شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۹
آزادسازی قله دوپازا در عملیات نصر ۷

عملیات نصر ۷، که اواسط تابستان ۱۳۶۶ به اجرا درآمد عملیاتی دو مرحله‌ای به هدف آزادسازی بلندی‌های دوپازا و عقب‌راندن دشمن به آن سوی مرز بود. درباره این نبرد کوهستانی، گفتی و نکته‌ها بسیار است.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کوه دوپازا در آذربایجان غربی، که اکنون روی مرز ایران و عراق قرار دارد و در آن سوی مرز به ارتفاعات بلفت می‌رسد، اواسط تابستان ۱۳۶۶به میدان نبردی تمام‌عیار میان ما و بعثی‌ها تبدیل شد. این ارتفاعات از اوایل جنگ به اشغال دشمن درآمده و چند کوشش ما – در مقاطع مختلف – برای آزادسازی آن ناموفق شده بود. شرایط جغرافیایی آن منطقه برتری موضع عراقی‌ها را تضمین می‌کرد و اجرای عملیات از سوی ما اگر نه ناممکن، که بسیار دشوار و پرهزینه بود. نکته اینجاست که حتی اگر به قله دوپازا می‌رسیدیم و قوای دشمن را از آن بیرون می‌کردیم، باز برتری در دست عراقی‌ها باقی می‌ماند و آنان با ضدحملاتی که از روی ارتفاعات بلفت تدارک می‌دیدند، نیروهای ما را مجبور به عقب‌نشینی و تخلیه مناطق آزادشده می‌کردند.
 
عراقی‌ها بعد از اشغال این منطقه کوهستانی، جای پای خودشان را کاملاً تثبیت کرده و خط دفاعی بسیار محکمی برای مواجهه با حملات احتمالی ما شکل داده بودند. همان زمان کمال حسینی راوی لشکر ۲۷محمد رسول‌الله در تحلیل چرایی برتری دشمن در آن منطقه گفته بود: «ارتفاعات دوپازا و یال‌های اطراف آن – که بیش از شش سال در دست دشمن است – دارای استحکاماتی از قبیل سنگرهای کمین جمعی در چند نقطه، موانع سیم‌ خاردار حلقوی، میدان‌های مین و چند کانال ارتباطی بین پایگاه‌هاست. عراق در این منطقه دو جاده تدارکاتی دارد که از عقبه خود به بلفت و دوپازا کشیده شده‌اند. بخشی از جاده منتهی به بلفت، آسفالت است که حمل و نقل نیروها و تجهیزات را برای دشمن آسان کرده است.»
 
نصر ۷، عملیاتی دو مرحله‌ای روی بلندی‌های دوپازا و بلفت

ضرورت بازپس‌گیری بلندی‌های دوپازا با توجه به مجموعه مشکلات و خطراتی که اجرای عملیات در این منطقه داشت، فرماندهان ما را به طراحی نقشه‌ای متفاوت و ابتکاری مجبور کرد. این عملیات که نصر ۷ نام گرفت، عملیاتی دومرحله‌ای بود و چهاردهم مرداد با رمز یا فاطمه‌الزهرا با پیشروی به سوی قله دوپازا آغاز می‌شد. در صورت موفقیت مرحله نخست – بدون معطلی - مرحله دوم که تصرف ارتفاعات بلفت بود به اجرا درمی‌آمد و راه دشمن را برای ضدحمله به دوپازا می‌بست. به این ترتیب، با اجرای مرحله دوم، کانون درگیری‌ها به بلفت منتقل می‌شد و بلندی‌های دوپازا از حملات بعدی مصون می‌ماند. البته ماجرا نه چنین ساده و سرراست، که در عمل بسیار سخت و پیچیده از آب درآمد.
 
درست است که در مرحله اول عملیات، دشمن را غافلگیر کردیم و با کمترین تلفات ممکن، به قله دوپازا رسیدیم، اما رسیدن به بلفت و از آن مهم‌تر، حفظ این ارتفاعات جز در نبردی تمام‌عیار و با مقاومتی جانانه ممکن نشد. پیاده‌نظام دشمن که عقب نشست، توپخانه‌هایش آتش گشودند و بالگردها و هواپیماهایش از راه رسیدند. بعثی‌ها عزم‌شان را جزم کرده بودند تا به هر قیمتی که شده، نیروهای ما را عقب بزنند و آنچه را که از دست داده‌اند پس بگیرند. از آسمان و زمین روی رزمندگان ما بمب و آتش ریختند و تا یک هفته بعد، هر روز حملاتی را به هدف تصرف قله بلفت تدارک دیدند. نیروهای ما نیز، زیر سنگین‌ترین یورش‌های انان، مردانه به جنگ ایستادند و با مقاومتی ستودنی، حملات‌شان را یکی پس از دیگری دفع کردند. تلفات سنگینی هم از دشمن گرفتند. این چنین بود که عملیات نصر ۷ به نبردی تمام‌عیار تبدیل شد و اهداف آن جز با پایمردی و استقامت به دست نیامد.
 
درباره این نبرد کوهستانی، گفتنی بسیار است. از حضور فرماندهانی مثل رحیم صفوی  عزیز جعفری گرفته تا اتفاقات خاصی که در نگاه رزمندگان ما – با آن جهان‌بینی توحیدی – تفسیری جز امداد الهی نداشتند. به روایت ابراهیم ابراهیم‌پور، راوی لشکر ۳۱ عاشورا «وجود آرامش و اطمینان در نیروهای عمل‌کننده، معنویت حاکم بر افراد، سرعت بسیار، رعایت حفاظت اطلاعات در انتقال نیرو و تجهیزات به خط و امدادهای غیبی از عوامل موثر در کسب این موفقیت است... امدادهای غیبی در تمام مراحل عملیات شامل حال رزمندگان اسلام بود. وزش تندباد از سوی (محل استقرار قوای) دشمن به هنگام باز کردن معبرها، باعث شد تا باوجود دو مورد انفجار، سروصدا به گوش دشمن نرسد» و بعثی‌ها متوجه حضور و پیشروی ما نشوند.
 
سنگینی فاجعه سردشت، آمادگی برای حمله مجدد شیمیایی

نکته مهم دیگر درباره عملیات نصر ۷، پیش‌بینی حمله شیمیایی عراق در واکنش به شکست در دوپازا و بلفت، و برنامه‌ریزی ما برای مقابله درست و اصولی با چنین حملاتی بود که از یک ماه پیش از عملیات شروع شد. در یکی از ضمایم کتاب «اسکورت نفتکش‌ها» می‌خوانیم: «به دلیل سابقه استفاده عراق از سلاح شیمیایی در شهر سردشت، واحد ش.م.ر قرارگاه، تجهیزات خود را برای مقابله با حملات شیمیایی عراق در خط مقدم جبهه و شهر سردشت مستقر کرده است. این واحد به منظور کاستن از ضایعات و تلفات مردمی در حمله احتمالی عراق، یک برنامه آموزشی تهیه کرده و مردم سردشت و روستاهای اطراف آن را آموزش دادند. در طول مدت آموزش، مردم با حضور در مساجد و مدارس تعیین‌شده، با انواع بمب‌های شیمیایی و راه‌های مقابله با آن در سطح شهر و روستاها آشنا شدند.»
 
البته اجرای این برنامه آموزشی، مشکلات و محدودیت‌هایی هم وجود داشت که مجریان برنامه، به تدبیر آن را چاره کردند. «در آغاز برنامه به دلیل مشکلات زبانی، نخست عده‌ای از اهالی بومی منطقه که به زبان فارسی تسلط داشتند به مدت یک هفته آموزش‌های لازم را فراگرفتند و سپس همین افراد در مدت کوتاهی اهالی سردشت و روستاهای منطقه را آموزش دادند. در حال حاضر گروه‌های مختلف پدافند شیمیایی در سطح شهر مستقر شده‌اند و مراکزی نیز مشخص شده که در صورت حمله شیمیایی دشمن، بین مردم اقدام به توزیع ماسک و کمک‌های اولیه کنند. البته امکانات موجود جوابگوی همه مردم نیست و واحد با مشکل کمبود دارو و ماسک مواجه است.»
 
 

در همین کتاب، که پنجاهمین جلد از مجموعه روزشمار جنگ ایران و عراق (مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس) است و روایت نسبتاً کاملی از چگونگی آغاز و اجرای عملیات نصر ۷ ارائه می‌دهد، به کوشش‌های واحد مهندسی سپاه و جهاد سازندگی برای ساخت جاده در منطقه نبرد، و همچنین هماهنگی دقیق با هوانیروز برای پشتیبانی هوایی و تخلیه مجروحان نیز اشاره می‌شود. همه این‌ها به خوبی نشان می‌دهند که عملیات نصر ۷، در بالاترین سطح تدابیر نظامی طراحی و اجرا شد و موفقیتی که نیروهای ما در آن کسب کردند، محصول این برنامه‌ریزی دقیق و سنجیده بود. این نقشه مدبرانه و ابتکاری، و تهیه لوازم اجرای درست کار باعث شد آن مجاهدت‌ها و دلاوری‌هایی که بالاتر صحبتش شد به نتیجه برسند و عملیات نصر ۷ به نبردی پیروزمندانه تبدیل شود.
 
نیز ناگفته نماند که در چهارمین جلد از مجموعه «سیری در جنگ ایران و عراق» نوشته محمد درودیان (مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس) مختصری به عملیات نصر ۷ پرداخته می‌شود. این کتاب که با عنوان «شلمچه تا حلبچه» منتشر شده است، به بررسی رویدادهای جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۶اختصاص دارد و مروری بر عملیات کوهستانی نصر ۷ هم که همین سال اجرا شد، در خود جای می‌دهد. عکس روی جلد این کتاب، که رزمنده‌ای با ماسک روی صورت است، به خوبی فضای حاکم بر جبهه‌ها در آن سال را تبیین می‌کند. همچنین در کتاب «شناسنامه لشکر ۳۱عاشورا»، که عنوانی دیگر از تولیدات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس  و کاری از مصطفی عابدی قشلاقی است نیز روایتی از نبرد نصر ۷ به چشم می‌خورد و ماجرا با محوریت این لشکر بازخوانی می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها