یکشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۳:۰۱
«پژوهشنامه خليج فارس»، روشنگر ريشه‌هاي ايراني خليج فارس

دفتر سوم «پژوهشنامه خليج فارس» به تهيه‌كنندگي دكتر عبدالرسول خيرانديش و مجتبي تبريزنيا منتشر شد. دفتر نخست و دوم اين مجموعه نيز كه در گذشته به صورت ضميمه كتاب ماه تاريخ و جغرافيا منتشر شده بود، در دفتري جداگانه چاپ شده است. در اين مجموعه، مقالات پژوهشي درباره پيشينه تاريخي خليج فارس و ريشه‌هاي ايراني آن آمده است.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، دفتر نخست و دوم «پژوهشنامه خليج فارس» به تهيه‌كنندگي دكتر عبدالرسول خيرانديش و مجتبي تبريزنيا در يك مجلد و دفتر سوم آن در كتابي جداگانه به مناسبت برگزاري نخستين دوره جشنواره ملي كتاب خليج فارس به كوشش موسسه خانه كتاب منتشر شده است. اين مجموعه كتاب‌ها مقالاتي پژوهشي درباره پيشينه تاريخي خليج فارس را شامل مي‌شود و براي محققاني كه بخواهند در اين زمينه پژوهش كنند مطالبي روشنگر ارايه مي‌دهد.

دفتر نخست و دوم «پژوهشنامه خليج فارس» در بهار سال 1384، در قالب دو دفتر جداگانه و به عنوان ضميمه مجله «كتاب ماه تاريخ و جغرافيا» منتشر شد. در همين سال بود كه روز دهم ارديبهشت (به مناسبت سالروز اخراج پرتغالي‌ها از خليج‌فارس توسط صفويان) به عنوان «روز خليج ‌فارس» در تقويم كشور جاي گرفت. اين دو كتاب با عنوان «پژوهشنامه خليج فارس»، به صورت ضميه‌ كتاب ماه تاريخ و جغرافيا منتشر شده بود.

انتشار اين دو دفتر برآيند رويكرد «خليج‌فارس‌شناسي» با مباني علمي و مستند بود. ناياب شدن اين دو دفتر در كمتر از يك سال، نه تنها حكايت از وجود عطش براي دانستن درباره تاريخ ايراني خليج فارس داشت، بلكه ضرورت گام برداشتن بر اين مدار را نيز نشان مي‌داد. از اين رو همگام با اقدام خانه كتاب براي اعتلاي خليج‌ فارس و ارج نهادن به پژوهش‌هاي اين حوزه و برگزاري «جشنواره ملي كتاب خليج ‌فارس»، انتشار اين دو مجموعه در يك مجلد صورت گرفته است.

دفتر سوم «پژوهشنامه خليج فارس» نيز مشتمل بر 33 مقاله است. نخستين مقالات، مباحث بنيادين و كليات را دربرمي‌گيرد. سپس بيست و سه مقاله در زمينه تاريخ و باستان‌شناسي خليج‌فارس به ترتيب زماني قرار گرفته است. تسلسل زماني تنظيم اين بخش از مطالب مبتني بر دوره‌بندي تاريخ ايران است. سه مقاله در باب آيين‌ها و باورها و فرهنگ عامه مردم هرمزگان و چهار مقاله نيز در حوزه نقد و معرفي كتاب، بخش پاياني اين دفتر را تشكيل مي‌دهد.

مجتبي تبريز‌نيا درباره جلد سوم كتاب «پژوهشنامه خليج فارس» مي‌گويد: اهل نظر بر اين باورند كه پاسداري از نام، تاريخ و فرهنگ ايراني درياهاي جنوبي كشور، جز با پژوهش‌هاي علمي و مستدل حاصل نمي‌شود. از اين رو مجموعه حاضر بر آن است تا پژوهش‌هاي علمي و تحقيقات مستند انديشمندان ايراني را دستمايه شناسايي ريشه‌هاي ايراني خليج‌فارس كند.

وي مي‌افزايد: مقالاتي كه در اين دفتر گردآمده عموما تحقيقات جزئي‌نگر و روشمندند. از آوردن مقالاتي كه به مباحث عمومي و يا مطالب تكراري پرداخته‌اند، پرهيز شده است. بخشي از مقالات برآيند رساله‌هاي دكتري است كه تعدادي از آن‌ها به تازگي دفاع شده‌اند. مابقي نيز حاصل پژوهش‌هاي محققان جنوبي است كه بر زواياي تاريخ جنوب كشور آگاهند و به دليل زندگي در منطقه، از درك جغرافيايي بهتري نيز برخوردارند.

عبدالرسول خيرانديش در ديباچه جلد سوم كتاب «پژوهشنامه خليج فارس» مي‌‌نويسد: بسياري از نام‌هاي جغرافياي كشور عراق، ايراني‌اند. آثار ايراني از دوران هخامنشيان، اشكانيان و ساسانيان در دو سوي درياي پارس (خليج فارس و درياي عمان) به دست آمده و در كتيبه‌هاي باستاني از اين مناطق به عنوان بخشي از قلمرو حكومت‌هاي ايراني نام رفته است؛ آثار كشف شده از كاخ هخامنشيان بر ساحل خليج فارس (در شهر «برازجان» استان بوشهر) نشانه‌ وجود مراكز پر رونق بازرگاني از اين دوران بر ساحل خليج فارس و بالطبع فرمانروايي دريايي هخامنشيان بر درياي پارس بوده است.

وي مي‌افزايد: در كتيبه داريوش هخامنشي در بيستون به سرزميني به نام «ماكايين» به عنوان بخشي از شاهنشاهي هخامنشي اشاره شده كه منطبق با منطقه وسيعي از كشورهاي امارات متحده عربي، عمان و حتي بخش‌هايي از سيستان و كرمان بوده است. بازرگانان ايراني در دوره اشكاني در كنار يهوديان، يونانيان، عرب‌ها، سكاها و ديگران، تا بنادر جنوبي هند و كرانه جنوبي عربستان در سرزمين يمن كشتيراني مي‌كردند و به داد و ستد كالا با بازرگانان هندي، مصري، رومي، حبشي و چيني مي‌پرداختند، به روزگار ساسانيان نيز سواحل شرقي و جنوبي شبه جزيره عربستان بخشي از قلمرو ايران به‌شمار مي‌رفت.

علي شجاعي‌صائين، مدير عامل موسسه خانه كتاب نيز در پيشگفتار دفتر اول، دوم و سوم «پژوهشنامه خليج فارس» مي‌‌نويسد: خليج‌فارس به عنوان تمدني بزرگ و چهار راه شرق و غرب و نقطه اتصال و ارتباط بسياري از اقوام و ملل، همواره از موقعيتي ممتاز برخوردار بوده است. سواحل طولاني خليج فارس، دروازه‌اي گشوده ايران بر جهان است و به دليل امكانات فراوان و غني خود و نيز طبيعت متنوع و زيبايش، دريايي سرشار از نعمت و بركت را براي ايرانيان به ارمغان آورده است.

وي مي‌افزايد: كشف منابع نفتي و گازي در اين منطقه، گسترش ارتباطات بين‌المللي و سرانجام برنامه‌هاي استعماري قدرت‌هاي سلطه‌گر جهاني، در دو قرن اخير، بر اهميت استراتژيك خليج فارس افزوده و آن را به «سرزمين حياتي» و «قلب» جهان (هارتلند) بدل ساخته است.

مدير عامل موسسه خانه كتاب مي‌افزايد: كشورهاي استعمارگر با حضور نظامي سلطه‌جويانه خود و نيز با دامن زدن به سياست‌هاي تفرقه‌افكنانه، سعي در ملت‌سازي و دولتي‌سازي‌هاي بي‌پايه داشته‌اند. جعل حقايق تاريخي از سوي اين كشورها و قدرت‌هاي زورگو، زمينه‌اي شده است براي پايه‌گذاري سياست خشم و نفرت و جدايي در منطقه كه روح همزيستي مسالت‌آميز حاكم بر روابط ميان مردم را تهديد مي‌كند.

وي مي‌افزايد: در نقطه مقابل، شناخت واقعيت‌ها و حقايق تاريخي و دفاع علمي از آن‌ها، به ناكامي اين سياست‌ها، تثبيت آرامش و صلح در منطقه و به پيشرفت روزافزون مردم اين منطقه استراتژيك منجر مي‌شود و خون لازم براي حيات اقتصادي جهان امروز را به رگ‌هاي تشنه در اقصي نقاط جهان تزريق مي‌كند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط