كامران پارسينژاد، عصر امروز، در نشست نقد رمان «ناميرا»، جبنه پژوهشي و توجه به دقايق واقعه عاشورا را از اركان اين رمان دانست و كرميار نيز با بيان اينكه در نگارش «ناميرا» در موقعيتهايي دقايق جزييات را مد نظر داشته، گفت: ريشههاي رخداد عاشورا از دغدغههاي كودكيام بود، به همين دليل در اين رمان حتي واكاوي زندگي مردم كوفه و چگونگي تامين زندگيشان برايم اهميت داشت./
در اين جلسه ابتدا شاكري با اشاره به اينكه رشد ادبيات داستاني ديني بعد از انقلاب قابل توجه بود و اين مساله به گونهاي ابهام زدايي و خرافهزدايي از تاريخ تلقي ميشود، با طرح اين پرسش كه «آيا بايد ناميرا را جزو آثار تاريخي قلمداد كنيم يا خير؟»، سخنان خود را آغاز كرد.
كامران پازسينژاد در پاسخ به سوال وي توضيح داد: اين رمان از صحنه نخست براي خواننده پركشش است و انگيزه لازم را براي ادامه مطاله ايجاد ميكند، اين در حالي است كه نگارش آثار تاريخي بسيار سخت تر از نوشتن رمان در موضوعات آزاد است. نگاه به تاريخ براي يافتن هويت جديد است و رخدادهاي تاريخي را مي توان از اين طريق به گونهاي ديگر دنبال كرد.
وي افزود: ناميرا به طور كامل ويژگي يك رمان را داراست و اصلا زندگينامه داستاني محسوب نميشود و ميتوان آن را در گونه رمان مذهبي و تاريخي برشمرد.
سپس شاكري در بخش ديگر سخنانش و همراه با طرح سوال ديگري از پارسينژاد گفت: مقطع آغازين اين كتاب قبل از واقعه عاشوراست. نويسنده در اين كتاب، اغلب در واكاوي عاشورا به علتها اشاره ميكند و بسياري از اوقات نيز ريشهها را از زمان بعثت مد نظر مي گيرد، در اين كتاب از بين وجوه تاريخي يا مضموني كدام يك رجحان بيشتري يافته است؟ و آيا داستان با ناداوري پيش ميرود و يا اغلب نوعي داوري و حضور نويسنده را در لابه لاي وقايع داستاني احساس ميكنيم؟
پارسينژاد در ادامه با اشاره به اينكه خود واقعه عاشورا به گونهاي براي ما نمود پررنگتري از حضور راوي دارد، توضيح داد: در اين رمان حضور چشمگير نويسنده يا راوي را در پس شخصيتها يا كلام راوي نميبينيم، ولي حواشي خود واقعه در اين رمان براي ما به گونهاي ناخواسته تكرار شده است. درحالي كه چارچوبي كه ما از رمان تاريخي انتظار داريم، در اين كتاب رعايت شده است.
شاكري در ادامه با طرح سوالي مبني بر اينكه «آيا عوامل مضموني سبب تحول شخصيت اصلي داستان ميشود يا موضوعات تاريخ اغلب در تحول اين شخصيت نقش يافتهاند؟»، سخنانش را پي گرفت و پارسي نژاد دراين باره گفت: انتخابها به جاست. به نظر من نويسنده بايد با زاويه جديدي به يك واقعه تاريخي نگاه كند و نگاه او با باور جامعه امروزي منطبق باشد. در ناميرا سايه مضمون در تحول قهرمان داستان وجود دارد، ولي پررنگ نيست.
پس از گفتههاي پارسينژاد، شاكري با بيان اينكه مضمون نهايي رمان براساس تحول «ربيع» صورت ميگيرد، پرسش ديگري را مبني بر اينكه چه عواملي منجر به تحول قهرمان اصلي داستان ميشود، طرح كرد و گفت: به نظر ميرسد انگيزه «ربيع» از حب خانواده به حب مذهب و از حب مذهب به حب الهي رسيده است و در نهايت گويا از ولايت پدر به ولايت ولي الهي ميرسد.
پارسينژاد نيز در اينباره توضيح داد: اگر داستان بر پايه شخصيت ربيع ميماند و در طول داستان ادامه مييافت و گام به گام با روند شكلگيري حوادث پيش ميرفت، روند منطقيتري داشت.
وي افزود: در نگارش رمانهاي تاريخي پل زدن بين وقايع تاريخي و تخيل، كار دشواري است و پرداخت آن به ويژه، از يك فصل به فصل ديگر سختتر ميشود.. به نظر من ايراد عمده اين رمان فصلهاي كوتاه آن است؛ چرا كه كوتاهي فصلها حسبرانگيز بودن حوادث را كمرنگ ميكند و همذات پنداري مخاطب با اثر، كم ميشود.
اين منتقد اضافه كرد: در صورتي كه فصلها طولانيتر ميشد و حوادث بيشتر به هم ارتباط پيدا ميكرد، وحدت موضوعي را قوام يافتهتر مييافتيم.
شاكري نيز در قسمت ديگري از سخنرانياش درباره رمان «ناميرا» آن را در وجوه نمايشي برجسته دانست و گفت: وجوه و راوي نمايشي اين شبهه را ايجاد ميكند كه نويسنده از تمام ظرفيتهاي داستاني استفاده نكرده است.
در بخش پاياني كرميار، انگيزههايش را از نگارش «ناميرا» به دوران كودكي و نوجواني و كنجكاويهايش درباره واقعه عاشورا مربوط دانست و توضيح داد: همواره دلايل قيام امام حسين(ع) را در كتاب هاي مختلف جستو جو ميكردم؛ هر چند كه نتيجه عجيب اين قيام هميشه دغدغه ذهنيام و نگارش اين كتاب براي من نوعي كشف بود.
وي افزود: من خود را گاهي در مكه و گاهي در كوفه احساس ميكردم. حتي در موقعيتهايي از جزييات به كليات رسيدم، مثلا از زندگي مردم كوچه آغاز كردم و اينكه حتي زندگي مردم كوفه از كجا تامين ميشده است. در هر حال واكاوي جزييات حواشي اين واقعه براي من مهمتر از پرداختن به خود يك رخداد مهم تاريخي بود.
اين داستاننويس در ادامه با اشاره به شخصيت اصلي داستانش نيز گفت: «ربيع» در اين داستان تا نزديك به انتهاي داستان در ترديد است و هنوز به حقانيت و يقين نرسيده و اين نوسان در شخصيت ربيع در ذهن نويسنده بوده است.
وي تصريح كرد: نقطه اوج ناميرا ديدار «عبدالله بن عمر» با «قيس بن مسهر» است تا جايي كه قيس به همه سوالهاي عبدالله پاسخ ميدهد.
نويسنده «غنيمت» همچنين با بيان اينكه با خلق يك واقعه در قالب هنر، آن واقعه به تعداد مخاطبان تكرار ميشود، گفت: پرداختن به اينكه اين رمان تاريخي يا غير تاريخي است، راه به جايي نخواهد برد. شايد واقعه عاشورا با خطابه ادبي و تاثيرگذار حضرت زينب(س) ماندگار شده و اين خطابه مبدا خلق آثاري در زمينه اين واقعه مهم باشد.
كرميار گفت: تاريخ براي ماندگاري نياز به ادبيات دارد و ادبيات نيز براي دوام به تاريخ نيازمند است. ما ميتوانيم وقايع تاريخي كه قادرند در زندگي امروزي نقش داشته باشند، را به اثر هنري تبديل كنيم.
رمان «ناميرا»، در راستاي طرح انتشار متون فاخر انتشارات «كتاب نيستان» در سال 88 از سوي اين انتشارات منتشر و اثر داستاني شايسته تقدير سومين دوره جايزه ادبي جلال آل احمد شد.
بيست و چهارمين نمایشگاه کتاب تهران تا 24 اردیبهشت در مصلای امام خمینی(ره) به کار خود ادامه خواهد داد.
نظر شما