پنجشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۳:۰۴
شکست زمان و مكان در رمان «من هومبولتم»

فرياد شيري، شاعر و مترجم در نشست نقد و بررسي كتاب «من هومبولتم» گفت: نويسنده اين كتاب به بي‌زماني يا حال ابدي رسيده، مرز دنياي زندگان و مردگان را شكسته و به خواب و رويا پناه آورده؛ به گونه‌اي كه تشخيص واقعيت و مجاز را براي خواننده دشوار كرده است._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)‌ نشست نقد و بررسي كتاب «من هومبولتم» با حضور هادي خورشاهيان، نويسنده كتاب، فرياد شيري، شاعر و مترجم و احسان عباسلو، دبير نشست عصر ديروز، چهارم خرداد در سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب برگزار شد.

در اين نشست فرياد شيري، شاعر و مترجم با تاكيد بر جسارت و پركاري نويسنده كتاب «من هومبولتم» براي فعاليت در حوزه‌هاي ادبيات كودك، داستان‌نويسي، شعر و رمان گفت: هر چه تلاش كردم تا براي نقد و بررسي كتاب متن منسجمي بنويسم، بي‌فايده بود، چرا كه با اين اثر بايد مثل خودش نامنسجم و پراكنده برخورد كرد؛ در غير اين صورت نمي‌توان با آن ارتباط برقرار كرد و درباره آن قضاوت منصفانه‌اي داشت.

وي در ادامه افزود: راوي رمان «من هومبولتم» از ابتدا با زباني ساده پيش‌فرض‌هايي به مخاطب ارايه مي‌كند، مثلا اين‌كه «اين رمان پست مدرن است» يا «شايد تا آخر داستان هم حرف‌ها را گوش دهيد اما چيز دندان گيري گيرتان نيايد»، اما در عين حال با جملاتي چون «ماجراهاي عجيبي در اين صفحات داريم»، مخاطب را دچار گمراهي مي‌كند.

شيري، مخاطب كتاب را بر خلاف تمام آثار پست مدرن، تمام گروه‌هاي سني دانست و گفت: راوي داستان داراي ذهنيت از هم گسيخته‌اي است و نوعي پراكنده‌گويي و هذيان لابه‌لاي سخنانش وجود دارد. راوي در جايي به بيماري رواني اشاره داشته و جاي ديگه شرحي از دكتر ابرهيم ‌زاده ارايه مي‌دهد و در بخش ديگري اعتراف مي‌كند كه در بيمارستان بوده است و به نوعي كارهاي خود را توجيه مي‌كند. 

وي يادآور شد: اين كتاب نحوه برخورد انسان با مشكلات زندگي را نشان مي‌دهد و به خواننده كمك مي‌كند تا نداشته‌هايش را از طريق خواب و رويا بسازد. برخي از شخصيت‌هاي رمان «من هومبولتم» نظير اسفنديار، پرويز و ميكائيل مُرده‌اند؛ اما در بخش‌هاي مختلف كتاب در قالب يك همزاد با راوي وجود دارند و شايد از ابتدا در عالم خواب و رويا از سوي راوي ساخته شده باشند. 

اين شاعر، سياليت را يكي از ويژگي‌هاي ذهن راوي «من هومبولتم» دانست و گفت: راوي با پراكنده‌گويي خود همه جا سرك مي‌كشد، گاهي در تهران است و از مكان‌هاي ديگري صحبت مي‌كند و گاهي در خواب و از عالم مردگان سر در مي‌آورد. تمام اين بي‌قيدی‌ها در زمان و مكان، به این معنا است كه خيلي مسايل ارزش جدي گرفتن را ندارند. به طور مثال مرگ در كتاب حضوري ملموس دارد، اما در برخي بخش‌ها جدي گرفته نشده و به راحتي درباره آن بحث مي‌شود.

شيري با اشاره به اهميت مباحث زبان‌شناسي در كتاب «من هومبولتم» گفت: نويسنده در برخي از بخش‌هاي كتاب از اصطلاحاتي چون «وبال گردن» يا «زير قول زدن» استفاده کرده يا از زاويه زبان‌شناسي به فوتبال نگاه انداخته است؛ اما مساله تامل‌ برانگيز شعر «خورشاهيان» در اين كتاب است. اين شعر با روايتي خطي سروده شده است؛ اما به ذهن و زبان راوي داستان نزديك نيست.

در ادامه هادي خورشاهيان، نويسنده رمان «من هومبولتم» گفت: «ويلهـلم ون هومـبولت» زبانشناس اتريشي در سال 1767 متولد شده و 1835 فوت كرده است. وی نظير «چامسكي»، استادش، دو وجه تفكر فلسفي و زبان‌شناسي و نقد حكومت و دولت را حفظ كرده است. وي در بسياري از معاهدات مربوط به جنگ و صلح در كشورش فعال بوده و سخنان مهمی درباره آزادي بيان كرده است.

وي در پاسخ به اين سوال كه ادبيات انگليسي چه نقشي در اين رمان ايفا مي‌كند، گفت: بخش‌هايي از رمان به لحاظ تكنيكي به ادبيات انگليسي وابسته است و از سنت رمان‌نويسي داخل ايران بهره‌اي نبرده است.

سپس احسان عباسلو در سخنانش، پراكنده‌گويي را نقطه شروع مناسبی براي داستان «من هومبولتم» دانست و افزود: نوع ادبيات معناگراي «خورشاهيان» در رمان‌نويسي طرفداران زيادي در بازار نشر ندارد، اما مهم نوشتن با كيفيت بدون توجه به بازار است. در دنياي امروز معنا شخصي شده و هر سطر ادبيات معناگرا، برداشت‌هاي بسياري براي خواننده ايجاد مي‌كند و بنابراين اين ادبيات به سمت شخصي‌شدن پيش مي‌رود.

وي در تشريح ويژگي‌هاي كتاب «من هومبولتم» گفت: شعر نوشته شده در سطور كتاب بي‌ارتباط با شخصيت راوي است، بحث حقيقت و مجاز در كتاب به خوبي صورت گرفته و زبان‌شناسي نيز مورد تاكيد نويسنده است؛ چراكه زبان داستان، شخصيت‌ها، جملات، فصول و سطور پراكنده‌اند.

عباسلو، كتاب «من هومبولتم» را از چند وجه يك ضد داستان معرفي كرد و گفت: عناصري چون ضد تقليد، ضد واقعيت، ضد معنا، ضد اندازه‌گيري و ضد تحليل كه جزو عناصر ضد داستانند، در اين كتاب به خوبي دیده می‌شوند. 

سپس فرياد شيري با تاكيد بر اينكه ضرورتي براي طبقه‌بندی این کتاب در حوزه رمان يا داستان كوتاه نيست، اظهار داشت: مباحث كتاب در قالب خاصي نمي‌گنجند و ويژگي‌ منحصر به فرد خود را دارند. اين نوع آثار نيازمند ويراستاري خاصي نيز نيست و خيلي بخش‌ها در صورت ويراستاري از زيبايي و جذابيت مطالب نويسنده مي‌كاهد.

عباسلو در پايان يادآور شد: رمان يا داستان ناميدن يك متن با اهميت است و جلد كتاب «من هومبولتم» نيز قالب رمان را نشان مي‌دهد. خواننده كتاب بايد بتواند فرق ميان رمان، داستان، شعر و ... را تشخيص دهد تا متن مورد علاقه خود انتخاب كند.

نشست كتاب «من هومبولتم» عصر ديروز، چهارم خرداد در سراي اهل قلم برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها