به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، هفدهمين مجموعه درسگفتارهايي درباره نظامي به شرح و تفسير منظومه ليلي و مجنون اختصاص داشت. این نشست با سخنراني دکتر کامل احمدنژاد در مرکز فرهنگي شهر کتاب برگزار شد.
ليلي و مجنون سومين منظومه نظامي است که بيش از ۴۰۰۰ بيت دارد و موضوع آن عشق مجنون به ليلي است که عشقی توام با عفت است. نظامي اين اثر را نيز همانند ساير آثارش ميستايد و آن را بحر روان لقب ميدهد. هم زيبايي ظاهر و هم غناي باطنش را ستوده و ميگويد که تاکنون کسي چنين اثري خلق نکرده است.
دكتر كامل احمدنژاد در ادامه سخنانش گفت: كساني كه با ادبيات فارسي آشنايي دارند، ميدانند كه نظامي يكي از پنج شاعر بزرگ ايران است. فردوسي در حماسه، مولوي در عرفان، سعدي در ادبيات تعليمي، حافظ در غزل و سرانجام نظامي در منظومههاي غنايي، قلههاي ادب ايران بهشمار ميروند. برخي محققان اروپايي منظومههاي نظامي را با نمايشامههاي شكسپير مقايسه كرده و به اين نتيجه رسيدهاند كه شكسپير از داستانهاي نظامي، مستقيم يا غير مستقيم، الهام گرفته است.
وي افزود: نظامي و خاقاني، شاعران مكتب آذربايجانند و نبايد آنها را مربوط به سبك عراقي دانست. مكتب آذربايجان، سبكي بين خراساني و عراقي است. مردم آذربايجان نيز مانند تمام ايرانيان به زبان فارسي شعر ميگفتند و شعر ميخواندند. اين را من با دقت علمي ميگويم و يك واقعيت تاريخي است. آنچه هم لهجه آذربايجاني گفتهاند، منظور فارسي آذربايجاني است.
«قطران تبريزي»، قديميترين شاعر آذربايجاني
وي افزود: قديميترين شاعر آذربايجاني، «قطران تبريزي» است. گاه شعر او را با شعر رودكي و ناصرخسرو اشتباه گرفتهاند و اين نشان ميدهد كه ميان شعر قطران و سخن آن دو شاعر، چه شباهت بسياري بوده است. بعد از قطران، «مهستي گنجوي» را داريم كه رباعيات او چاپ شده است، اگرچه هنوز تحقيقي جامع درباره او صورت نگرفته است. همسر مهستي، «پورخطيب گنجه» نام داشت كه او هم از ذوق شاعري برخوردار بود. اينها شاعران آذربايجاني، پيش از نظامي، بودهاند.
احمدنژاد يادآور شد: از اواسط قرن ششم، مكتب ادبي بزرگي در آذربايجان پديد آمد كه استاد آن «ابوالعلاء گنجوي» بود. ابوالعلاء، خاقاني و فلكي شرواني را تربيت كرد. در همان زمان، نظامي هم سرگرم سرودن اشعار خود بود. شاعراني نيز از جاهاي ديگر به آذربايجان آمده بودند كه در ميان آنها، «ظهير فاريابي» و «اثير اخسيكتي» از همه مشهورترند؛ اما شهرت هيچ كدام از آن سخنوران، به پاي آوازه نظامي و خاقاني نميرسد.
دلبستگي نظامي به ايران؛ همه عالم تن است و ايران دل
وي افزود: نظامي را بايد شاعر آذربايجان و ايران دانست. ايران داراي مرزي است كه آذربايجان هم جزيي از آن است. هنگامي كه قصيده مشهور «ايوان مدائن» خاقاني را ميخوانيم، درمييابيم كه او چه دلبستگي عميقي به ايران داشته است يا هنگامي كه نظامي ميگويد: «همه عالم تن است و ايران دل»، علاقه او را به ايران درك ميكنيم. به هر حال، نظامي جزو پنج تن شاعر بزرگ ايران است. آن پنج تن، به ترتيب تاريخي، عبارتند از فردوسي، نظامي، سعدي، مولوي و حافظ. خيام را هم اگر شاعر بدانيم، ميتوان به اين پنج نفر اضافه كرد.
وي افزود: نظامي در قرن ششم ميزيست. با اطمينان نسبي ميتوان سال ۵۳۵ قمري را سال تولد و سال ۵۹۹ را سال وفات او دانست. در اين زمان، ادبيات در آذربايجان رونق بسيار داشت؛ اما شاعران، حال و روز خوشي نداشتند. آنها در دربار شاهي كوچكي بهسر ميبردند و با هم اختلافات فراوان داشتند. ماجراي خاقاني و ابوالعلاء گنجوي يا اختلاف خاقاني و مجير بيلقاني، مشهور است. نظامي در چنين اوضاعي، هوشيارانه از دربارها كنارهگيري كرد و ذوق خود را صرف سرودن پنج مثنوی كرد كه هر كدام شاهكاري است. البته از او قصايد و غزلياتي هم باقي مانده است كه چندان قابل توجه نيستند.
اين استاد دانشگاه يادآور شد: در ميان پنج منظومه نظامي «مخزن الاسرار» نخستين اثر اوست؛ اما نسبت به چهار اثر ديگرش، از جهت جوهر ادبي، در سطح پايينتري قرار دارد؛ بدان سبب كه نظامي هنگام سرودن «مخزن الاسرار»، جوان بود و ميخواست فضل خود را نشان بدهد. او اين اثر را به فخرالدين بهرام شاه، حاكم ارزنجان، تقديم ميكند.
هرچند در «تاريخ ابن بي بي» آمده است كه منظومه نظامي با استقبال مواجه شد، اما به نظر ميرسد كه محافل ادبي آن روزگار، كار او را خيلي نپسنديدند. نظامي آن گاه كه پختگي ادبي پيدا ميكند، دست به سرودن «خسرو و شيرين» ميزند كه آن هم شاهكار ديگري است و منظومهاي عاشقانه و بسيار زيباست. از اينجا به بعد است كه نظامي شهرت ادبي و هنري فراواني مييابد و مورد توجه قرار ميگيرد.
وي افزود: نظامي «خسرو و شيرين» را به اتابكان آذربايجان كه رقباي شروانشاهيان بودند، تقديم ميكند. شروانشاهيان كه ميديدند اتابكان آذربايجان به سبب شهرت منظومه نظامي، آوازهاي يافتهاند، از نظامي ميخواهند كه براي آنها هم داستان «ليلي و مجنون» را به نظم بكشد. البته شروانشاهيان تلاش ميكردند كه تبار خود را ايراني نشان بدهند و برخي از آنها نامهاي ايراني داشتند؛ اما در اصل از اعراب بودند.
وی افزود: به همين دليل هم بود كه از نظامي خواسته بودند داستان «ليلي و مجنون» را به شعر درآورد. نظامي با دو تن از شروانشاهيان، معاصر بود، يكي خاقان اكبر منوچهر و ديگري خاقان كبير اخستان. اخستان با خط خود به نظامي نامه نوشته بود و تقاضاي سرودن «ليلي و مجنون» را كرده بود. اين نشان از جايگاه بلند هنري نظامي در آن زمان دارد.
وي افزود: نظامي با طول و تفصيل، ماجراي درخواست اخستان را مطرح كرده است. ميگويد كه دچار ترديد شدم. نميدانستم با داستاني كه در بيابان و ريگزار ميگذرد و نه درباري دارد و نه مجلس بزمي؛ چه كنم؟ نظامي ميگويد اما پسرم از من خواست كه داستان را به نظم بكشم «فرزند محمد نظامي/ آن بر دل من چو جان گرامي»
گفت: «ليلي مجنون ببايدت گفت/ تا گوهر قيمتي شود جفت». او پدر را تشويق ميكند. نظامي آغاز به كار ميكند و درمييابد كه آنقدرها هم داستان بي قابليتي نيست. پس در چهارده ماه منظومه ۴ هزار بيتي «ليلي و مجنون» را در سال ۵۸۴ ميسرايد. اين قطعيترين تاريخ سرودن يكي از آثار نظامي است.
شاهكار نظامي در «ليلي و مجنون»
وي افزود: نظامي با سرودن «ليلي و مجنون»، اثري به وجود آورده كه پيش از آن سابقهاي نداشته است. فقط در «الفهرست» ابن نديم حكايت كوتاهي از قصه مجنون هست. در «الاغاني» هم چكيدهاي از اين ماجرا وجود دارد كه بسيار مختصر است. حتي در نثر هم چيزي درباره سرگذشت مجنون نبوده است؛ اما نظامي از همان مختصر، داستاني پديد ميآورد كه شاهكار است و عظمت بسياري دارد.
«كراسچفسكي» كتابي نوشته است به نام «ريشههاي تاريخي و اجتماعي داستان ليلي و مجنون». او اين سوال ساده را مطرح كرده كه آيا چنين داستاني واقعيت داشته است يا افسانه است؟ كراسچفسكي كه اهل ليتواني بوده، دست به تحقيق گستردهاي زده است و آثار گوناگوني را به زبانهاي مختلف ديده و پس از بررسيهاي بسيار، به اين نتيجه رسيده است كه داستان «ليلي و مجنون» واقعيت دارد و مربوط به سالهای ۷۰ تا ۸۰ هجري است.
شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۱:۱۰
نظر شما