فرشاد ابريشمي در كتاب پُراطلاع و آگاهيبخش خود به نام «تهران روزگاران قديم» خواننده را رهسپار روزهاي سپري شده تهران ميكند و سفر در كوچه پسكوچههاي شهري را به تصوير ميكشد كه امروزه چهره مدرني گرفته است و چه بسا با گذشته تاريخي خود نسبت كمتري دارد.\
از اين رو ديدن چهره فراموش شده تهران و عبور از محلات قديمي و گذر از دروازهها، ميدانها، مساجد، امامزادهها و مدارس آن، سفري دلخواه و ديدني است. كتاب «تهران روزگاران قديم» عكسها و مطالب خواندني را پيش روي خواننده ميگذارد كه همانندش را در كمتر كتاب مرجعي ميتوان يافت.
ابريشمي در آغاز كتاب از «تاريخچه تهران» و از كشفيات باستانشناسي تپههاي قيطريه سخن ميگويد و از روستايي ياد ميكند كه كنار ري قرار داشت و بخشي از قصران به حساب ميآمد و امروزه تهران بزرگ خوانده ميشود. حدود اين روستا از سه راه ضرابخانه تا ابتداي جاده قديم شميران بود. مروري كوتاه بر تاريخ تهران و حدود كنوني آن، بخشي ديگر از مقدمه كتاب ابريشمي است.
«محدوده و محلات» نامي براي فصل اول كتاب است و به گستره تهران اختصاص دارد. آن گستره شامل چهار محله بازار، عودلاجان، سنگلج و چال ميدان بود. تشريح هر كدام از اين محلات، حدود بناهاي آن، آگاهيهايي است كه در اختيار خواننده قرار ميگيرد. ضمن آن كه اشارههاي تاريخي متعدد در اين فصل، سير تكوين و دگرگوني محلات قديم تهران را نشان ميدهد. به همراه توضيحات، نقشه هر كدام از محلهها نيز آورده شده است.
آشنايي با «دروازههاي تهران» در فصل دوم، شروعي براي تهرانگردي و سفر در تاريخ اين شهر است. تهران در روزگار فتحعلي شاه قاجار شش دروازه و در زمان ناصرالدين شاه دوازده دروازه رسمي داشته است. نام هر كدام از آن دروازهها و نقشهاي كه چهره هشت ضلعي شهر و مختصات آن را نشان ميدهد، بخشي از اطلاعاتي است كه در اين فصل درج شده است. در كنار تصوير دروازهها نيز توضيحاتي كوتاه ديده ميشود. اين تصاوير مربوط به روزگاران قديم است و شناساننده وضعيت شهر در سده سيزدهم بهشمار ميرود.
براي آشنايي با «كاخها و عمارتها»ي تهران، بايد فصل سوم كتاب را گشود. فهرست كاخها و عمارتها (شامل 44 بنا) و شرح هر كدام از آنها و اشاره به برخي رويدادهاي تاريخي كه با بناهاي اين شهر ارتباط مييابند و معرفي مختصر مردان و رجالي كه باني ساخت عمارتها و كاخها بودهاند، چشمانداز ديگري از شناخت تهران را به روي خواننده ميگسترد. گاه نيز تصوير قديمي خيابانهايي كه منتهي به كاخ ها ميشد، در كنار تصوير كنوني آنها قرار گرفته است تا خواننده سير دگرگونيهاي پايتخت ايران را بهتر دريابد.
جاهاي تاريخي تهران و رويدادهاي تاريخي آن
پس از آن، ابريشمي در فصل چهارم، خواننده را به تماشاي «باغ و پاركها» ي تهران ميبرد. اين جاهاي ديدني كه 32 مورد آن برشمرده شده است، هر كدام تاريخي خواندني دارند. گردش تاريخي ميان محلهها و خيابانهاي روزگاران قديم تهران، به ديدن «بازارها و بازارچهها» در فصل پنجم ميانجامد.
يكي از كهنترين مكانهاي شهر تهران، محله بازار است اما در كنار آن، بازارها و بازارچهها و تيمچههاي تاريخي ديگري وجود دارد كه نام آنها با رويدادهاي تاريخي، يا اسمي آشنا و مشهور گره خورده است؛ همانند بازارچه قوامالدوله كه به دست وزير خارجه ناصرالدين شاه به سال 1234 ساخته شد، يا بازارچه حاج شيخ فضلالله نوري در محله سنگلج كه مردم به احترام شيخ فضلالله، بازار محله را به نام او ميخواندند و نمونههاي متعدد ديگري همچون بازارچه صاحب جمع يا تيمچه امينالسلطان ثاني.
اما شناخت تهران كامل نخواهد شد مگر آن كه «ميدانهاي قديمي» آن را بشناسيم. ابريشمي در فصل ششم، خواننده را از آن ميدانها عبور ميدهد و از تاريخچه بيست و پنج ميدان شهر ياد ميكند و قدمت آنها را برميشمارد. براي نمونه، پيشينه سبزه ميدان (ميدان 15 خرداد كنوني) به روزگار صفويه بازميگردد يا ساخت ميدان ارگ به زمان شاه طهماسب صفوي ميرسد.
ميدان توپخانه و اين كه چرا به اين نام خوانده ميشد، ميدان بهارستان و ارتباط آن با رويدادهاي مشروطيت، ميدان امينالسلطان كه به دستور ميرزا ابراهيم خان امينالسلطان ساخته شد و بسياري نكتههاي ديگر، به همراه تصاويري قديمي و نقشهها، غبار از چهره تهران قديم ميگيرد و تصويري روشن از گذشته آن بهدست ميدهد.
فصل هفتم اختصاص به «خيابانها و گذرها» دارد و سي و سه خيابان و گذر و محله قديمي برشمرده ميشود؛ همانند خيابان ناصري (ناصرخسرو)، خيابان لالهزار كه در زمان سلطنت فتحعلي شاه در بيرون شهر قرار ميگرفت، خيابان علاءالدوله كه امروزه به نام خيابان فردوسي شناخته ميشود، خيابان چراغ گاز كه در آن نخستين كارخانه برق به همت حاج حسين آقا امينالضرب تاسيس شد، خيابان پامنار و ديگر خيابانها، كه با تصويرهايي از روزگاران قديم همراه شدهاند، گذشته تاريخي تهران را بيشتر نشان ميدهند. گذرهاي تهران نيز در حافظه تاريخي آن جايي دارند. همانند گذر منوچهر خان (در خيابان بوذرجمهري)، گذر مستوفي (در خيابان 15 خرداد) و گذرلوطي صالح (در انتهاي بازار).
ابريشمي فصلي ديگر از كتاب خود را ويژه «قريه و قبرستانهاي قديمي» تهران ساخته است و در آن از قبرستان ظهيرالدوله و قريههاي ابن بابويه، زرگنده، فرمانيه، جماران، آجودانيه، كاشانك، دروس و بسياري ديگر ياد ميكند و آگاهيهاي خود را با موضوعات تاريخي درميآميزد تا آن كه به فصل نهم ميرسد و «مساجد و مدارس قديمي» تهران را برميشمارد. شمار اين دست از بناها به بيست مسجد و مدرسه ميرسد. مثل مسجد و مدرسه سپهسالار قديم در خيابان ناصرخسرو، مسجد و مدرسه سپهسالار جديد كه در سال 1257 ساخته شد و نام طراحان و معمار آن، مدرسه دارالفنون كه خود تاريخي مشهور دارد، مدرسه منيريه كه متصل به بقعه امامزاده سيد نصرالدين است، مدرسه خان مروي و مساجد و مدارس ديگر كه جلوههايي ديگر از تهران را به تصوير ميكشند.
«امامزادهها» عنوان فصل دهم و پژوهشي ديگر از ابريشمي در كتاب «تهران روزگاران قديم» است. همانند امامزاده سيد اسماعيل در محله چال ميدان، امامزاده يحيي، امامزاده زيد، امامزاده صالح و ديگر بقعهها و امامزادهها. در پايان نيز فهرستي از سقاخانههاي تهران آمده است.
آگاهيهايي خواندني ديگر درباره گذشته تاريخي تهران
«اولينها در تهران» كه عنواني براي فصل يازدهم است، به نخستين بناها و مكانهاي ساخته شده در تهران اختصاص دارد. مانند اولين كتيبه قاجاري، اولين زندان، اولين سينما يا تماشاخانه، اولين تلگرافخانه، اولين بيمارستان، اولين سفارتخانه، اولين اداره نظميه و نمونههاي ديگر.
اين فصل سرشار از آگاهيهاي خواندني تاريخي است. براي نمونه در آنجا اشاره شده است كه اولين فرودگاه تهران در سال 1304 و توسط آلمانيها ساخته شد، يا ميرزا ابراهيم صحافباشي در سال 1283 نخستين سينماي تهران را راهاندازي كرد، ساخت اولين مريضخانه نيز به سال 1242 بازميگردد، يا اولين سفارتخانه در سال 1189 و اولين ايستگاه راديويي تهران نيز در سال 1317 ساخته شدهاند.
در فصل «اعدام و ترورها» به چهرههاي تاريخي اشاره ميشود كه در تهران هدف ترور يا اعدام قرار گرفتهاند. صنيعالدوله، ناصرالدين شاه، ميرزاده عشقي، احمد كسروي و حسين فاطمي، شماري از اين رجال تاريخي هستند. فصل سيزدهم نيز «دانستنيهاي تهران» نام دارد و به معرفي خانهها، حمامها، قناتها و رويدادهاي مهم ميپردازد.
قهوه خانههاي معروف تهران، گودها، موزههاي تهران، سرنوشت سينما و تماشاخانه در تهران، پاتوقها، بخشي از اطلاعاتي است كه در اين فصل گردآوري شده است. در فصل چهاردهم و پاياني نيز از «شخصيتهاي معروف» اين شهر نام برده شده است كه خاكجاي آنها در تهران قرار دارد.
بدين گونه نوشتهها و آگاهيهاي تاريخي كتاب «تهران روزگاران قديم» در 14 فصل و در 358 صفحه به پايان ميرسد. اين كتاب را فرشاد ابريشمي نوشته است و انتشارات خانه تاريخ و تصوير ابريشمي با شمارگان 3 هزار نسخه و با بهاي 10 هزار تومان منتشر كرده است.
نظر شما