شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۰:۴۵
پاسخ سوالات بي‌پاسخ

چاپ نخست كتاب دو جلدي «عيون اخبارالرضا(ع)» (فارسي ـ عربي) تاليف ابوجعفر محمدبن علي‌بن حسين‌بن بابويه قمي معروف به شيخ صدوق(ره) با ترجمه محمدصالح روغني قزويني از سوي انتشارات مسجد مقدس جمكران منتشر و روانه بازار نشر شد.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اين اثر، كتابي است كه در 139 باب تدوين شده و دربردارنده زندگي‌نامه امام رضا(ع) و احاديثي است كه از آن حضرت(ع) روايت شده‌اند.

مجموعه احاديث اين كتاب يا گفته‌هاي خود امام رضا(ع) يا احاديثي‌انند كه ايشان از اجداد بزرگوار خويش روايت كرده‌اند. كتاب از جنبه‌هاي گوناگون داراي اهميت است و جايگاه ويژه‌اي در منابع روايي و مجموعه‌هاي حديث شيعه دارد. از جنبه‌هايي كه مي‌توان به آن اشاره كرد، پرداختن كتاب به عصمت انبياست و اگر روايات مربوط به عصمت انبيا از طريق اين كتاب به دست ما نمي‌رسيد، شايد گفته‌هاي ائمه اطهار(ع) در اين زمينه در پرده ابهام مي‌ماندند و پاسخ روشن خود حضرت رضا(ع) به شبهات مامون (198ـ 218 قمري) و فرق گوناگون درباره عصمت پيامبران بر ما شناخته نمي‌شدند.

عيون ‌اخبارالرضا(ع) به موضوعاتي مانند نص امامت حضرت رضا(ع)، صفات و نشانه‌هاي امام و مناظرات اجداد پاك او با مخالفان و مساله ولايت‌عهدي و اخلاق و معجزات ايشان نيز مي‌پردازد.

به عقيده نويسنده، از لطف و محبت خداوند تبارك و تعالي به دور است كه زمين خويش را خالي از حجت بگذارد و آن‌گاه از بندگان حساب بخواهد. حجج ‌الهي گاهي ظاهر و محل رفت و آمد و آموزش و يادگيري دين‌اند و گاهي غايب. واضح است كه در هنگام ظهور حجج الهي و دسترسي آسان خلايق به ايشان، مسووليت بندگان خدا نيز سنگين‌تر و امتحان الهي نيز براي ايشان سخت‌تر است و هنگام حضور در محضر الهي و سوال و جواب در مورد اعمال نيز عذري پذيرفته نيست، اما هنگام غيبت كه وظيفه آموزش دين خدا بر عهده دانشمندان زمان خود است، چون دسترسي به امام ميسر نيست، امتحان الهي نيز آسان‌تر و سوال و جواب در آستانه الهي نيز آسان‌تر خواهد بود، گرچه فتنه‌ها بيشتر و جولان شيطان رجيم نيز پردامنه‌تر خواهد بود و احتمال افتادن به خطا نيز بسيار بيشتر است.

اما حجت خدا بايستي چگونه شخصي باشد؟ در همه اوقات خداوند بهترين خلق خويش را به عنوان حجت انتخاب كرده است. شايد بهترين به معني عاقل‌ترين، صبورترين و مسلط‌‌ترين افراد به نفس خويش منظور باشد. البته اگر عقل را به معناي «ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان» فرض كنيم، نه درايتي كه با آن كار دنيا پرداخته و آخرت از كار انداخته مي‌شود. خداوند در قرآن كريم، انبيا را به نام ذكر فرموده و از ايشان با صفاتي برتر از ديگران ياد كرده است.

درباره رسول برگزيده خدا، حضرت محمد(ص) به جز آيات الهي، رواياتي كه از خَلق و خُلق آن جناب وارد شده، گوياي برتري و بهتري او نسبت به ساير خلايق است. در همين كتاب شريف در باب اخلاق آن حضرت چنين آمده كه «ايشان، هميشه خوش‌رو، ملايم و خوش برخورد بودند. هيچ‌گاه سخت‌گير و خشن و بد زبان نبودند. هيچ اميدواري از نزد ايشان نااميد باز نمي‌گشت؛ يا حاجت او روا مي‌كردند و يا با كلامي آرام او را راضي باز مي‌گرداندند.»

شايد پس از خواندن آيات و رواياتي كه درباره صفات حضرت آمده است، جايز باشد كه بگوييم: اللهم انا نشكوا اليك فقد نبينا!

درباره ائمه(عليهم‌السلام) نيز در كتاب خدا، گرچه نه به تصريح نام، بلكه در پرده‌هاي زيبا، تشبيه و استعاره به فضل و برتري ايشان اشاره شده است. چنان كه در آيه 35 سوره نور، خداوند عزوجل در توصيف خويش مي‌فرمايد. در تفسير قمي و در ذيل اين آيه شريفه، از امام صادق(ع) آمده است كه مشكات حضرت فاطمه، مصباح امام حسن و زجاجه امام حسين(عليهم‌السلام) هستند و نور علي نور، امامي بعد از امام ديگر است.

فارغ از همه اين گفتارها، مي‌توان ميزان برتري عقول حضرات ائمه معصومين(عليهم‌السلام) را از احاديثي كه از ايشان بر جاي مانده، تشخيص داد. نهج‌البلاغه حضرت امير(ع) به حق، اوج و اعتلاي فرهيختگي و عقل و درك والاي آن جناب را چه در زمينه دين و چه در زمينه دنيا نشان مي‌دهد و صحيفه سجاديه نشان از عظمت درك و روح حضرت سيدالساجدين(ع) و تبلور عقل عبادي آن جناب است.
 
در همين راستا، كتاب عيون اخبارالرضا(ع) تبلور تيزهوشي و ذكاوت حضرت علي‌بن موسي‌الرضا(ع) است. اين ذكاوت فوق‌العاده را مي‌توان در مجالس بحثي كه ميان حضرت و ديگران، هم علماي اديان و مذاهب ديگر و هم جلساتي كه با مامون ملعون و ديگران داشته، به وفور مشاهده كرد و با خواندن اين كتاب و نيز همانند آن مي‌توان فهميد كه «الله اعلم حيث يجعل رسالته؛ خدا بهتر مي‌داند كه رسالت خويش را بايستي به كجا بسپارد(انعام، آيه 124).»

هنگامي كه بحث ميان حضرت و علماي ديگر اديان مطرح است، چنان آنها را به گرداب مي‌كشد كه همگي اعتراف به جهل خويش كرده، زبان در كام مي‌كشند. اين نكته زماني بيشتر قابل توجه است كه بدانيم مامون وارث امپراطوري هارون ملعون است و با قدرت فوق‌العاده خويش، برترين علماي اديان را احتمالا با هزينه‌هاي فراوان و پذيرايي‌هاي كامل در يك كنفرانس بزرگ جهاني گردآوري كرده بود، تا شايد بتواند حضرتش را شرمنده سازد و حاشا كه خاك كجا و عالم پاك كجا؟ تراب كجا و رب‌الارباب كجا؟ «يريدون ليطفوا نورالله بافواههم والله متم نوره و لوكره الكافرون.»

اين كتاب شريف براي همه خواندني است. پاسخ بسياري از سوالات بي‌پاسخ در آن است و انصافا كه در حق آن بي‌انصافي شده و حق اين كتاب شريف، مانند حق صاحب حقيقي آن، امام رئوف حضرت علي‌بن موسي‌الرضا(ع) شناخته نشده است.

بر هر قسمت از كتاب كه دست بگذاريم، عجيب و خواندني است. شرح توحيد حضرت، يگانه است و وصف رسول ‌اكرم(ص)، اثري جاودانه.
يكي از نكات جالب و حايز توجه در اين كتاب، رويكردي است كه حضرت در پاسخ به سوالاتي كه در مورد تضاد بعضي از احاديث ايجاد شده، اتخاذ مي‌كنند. در چند مورد حضرت احاديث امام صادق(ع) را چنان زيبا تاويل مي‌برد كه عقل در حيرت مي‌ماند كه امام صادق(ع) از اين حديث چه نكته قابل توجهي را اراده فرموده بود و ديگران از آن غافل بودند. اين نگاه بايستي براي علماي حديث بسيار آموزنده باشد. البته در اين كتاب شريف، نكاتي نيز وجود دارند كه براي علم امروز و تفكر امروزين ما قابل قبول نيست، ولي امامي ديگر بايستي تا اين نكات را آن چنان كه حضرت رضا(ع)، احاديث جدش امام صادق(ع) را تاويل مي‌برد، تفسير و توضيح بدهد.

مترجم محترم كتاب، مرحوم محمدصالح فرزند محمدباقر روغني قزويني از معاصران علامه مرحوم شيخ حر عاملي است كه مرحوم شيخ در امل‌الامل شرح وي را چنين آورده است: «مولانا محمدصالح‌بن محمدباقر قزويني، معروف به روغني؛ ايشان عالم فاضل كامل و صاحب كتاب و رسايلي است از جمله: ترجمه عيون اخبارالرضا(كتاب حاضر)، ترجمه نهج‌البلاغه، ترجمه صحيفه سجاديه و مقامات، شرح فارسي دعاي سمات. نيز رساله‌اي درباره خوردن آدم از درخت ممنوعه و نيز شرح بعضي از اشعار مثنوي».

در مستدركات اعيان‌الشيعه، جلد سوم، صفحه 231 پس از ذكر مطلب مرحوم شيخ در امل‌الامل فهرستي كامل‌تر از آثار او به دست مي‌دهد: الامامه، ترجمه توحيد مفضل، ترجمه محاضرات الراغب، ترجمه عهدنامه مالك اشتر، ترجمه و شرح صحيفه سجاديه به فارسي، شرح صحيفه سجاديه به عربي (در اين كتاب تصريح كرده كه او از شاگردان مرحوم ميرباقر داماد) بوده است. ترجمه و شرح نهج‌البلاغه كه در سال 1321 به تحقيق ميرزا علي عماد لشكر آشتياني به چاپ رسيده و به اشتباه نام مولف آن محمدصالح برغاني ذكر مي‌شود و يكي از بهترين شروح نهج‌البلاغه به فارسي است. شرح دعاي سمات، مقامات، رساله في ‌پاسخ مرد مرتد، منثور ادب الهي و دستورالعمل كارآگاهي، شرح فارسي گسترده‌اي بر وصيت‌نامه اميرالمومنين علي‌بن ابي‌طالب(ع) به فرزند بزرگوارش امام حسن(ع) و البته مرحوم آقا بزرگ در كتاب ماندگار خويش، «الذريعه» از رساله‌اي به نام محاكمه ميان فقر و غنا نيز در جمله تاليفات ايشان نام برده است.

مرحوم محمدصالح روغني قزويني، متولد قزوين است و مراحل تحصيل ابتدايي را از علماي آن سامان فرا گرفت. سپس به اصفهان رفت و از محضر مرحوم ميرداماد بهره برد. وي سپس به قزوين بازگشت و پس از چندي عزم ديار خراسان كرد و در سال 1075 هجري به حريم حضرت رضا(ع) مشرف شد و چنان چه در آخر بعضي از كتاب‌هايش ذكر كرده، با خدا عهد كرد كه تا پايان عمر همان جا بماند و تا سال 1116 هجري كه درگذشت، در همان ديار ماند و در همان‌جا نيز به خاك سپرده شد.

او از بزرگان علماي خراسان محسوب و مورد توجه عام و خاص بود. قطعه‌هايي نيز از اشعار سروده طبع ايشان را كه به «فقير» تخلص مي‌جست، در بعضي از آثار وي مي‌توان يافت. بيشتر اهتمام وي در ترجمه بوده است. ترجمه عيون اخبارالرضا(ع) را ايشان به عنوان بركات مشهد مقدس رضوي در سال 1075 قمري، يعني در نخستين سال تشرف به ‌آستان امام رضا(ع) ترجمه كرده است. 

ترجمه حاضر به علت نوع صفحه‌آرايي و اين كه ترجمه بايستي رو به روي متن قرار مي‌گرفت، ويرايش و تلخيص شده و شروح مترجم حذف شده است.

چاپ نخست كتاب دو جلدي «عيون‌ اخبارالرضا(ع)» در شمارگان 2000 نسخه و قيمت دوره 160000 ريال راهي بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط