بینالمل، سرمشقهای نظری در روابط بینالملل، واقعگرایی و نظام بینالملل، لیبرالیسم و نظام بینالملل بررسی شدهاند تا پایههای بحث درباره چرخش نظری در روابط بینالملل فراهم شود. گفتار پایانی فصل حاضر نیز به مقوله افقهای نظری در روابط بینالملل اختصاص دارد.
به گمان نویسندگان چرخش نظری در روابط بینالملل نسبتی وثیق با چرخش معنایی در این رشته دارد. چرخشی که به قدرتگیری مقولههایی از جنس فرهنگ، از قبیل دین، اخلاق، هویت و هنجار منجر شده است. شکلگیری و طرح نظریاتی نظیر برساختگرایی در دوران پس از جنگ سرد، نمودی از صحت رویکرد نویسندگان نسبت به این دوران است.
مبحث دیگری که در فصل ششم کتاب مورد توجه قرار گرفته است، واکنش جهان غرب به مقوله نظام بینالملل دوران گذار است. واکنشی که در دو شکل «روایت نووستفالیایی» و «روایت پساوستفالیایی» صورتبندی شده است. روایت نووستفالیایی که بهطور ویژه روایت نومحافظهکاران آمریکایی است، بر لزوم استیلای جهانی آمریکا بود. آنها فرهنگ همکاری بینالمللی را خدشهای بر استقلال آمریکا تلقی کردند: «نفی اصالت حقوق بینالملل، تاکید بر اولویت منافع ملی و تلقی جامعه بینالمللی به عنوان توهم نیز از نگرش نووستفالیایی اثر پذیرفته بود.» (162) رویکرد نووستفالیایی به ساختار تکقطبی منجر میشود که به سرعت رو به افول میگذارد. (168)
در برابر این رویکرد، رویکرد قرار دارد که پساوستفالیایی نامیده میشود. این رویکرد، که رویکردی اروپایی به مقوله نظام بینالملل بود در تلاش برای شکل دادن به هویتی بینالمللی بروز مییافت. تلاشی که در شکل دهی به اتحادیه اروپا جلوهگر شد اما: «تحولات قرن بیستویکم نشان داد که اروپا دچار دگردیسی بنیادین نشده است. قدرت، حاکمیت، ملیگرای و... مولفههای محوری سیاست این حوزه را تشکیل میدهد.» (173) به عبارت دیگر این روایت نیز همچون روایت نووستفالیایی آمریکا، در قرن بیستویک با چالش مواجه شده است.
آنچنان که در فصل هفتم کتاب آمده است، جابهجایی قدرت در نظام بینالملل، اهمیتیابی ژئوپولتیک پاسیفیک و جنوب و مرکزیتزدایی از ژئوپولتیک آتلانتیکمحور از جمله دلایل عدم توفیق روایتهای غربی از نظام بینالملل است. از دیگر نمودهای جابهجایی قدرت که در این فصل مورد بحث قرار گرفته است، قدرت گرفتن کنشگران نوظهور از قبیل گروههای تروریسی و... است که قدرت کنشگران سنتی را دچار کاهش نسبی کردهاند.
در فصل هشتم کتاب تمرکز بر وضعیت نهادهای بینالمللی در ساخت در حال گذار نظام بینالملل است. در این فصل به چالشها و فرصتهای جهانی شدن برای این نهادها پرداخته شده و به شکلگیری سازمانهای منطقه و چندجانبه نوظهور از قبیل دی هشت، گروه هفت، گروه بیست و بریکس نیز توجه شده است.
فصل نهم کتاب چهار روایت از نظم جهانی در دوران گذار را مورد بررسی و نقد قرار میدهد. این روایتها عبارتند از: «روایت نظام بینالملل چندقطبی»، «روایت جهان بدون قطب»، «روایت جهان چندمرکزی» و «روایت جهان بدون غرب».
آخرین فصل کتاب نیز روندهای کلان و چشمانداز دوران گذار را مورد توجه قرار داده است. تاکید کتاب بر این است که ما همچنان در دوران گذار به سمت یک نظام بینالملل تازه به سر میبریم و در چنین شرایطی مفهومسازی در این زمینه همچنان تداوم خواهد داشت و این وضعیت فرصتها و مخاطرات گوناگونی را پدید خواهد آورد: «دوران گذار را میتوان دورهای سرشار از ابهام، بسیار سرنوشتساز، حساس، پرمخاطره و در عین حال همراه با فرصتها و امکانات بیسابقه دانست. نوع مخاطرات این دوره نسبت به دورههای قبل، از لحاظ کمی و کیفی تنوع یافته و کوچکترین خطا میتواند به اضمحلال یک دولت بینجامد.» (313)
محمدجواد ظریف در پیشگفتار کتاب تاکید کرده این کتاب حاصل پژوهشی آکادمیک است و به هیچوجه نمایانگر موضع سیاسی نگارندگان و دیدگاه رسمی وزارت امور خارجه نیست. اما فارغ از اینکه این کتاب تا چه میزان دیدگاه رسمی کشور را نمایان میسازد، میتوان گفت این کتاب، برآمده از گفتمان حاکم بر آکادمی روابط بینالملل در ایران است. عمده مباحث کتاب از قبیل جهانی شدن، منطقهگرایی، توجه به نهادهای بینالمللی و... از مباحث بسیار مورد توجه آکادمی روابط بینالملل در دهههای اخیر بوده است. بر این مبنا، اگر چه به گفته نویسندگان نمیتوان این اثر را موضعگیری رسمی وزارت خارجه دانست اما مطالعه آن برای آشنایی جامع با حال و هوای حاکم بر آکادمی روابط بینالملل در ایران الزامی است. به نوعی میتوان این کتاب را خلاصهای جامع و بسیار خوب صورتبندی شده از مباحثی دانست که در آکادمی ارائه میشود و در نگاه اول شاید پراکنده و فارغ از جهتگیری به نظر برسند.
کتاب «دوران گذار روابط بینالملل در جهان پساغربی» نوشته محمدجواد ظریف، سید کاظم سجادپور و عباداله مولایی را نشر مرکز آموزش و پژوهشهای بینالمللی وزارت امور خارجه در سال 1395 با تیراژ 1000 نسخه و با قیمت 22 هزار تومان در 354 صفحه منتشر کرده است.
نظر شما