به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بوشهر، در این اثر در کنار پردازش زندگینامه شهید باصولی، دل‌نوشته‌ای از دختر شهید نیز آورده شده است. کتاب «خون من رنگین‌تر نیست؛ زندگینامه شهید حیدر باصولی» در ۵۴ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه در زمستان ۱۴۰۲ منتشر شده است.
فاطمه باصولی، دختر شهید حیدر باصولی در این اثر در دل‌نوشته‌ای برای پدر خود نوشته است: «اولین بار که هیچ آخرین باری هم که تو را به این نام خوانده‌ام، به خاطر نمی‌آورم. پس به تو سلام می‌کنم ای مرد آسمانی. می‌خواهم برایت نامه بنویسم؛ اما نه مثل بچه هایی که حضور فیزیکی پدر را کنار خود دارند و مهربانیهای او را در حق خود با نوشتن نامه یادآوری میکنند نه نمیخواهم از نبودنت بگویم؛ بلکه می‌خواهم از مهربان بودنت بگویم. پدرجان سلام؛ سلامی از میان اندوهی از غم و ناله و فریاد؛ سلامی به یاران شهیدت و سلامی به سرداران شهید امنیت ایران اسلامی.
اما امروز فقدان سرداری عزیز، دل‌های عالم اسلام را همه عزادار و ماتم‌زده کرده اما پدر عزیزم نامه فرزند شهید تهرانی مقدم به فرزند شهید حاج قاسم سلیمانی را خواندم. از زینب به زینب کلی پیام برایم داشت؛ پیامی که ناگفته‌هایش تا آن سوی مرزهای جغرافیای فکری دنیا تداوم داشت. پدرم بعد از شهادت سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی شنیدم که پرچم بارگاه ملکوتی حضرت زینب (س) را نیمه افراشته کردهاند. صحنه کربلا یادم آمد، وقتی که علمدار نیامد و اهل حرم زیاد فغان کردند که سقای حسین سید و سالار نیامد میر و علمدار نیامد. آن وقتی که ستونهای خیمه گاه امام حسین (ع) را به زمین زدند و دیگر امیدی بر ماندن برایشان نبود، دختران به بیابانها پناه بردند و فریاد و فغان آنها به آسمان پر کشید.
پدرم نمی‌دانم چگونه از سردار دلها میزبانی می‌کنید اینجا که عاشقان سردار میلیون میلیون آمدند تا به جهان و جهانیان و بدخواهان ثابت کنند که ما همه سرداریم و در مسیر مقاومت و ایستادگی گوش به فرمان ولی و امام خویش هستیم و نخواهیم گذاشت امام تنها بماند ای یاوران سردار سلیمانی، امروز، روز مقاومت و بصیرت انتخاب مقتدرانه است. نگذاریم دشمن بار دیگر از انتخاب و از عدم بصیرت و آگاهی ما خوشحال گردد. پدرم سالهاست دلم برایت تنگ شده؛ اما چه کنم که باید منتظر دیدارت به قیامت باشم…»
به گزارش ایبنا؛ شهید حیدر باصولی در سال ۱۳۴۶ در روستای دهقاید دیده به جهان گشود. در خانواده‌ای مذهبی پرورش یافت و در دامان مادری رنج دیده و پدری زحمت کشیده رشد یافت. او به‌خاطر علاقه به اسلام و امام و دفاع از جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰پ س از گذراندن دوره آموزشی در پادگان امام حسین (ع) شیراز، مدت سه ماه در جبهه‌های سر پل زهاب و غرب با متجاوزان بعثی مبارزه کرد. سپس در سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد که حاصل آن ازدواج یک دختر دو ساله و یک پسر سه ماهه بود.
شهید باصولی فردی ورزشکار و ورزش‌دوست بود و با دوستان و خانواده و با داشتن روحیه ورزشی قوی، ورزشکاری، خوش‌اخلاق و مهربان بود. او ۱۸ مرداد سال ۱۳۶۵ به خدمت مقدس سربازی اعزام شد و پس از گذراندن دوره آموزشی در پادگان سیرجان، به پایگاه نیروی دریایی بوشهر منتقل شد.
شهید حیدر باصولی طی چند مأموریت دریایی در خلیج فارس و چاه‌های نفت نوروز و بهرگان و ابوذر و آب‌های نیلگون خلیج فارس شجاعانه با مزدوران بعثی کافر مبارزه کرد تا اینکه سرانجام پس از ۸ ماه خدمت سربازی در تاریخ دوم فروردین ۶۶ در حین پاسداری از چاه‌های نفت ابوذر (اردشیر سابق) با چند تن از همرزمانش هدف موشک هواپیماهای متجاوز کفار بعثی قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل شد و به لقا معبود خویش شتافت.
نظرات