دوشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۱
موسیقی ایران، همچون خاک کشور ماست

محمّدرضا شجریان موسیقی‌دان و خوانندهٔ موسیقی سنتی ایرانی بود. شجریان در میان دوست‌داران خود با عنوان «استاد آواز ایران» و «خسروِ آواز ایران» شناخته می‌شود. امروز 17 مهر سالگرد درگذشت این استاد بزرگ موسیقی ایران است، با توجه به این اتفاق در این گزارش به چند کتاب جدید درباره زندگی‌نامه این فرد می‌پردازیم.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - علیرضا خلیل‌زاده: محمّدرضا شجریان موسیقی‌دان و خوانندهٔ موسیقی سنتی ایرانی، در میان دوست‌داران خود با عنوان «استاد آواز ایران» و «خسروِ آواز ایران» شناخته می‌شود. بسیاری از مردم ایران او را مهم‌ترین چهرهٔ موسیقی ایرانی و یکی از نمادهای مهم فرهنگ و موسیقی ایران‌زمین می‌دانند. شجریان از آوازه‌ای بین‌المللی نیز برخوردار است. امروز 17 مهر سالگرد درگذشت این استاد بزرگ موسیقی ایران است، با توجه به این اتفاق در این گزارش به چند کتاب جدید درباره زندگی‌نامه این فرد می‌پردازیم.


«فرزند ایران»

«فرزند ایران» نوشته حامد احمدزاده است و با کمک نظر اورازان در سال 1400 با 233 صفحه به چاپ رسیده است. در مقدمه این کتاب نوشته شده:
نمی‌دانم که در تاریخ فرهنگ و ادب ایران زمین، هنرمند یا ادبیب این بخت بلند و فرخنده را داشته است که در زمان حیاتش به اندازه «محمدرضا شجریان» قدر دیده و بر صدر نشسته باشد یا نه؟ فردوسی و حافظ و ناصرخسرو را که می‌دانیم از رقیب و مفتی و شاه و شیخ و محتسب چه جفاها که ندیده‌اند؟! شاید اندکی سعدی و بیش از او مولانا شیرینی عنایت یاران و فهمیده شدن و دوست داشته شدن خویش را تا حدی تجربه کرده‌اند اما تردید ندارم که در درازنای تاریخ ایران، هیچ فرهنگ مردی به اندازه نام نامی شجریان از سوی خاص و عام مورد اقبال نبوده.
 

«پیام آواز ایران؛ نیم نگاهی به زندگی‌نامه و بازکاوی جامعه‌شناختی آوازهای هنرمندانه استاد محمدرضا شجریان در بازتاب دردهای مشترک جامعه بشری»

این کتاب به قلم «حجت‌الله مولایی‌فر» به همت نشر رایان در سال 1400 با 240 صفحه منتشر شده است. در مقدمه این کتاب نوشته شده:
در باب زندگی‌نامه شخصی یا زیست‌نامه حیات اجتماعی و چرخه پربار هنری استاد «محمدرضا شجریان» این هنرمند بی‌بدیل عرصه‌ی فراخ موسیقی آوازی، طی بیش از حداقل پنج دهه فعالیت آواپیشگی ایشان، در مطبوعات ایران و نشریات معتبر خارجی صاحب‌نظران سخن‌ها گفته‌اند. از جمع‌اوری مجموعه‌ی این نوشتارهای مکتوب جراید، با همت و تلاش اصحاب رسانه و حوزه نویسندگی، کتاب‌هایی تدوین شده است که هر یک از آنها به نوعی شرح حال استاد را در بر می‌گیرد. علاوه بر این ویژگی خاص در این کتب به آسانی می‌توان به بخش‌های عمده‌ای از مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها، مقالات، نقدها، متن آوازها، تصانیف، گنسرت‌ها و .. استاد شجریان دسترسی داشته باشیم.
 

«هزاردستان؛ فرازی از زندگانی هنری، اخلاقی و شخصیتی استاد محمدرضا شجریان»

کتاب «هزاردستان» اثر فاتح مولانایی است و با تصویرگری زهرا ملکی توسط نشر ئالای رووناکی وارد بازار نشر شده است. در مقدمه این کتاب نوشته شده:
حقیقتا حکایت ان مارگیر مفلوک که اژدهای مرده‌وش را کشان کشان، بهر حیرانی خلق به میدان بغداد آورد و در مقابل حرارت آفتاب سوزان قرار داد که نهایتا به هلاکتش انجامید، نقد حال انسان‌های غفلت‌زده و از خود بیگانه امروزی است که اسیر نفس و جهان محسوسات شده‌اند و با من حقیقی خویش بیگانه‌اند. در حالی که عالی‌ترین و زیباترین منظر در این کره خاکی خود اوست اما اسفا که او حیران شده است و مار دوست.
ارباب معانی اگر توانستند به آن مرتبه والا از آرامش دست یابند و به سرچشمه لذات نائل گردند و با حرکات بزرگ‌منشانه خود، جهانی را متحول سازند، همه و همه حاصل آشتی با خویشتن خویش و شکستن قفل زندان بر پای جان بود زیرا که آنان حقایق را در درون خود می‌جستند نه در برون به قول دکتر سروش:« اصلی‌ترین حرف عارفان این است که حقیقت در درون ماست و شرط دیدن آن، شفاف بودن و عطشناک بودن است که اگر آدمی شفاف و عطش‌ناک باشد حقیقت خود به سراغ او خواهد آمد»


«سنتور یار غار من؛ داستان زندگی استاد محمدرضا شجریان»

این کتاب نوشته زینب تقی‌پور است که توسط نشر لطفی منتشر شده. در مقدمه این کتاب نوشته شده:
در پی تالیف کتب نود و دو نکته از اصول فن ترجمه و عقوبت‌های عجیب دنیوی برای جنایتکاران کربلا، درصدد آن برآمدم از نماد ملی خاک ایران و موسیقی سنتی بنویسم. لذا به واسطه علاقه به موسیقی سنتی، داستان زندگی هنرمندی از جنس شهامت و شرافت، به دور از هرگونه حواشی را به رشته تحریر درآوردم. خداوند را شاکرم که با فضل و رحمتش به من توفیق داد تا گامی کوچک در راه شناخت صاحب جادوی موسیقی ایران بردارم.
کتاب «سنتور یار غار من»، کلامی از اسطوره و حافظه موسیقی، آبروی ایران؛ استاد محمدرضا شجریان است. این گوهر گرانقدر که با آواز خود حافظ، سعدی، مولانا، خیام و ... را به ما ششناساند، سمبلی برای همدلی ایرانیان پیرامون موسیقی اصیل سنتی و حساس به دغدغه‌های مردم است و بیش از هر چیز به اعتلای ایران و ایرانی می‌اندیشد. مایه مباهات و افتخار است که هم عصر استاد محمدرضا شجریان بودم. با صدایش زندگی کردم و دوستدار موسیقی شدم.
اگر بخواهم در یک جمله استاد را توصیف کنم، نخواهم گفت. نسیم خنک پس از باران است؛ همانقدر ساده، همانقدر ناب، همانقدر دلپذیر.
 

«راز مانا»

در پایان به کتاب «راز مانا» می‌رسیم، این کتاب نوشته خود استاد محمدرضا شجریان است. 
کتاب «راز مانا» 264 صفحه‌ای توسط نشر گمان به بازار نشر رسیده است. در مقدمه این کتاب نوشته شده:
من با موسیقی زیسته‌ام و عمر خود را در پی رمز و راز این لطیفه نهانی طی کرده‌ام، بدان اندیشیده‌ام و دل در گروی آن نهاده‌ام. هنوزم آن جذبه نخست آتش در درونم می‌افکند، مرا می‌رباید و با خود می‌برد، نمی‌دانم چیست در گوهر این افسونگر که چنین جان‌هایی لطیف را مسحور خویش داشته است. در همه این سال‌ها کمتر مجالی داشتم تا شرح این سودا دهم. «کاین همه زخم نهان است، مجال آه نیست» بر این باور بودم که کار هنرمند آفرینش است و بس؛ و باید گفتن از هنر را به جامعه‌شناسان و فیلسوفان و دیگران سپرد. ولی به عنوان هنرمندی که همواره مورد لطف بیکران مردم است، در برابر پرسش‌های جدی قرار می‌گرفتم. گرچه در حد توان می‌کوشیدم تا دیدگاه‌های خود را توضیح دهم و یا در اندک مصاحبه‌ها با رسانه‌ها برداشت‌های خود را درباره موسیقی ایرانی بیان کنم، اما کمتر این فرصت پیش می‌امد تا به تفصیل در این‌باره سخن بگویم. «راز مانا» مجالی بود تا این تاملات را با جامعه در میان بگذارم. فراتر از این باید بگویم که مجالی بود تا تجربیات و تاملات خود را دیگرباره مرور کنم. در باب بسیاری از این موضوعات اندیشیده بودم. اما گفت‌وگوها فرصتی پیش آورد تا یکبار دیگر و از دیدی تازه به این موضوع نظر اندازم. خوشبختانه دوستانم اهل مجامله و تعارف نبودند و تا نکته‌سنجی‌های بسیار نمی‌کردند و پاسخ دقیق نمی‌گرفتند، قانع نمی‌شدند و به سراغ پرسش دیگر نمی‌رفتند. گمانم لطف این گفت‌وگوها در این است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها