به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) به نقل از روزنامه سعودي گازت، تازهترين اثر او، مجموعه مقالات «فضاي تازه فرهنگي در تركيه: زندگي در پيشخان» امسال از سوي زد بوكس به بازار آمد. نويسنده اين اثر به دنبال ارائه نقطه نظرات دقيق و موشكافانهاش درباره مكانيزم تغييرات اجتماعي تركيه طي دهههاي اخير است. او با دقت و صداقت تركيه را در ابعاد گوناگون سياسي، تاريخي، ادبي و فرهنگي مورد تحليل قرار ميدهد.
كشور پيچيدهاي چون تركيه فراتر از تعاريف ساده و كليشهاي است و شناخت آن شايسته بررسي دقيقي از سوي همچون نويسنده سرشناسي چون گوربيلك در يك اثر عميق است. او به دنبال نشان دادن جريان واقعي زندگي در كشورش براي مخاطب بينالمللي است تا بتواند حقايق اجتماعي تركيه را در گذار دهههاي اخير ببيند و احساس كند.
سرويس ادبي روزنامه انگليسي زبان سعودي گازت به تازگي به بهانه انتشار كتاب «فضاي تازه فرهنگي در تركيه: زندگي در پيشخان» با گوربيلك به گفتگو پرداخته است.
چه چيزي شما را به حرفه نويسندگي واداشت؟
پس از كودتاي نظامي سال 1980 من در تحريريه يكي از روزنامههاي سياسي، ادبي و فلسفي آن دوران فعاليت ميكردم. مقالات نخستين من درباره فضاي تازه فرهنگي تركيه همان دوران در آن روزنامه به چاپ ميرسيد. در آن زمان با وجود ركود اقتصادي فراگير، تركيه به سرعت تبديل به جامعهاي مصرفي ميشد. جامعه اي كه به آرامي نقش مبهمي در سرمايهداري جهاني به خود ميگرفت. براي دانستن همين چرخش بزرگ و درك مرحله انتقالي جامعه ترك دست به نوشتن اين مقالات در روزنامه زدم.
وجود تناقضات در تركيه را چگونه توصيف ميكنيد؟
جامعه تركيه هم ديندار هم سكولار است. جسمي در مدرنيته و روحي در گذشته دارد، فقير و ثروتمند دارد، هم محافظه كار و هم گروههاي ليبرال دارد. تركيه هم سرزمين بزرگترين بازارهاي خريد و فروش كالا در دنياست و هم فقيرترين روستاها را داراست. همچنين تركيه سرزمين مردمي است كه خود را قرباني غرب ميپندارند اما در عين حال اقليتهاي حاضر در درونشان را قرباني ميكنند.
تركتبار بودن را چگونه تعريف ميكند؟
در ارائه چنين تعريفي بايد بسيار محتاطانه عمل كرد چرا كه به سادگي ميتوان تعاريف متفاوتي از ديدگاههاي ملي گرايانه، شرقي يا غربي نسبت به تركيه ارائه كرد. در تعريف تركتبار بودن از دو چيز بايد اجتناب كرد. هم نبايد از سويي به عنوان يك واقعيت فرهنگي مفروض و شناختهشده براي تشخيص ملت واقعي تركيه قلمداد شود و هم از سوي ديگر نبايد به عنوان يك ارتجاع شرقي مقاوم در برابر مدرنيته تعريف شود. تركتبار بودن تنها به وسيله نگاهي تاريخي-ديالكتيكي قابل تعريف است كه در طول تاريخ با كليت بزرگ و گستردهاي به نام "ديگران" در تعامل و گفتگو بوده است. قسمت عمده "ديگران" غرب را در بر ميگيرد و قسمت ديگر به اقليتهاي موجود در درون تركيه اشاره دارد. من در اين مقالات تركتبار بودن را يك واقعيت فرهنگي دو سر بازنده كه در رابطه با جهان مدرن-سرمايهداري ساختار يافته است، تعريف كردهام. از طرفي مدل غربي را تحسين كرده و به آن سمت حركت ميكند و از سوي ديگر در هراس حل شدن در همان مدل و از دست دادن هويت خود است. احساسي از عدم كفايت و جلوهاي پرشكوه از خود، احساسي از سرسپردگي همراه با ترس، احساس قرباني بودن و انحراف، همه دوش به دوش هم فضاي دروني سياسي تركيه را شكل ميدهد.
آيا شما فكر ميكنيد تركيه الگويي براي ديگر كشورهاي اسلامي است؟
اين همان چيزي است كه طيف جديد سياسي حاكم بر تركيه ميگويد. آنها ميگويند تركيه هم مسلمان است و هم مدرن است، هم اقتصاد آزاد و هم ايدئولوژي محافظهكار، هم ايمان مذهبي و هم شكوفايي مالي و اقتصادي را در بر دارد كه الگويي براي ديگر ملتهاي مسلمان خواهد بود. اما دلايل متعددي بر خلاف چنين ادعايي وجود دارند. تا آنجا كه ما در واقعيت تركيهاي داريم كه هنوز نتوانسته است مسئله كردهاي تركيه را حل و فصل كند يا اينكه دموكراسي قابل اطميناني داشته باشد. تركيه هنوز رژيمي دارد كه از اختلاف افكني و دستهبنديهاي جناحي تغذيه ميكند.
عضويت تركيه در اتحاديه اروپا ويژگيهاي بنيادين تركيه را تغيير ميدهد؟
هم بله هم نه. بله، چون كه گرايش تركيه به سمت اروپا از ابتدا تاكنون محرك اصلي در اين كشور است. عضويت در اتحاديه اروپا تغييرات مهمي حداقل در عرصه سياسي تركيه به همراه دارد. اما، با اين حال، از آنجا كه عضويت در اتحاديه اروپا تغييري در واقعيت سرمايهداراي-محافظهكارانه تركيه ايجاد نخواهد كرد، ما تنها اميد داريم چنين اتحاديهاي، اتحاديه مخالفان را به همراه بياورد. از اين رو جنبشهاي مخالف، مظلوم و ناراضي سياسي در اروپا و تركيه گرد هم آيند.
سهشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۸:۰۰
نظر شما