دكتر كاميار عبدي، باستانشناس در مراسم بزرگداشت عزتالله نگهبان گفت: كاوشهايي كه نگهبان در هفت تپه انجام داد، باستانشناسي ايران را به حدود و اندازه باستانشناسي جهاني رساند.
در اين مراسم عبدي در مقالهاي با نام «حفاري هفت تپه» گفت: با كاوشهايي كه نگهبان در هفت تپه انجام داد، باستانشناسي ايران به حدود و اندازه باستانشناسي جهاني رسيد؛ پيش از آن باستانشناسان خارجي كه در ايران كار ميكردند، كاري به دانشجويان ايراني نداشتند و به آموزش باستانشناس ايراني نميپرداختند. آنها با ديدن كار دكتر نگهبان و كاوش گستردهاي كه او در هفت تپه انجام داد، شگفتزده شدند و دريافتند كه باستانشناسي ايران به جايي رسيده است كه ميتواند چنين مسووليت سنگيني را بر دوش بگيرد. از همه مهمتر آن بود كه نگهبان هر سال، گزارش كاوشهاي خود را ارايه ميكرد. اين كار او، در بالا بردن جايگاه علمي باستانشناسي ايران بسيار تاثيرگذار بود.
وي ادامه داد: هفت تپه در استان خوزستان در جنوب شرقي شوش و بر سر راه چغازنبيل قرار دارد و مجموعهاي از تپه ماهور است. دكتر نگهبان در يكي از مهمترين حفاريهاي هفت تپه، گور دسته جمعي را پيدا ميكند كه يك قبر سلطنتي متعلق به شاهان ايلام بود. در اين محل كتيبههايي پيدا ميشود كه بر روي آنها نام «تپتياهار» شاه ايلام، ديده ميشد. ابتدا فكر ميكردند كه اين محوطه كاربردي مذهبي داشته است اما بعد از كاوشهاي بيشتر و يافتن گل نبشتهها و خواندن آنها به نامي به نام «گلپنگ» برميخورند و مشخص ميشود كه محل يافته شده، اقامتگاه سلطنتي شاه ايلام بوده است.
وي افزود: در ضمن، طبق تخمين مرحوم نگهبان، هفت تپه 40 هكتار وسعت داشته است و قدمت آن به دوره ايلامي ميانه ميرسد. مساله مهم آن بود كه مجموعه يافته شده، يك مجموعه آثار خانگي و صنعتي است. سرديسهاي تدفيني بسيار جالبي هم در آنجا بدست آمد كه مخصوص تمدن ايلام است. چند صد گل نبشته و چند لوح سنگي نيز پيدا شد كه هم به خط «اكدي» بود و هم به خط ايلامي. قدمت آنها به قرن چهارم پيش از ميلاد ميرسد.
نكته ديگر درباره شخصيت دكتر نگهبان اين است كه او فقط به روزگار خودش فكر نميكرد و براي نخستينبار در محل حفاريها، پايگاه مجهزي احداث كرد كه نهايتا به موزه هفت تپه تبديل شد. در واقع هفت تپه از انگشت شمار محوطههاي باستانشناسي در ايران است كه كارگاه مرمت و انبار و ديگر موارد لازم را دارد. اين نشانهاي از دور انديشي زندهياد دكتر نگهبان بود.
بزرگداشت نگهبان، جشن باستانشناسي ايران است
سپس دكتر حسن فاضلي نشلي، استاد گروه باستانشناسي با خوشامد گويي به استادان و دانشجويان، گفت: حضور نسل پيشين باستانشناسان ايران در بزرگداشت دكتر نگهبان، قوت قلبي براي نسل جوان باستانشناسي كشور است. اين به خاطر عظمت شخصيت دكتر نگهبان است كه استادان باستانشناس گرد هم آمدهاند. به همين دليل، اين بزرگداشت را بايد جشن باستانشناسي ايران نامگذاري كرد.
اميدواريم دهه 90 دهه پرباري براي باستانشناسي كشور باشد. دانشجوياني هم كه اين همايش را برگزار كردهاند، افراد بسيار جواني هستند كه ميخواهند دكتر نگهبان و كارهاي علمي او را بهتر بشناسند. پس اين اميد ايجاد ميشود كه همايشهاي ديگري نيز در پي داشته باشد. چرا كه پاسداشت اين بزرگان، ستايش از جايگاه انساني، روح بزرگ و دانش آنهاست. اين اميد را هم داريم كه برگزاري چنين همايشهايي حمايت پيشكسوتان باستانشناسي را به همراه داشته باشد.
نگهبان، آگاهانه بر وجه فرهنگي باستانشناسي تأكيد داشت
وحيد عسگرپور، دانشجوي دكتراي باستانشناسي ديگر سخنران اين بزرگداشت بود، وي در قالب مقالهاي تحت نام «ورود نگهبان به حوزه باستانشناسي» گفت: نگهبان به روايتي در مهرماه 1305 در اهواز بدنيا آمد. پدر او نماينده مجلس شوراي ملي بود و آنها پس از چندي به تهران مهاجرت كردند. نگهبان ابتدا در دبستان جمشيد جم و سپس در دبيرستان فيروز بهرام كه توسط جامعه زرتشتي بنيانگذاري شده بودند، درس خواند. اين دو مدرسه، از پيشرفتهترين آموزشگاههاي ايران بهشمار ميرفتند و با اصول آموزش مدرن، سازگار بودند. اين مساله در زندگي نگهبان تاثير بسيار داشت.
وي ادامه داد: نگهبان در سال 1338 در رشته باستانشناسي از دانشگاه تهران فارغ التحصيل شد و سال بعد رهسپار موسسه شرقشناسي دانشگاه شيكاگو شد و مطالعات خود را آغاز كرد. عنوان پايان نامه او «سفال نخودي رنگ خوزستان» بود. سپس به ايران بازگشت و در اندك زماني توانست تحولي بنيادي در آموزش و پژوهش باستانشناسي كشور پديد آورد.
او نماينده نسلي از باستانشناسان ايران بود كه رويكرد پژوهشي و فرهنگي را جايگزين روحيه عتيقهجويي ساختند. نگهبان توانست الگوي حفاظت از آثار باستاني و شيوه پژوهش را در باستانشناسي ايران نهادينه سازد. او آگاهانه بر وجه فرهنگي باستانشناسي تاكيد داشت و آن را كالايي فرهنگي كه باعث ارتقاء بينش جامعه ميشود، ميدانست.
اين دانشجوي باستانشناسي گفت: آنچه از نگهبان ميتوان آموخت در تداوم و تقويت الگوهاي حفاظتي و پژوهشي در چارچوبهاي علمي است و نيز برقراري تعاملات سازنده با مراكز پژوهشي معتبر و همچنين تلاش براي ترويج علم باستانشناسي به بدنه جامعه با استفاده از قابليتهاي فرهنگ عامه. نگهبان بيگمان يك شخصيت مهم و اساسي و فراموش نشدني در جمع خانواده باستانشناسي ايران است.
تأسيس موسسه باستانشناسي و تحقيقات باستانپژوهانه
سپس شادي گنجي، كارشناسارشد باستانشناسي در مقالهاي با نام «تاسيس موسسه باستانشناسي» گفت: هنگامي كه دكتر نگهبان پس از تحصيلات خارج از كشور به ايران بازگشت، ميديد كه دانشجويان كمي به باستانشناسي دلبستگي دارند و اعتبار اين رشته، در جامعه بسيار پايين است. همين باعث ميشود تا به فكر ايجاد موسسهاي بيفتد كه به باستانشناسي كشور اعتبار ببخشد. او از هر فرصتي استفاده ميكند و با تلاشهاي پيگيرانه، پس از حدود دو سال، اساسنامه موسسه باستانشناسي را به تصويب ميرساند و در سال 1338 آن موسسه در محل دانشكده ادبيات رسما آغاز به كار ميكند.
وي افزود: نگهبان هدف خود را از تاسيس موسسه باستانشناسي تحقيقات باستانپژوهانه در ايران و شناسايي تمدن ايراني اعلام كرد و در ساليان بعد اهداف ديگري همانند آموزش فني و علمي دانشجويان و ايجاد روابط علمي با مراكز دانشگاهي ديگر و برگزاري همايشها و نمايشگاههاي باستانشناسي را هم به آن ميافزايد.
گزارشي از مهرنوش زادهدباغ، دانشجوي باستانشناسي دانشگاه تهران درباره چگونگي برگزاري بزرگداشت دكتر عزتالله نگهبان؛ پخش پيام ويدئويي بهمن نگهبان فرزند دكتر نگهبان، اجراي موسيقي و پخش فيلم «از اهواز تا فيلادلفيا» از ديگر برنامههاي تدارك ديده در روز نخست برگزاري همايش بزرگداشت دكتر نگهبان بود. روز دوم بزرگداشت امروز (6 ارديبهشت) برگزار ميشود.
نظر شما