شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۳۶

«آتوسا صالحي»، نويسنده و مترجم كتاب‌هاي كودك و نوجوان، نسبت دو برابري كتاب‌هاي تآليفي كودك و ترجمه‌اي را در حوزه كتاب‌هاي كودك و نوجوان درست نمي‌داند و در اين‌باره مي‌گويد: در آمار واقعي، سهم تأليف از ترجمه كمتر است. مهم‌ترين دليل آن هم هزينه‌ پايين انتشار كار ترجمه براي ناشران است. /

خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) ـ عرضه همزمان چندين ترجمه از يك كتاب توسط ناشران مختلف، رعايت نكردن حق نشر (كپي‌رايت) كتاب، افزايش آثار بازاري ترجمه شده به فارسي و ديگر معضلات موجود در عرصه ترجمه، ما را واداشت كه در نگاهي اجمالي به آسيب‌شناسي ترجمه كتاب، به‌ويژه كتاب‌هاي كودك و نوجوان بپردازيم. از اين رو دغدغه خود را با دست‌اندركاران ادبيات كودك و نوجوان در ميان مي‌گذاريم و پاي صحبت‌هايشان مي‌نشينيم، باشد كه از اين رهگذر، توشه‌اي برگيريم و قدمي هرچند كوچك براي حل اين معضل برداريم.

ويژگي‌هايي كه ترجمه‌ براي كودك و نوجوان را از ترجمه براي بزرگسال متمايز مي‌كند، چيستند؟
به‌طور كلي، كار ترجمه به شيوه و سبك نويسنده بستگي دارد. در كارهاي بزرگسال يا در ژانرهاي مختلف مثل ژانر وحشت، طنز و ... روش ترجمه متفاوت است. اين موضوع در ترجمه كتاب‌هاي كودك و نوجوان هم صادق است و نمي‌شود نسخه خاصي براي شيوه ترجمه اين گونه آثار ارائه كرد.
اصول اوليه ترجمه در اين حوزه به شناخت مخاطب و بعد شيوه نويسنده در ادبيات و زبان برمي‌گردد. مترجم بايد بتواند شيوه‌ زباني خاص نويسنده، طنز خاص او و به طور كلي حال و هواي اثر را منتقل كند. البته به اعتقاد من اين قانون كلي بر فضاي ترجمه آثار بزرگسال هم حاكم است.

بومي‌سازي كتاب‌هاي كودك و نوجوان در برگردان اين آثار به فارسي چقدر داراي اهميت است؟
من در بحث بومي‌سازي به تعادل اعتقاد دارم. گاه ديده مي‌شود كه مترجم با هدف بومي‌سازي فضاي اثر را تغيير مي‌دهد. مثلاً داستاني را كه ماجراهايش در فضاي يك روستاي تگزاس اتفاق افتاده است با لهجه مشهدي ترجمه كرده و نوشته است! گاهي نيز ترجمه مو به مو است و جمله كاملاً ساختار زبان مبداء را حفظ كرده است. به عنوان مثال در ترجمه متون انگليسي لازم نيست تمام قيدها عيناً به زبان فارسي ترجمه شوند.
اين موضوع در ترجمه كتاب‌هاي كودك و نوجوان اهميت بيشتري مي‌يابد، چون مخاطبان اين گروه‌هاي سني از زبان كتاب يا حتي برنامه‌هاي تلويزيوني الگو مي‌پذيرند. به همين دليل مترجمان كتاب‌هاي كودك و نوجوان بايد هوشيارانه كار كنند. ناشران نيز بايد در انتخاب مترجمان دقت خاصي داشته باشند. بسياري از مترجمان زبان مبداء را خوب مي‌شناسند ولي بر زبان مقصد تسلط كافي ندارند. نتيجه كار چنين مترجماني، اثري الكن مي‌شود كه بچه‌ها نمي‌توانند با آن ارتباط برقرار كنند. بيشترين اشكالات ترجمه در حوزه زباني است.

براساس آماري كه در اختيار داريم، نسبت كتاب‌هاي چاپ نخست ترجمه در سال گذشته، حدوداً نصف آثار تأليفي در اين حوزه است، ارزيابي شما از اين آمار چيست؟
اگر اين آمار واقعاً درست باشد، رقم خوبي است. اما آنچه من در بازار كتاب ديده‌ام اين است كه كار ترجمه بيشتر است. كتابي كه بتوان نامش را تأليف گذاشت، اثري كه نويسنده‌اي صاحب سبك روي آن كار كرده باشد، انگشت‌شمار است. گاهي در جشنواره‌هاي مختلف كار داوري برعهده من قرار مي‌گيرد. بسياري از آثار تأليفي، در حقيقت كتاب‌سازي‌هايي اند كه در همان مرحله نخست داوري‌ كنار گذاشته مي‌شوند. مثلاً ناشراني هستند كه براي نگارش يك مجموعه كار 100 جلدي با نويسندگان قرارداد مي‌بندند. چنين آثاري كيفيت مطلوب ندارند.
اما در آمار واقعي، سهم تأليف از ترجمه كمتر است. مهمترين دليل آن هم هزينه‌ پايين انتشار كار ترجمه براي ناشران است. ناشران معمولاً كتاب‌هاي ترجمه را با تصويرسازي و جلد نسخه اصلي منتشر مي‌كنند و اين هزينه‌هاي چاپ را كاهش مي‌دهد.

كاهش هزينه، تنها دليل افزايش آثار ترجمه در بازار كتاب‌هاي كودك و نوجوان است يا عوامل ديگري مانند نبود نويسندگان حرفه‌اي كتاب‌هاي كودك و نوجوان نيز در اين امر دخالت دارد؟
مطمئناً عوامل مختلفي بر اين موضوع تأثيرگذارند. ما، نويسندگان حرفه‌اي كودك و نوجوان كه تمام وقتشان را صرف نوشتن كنند نداريم. نويسندگان ما به دلايل اقتصادي مجبورند چند شغل ديگر هم داشته باشند و اگر فرصتي پيدا كنند، آخر شب‌ها بنويسند.

مخاطبان كودك و نوجوان بيشتر به مطالعه كتاب‌هاي تأليفي تمايل دارند يا كتاب‌هاي ترجمه شده را ترجيح مي‌دهند؟
كودكان و نوجوانان كارهاي ترجمه را بيشتر مي‌پسندند چون ما در تأليف ضعيف‌تريم. به‌ويژه در ادبيات فانتزي، در غرب بهتر و بيشتر كار مي‌شود. البته رقابت نابرابري هم هست. ناشران ما مي‌توانند از بين بهترين آثار منتشر شده در سراسر جهان و كتاب‌هاي تأليف شده در ايران، كتاب‌هايي را انتخاب كنند و اين كار نويسندگان داخلي را مشكل مي‌كند. البته اجراي برنامه‌هايي مانند «طرح رمان نوجوان امروز» كه كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان در سال گذشته آغاز كرده است به تقويت جريان تأليف كتاب در ايران كمك زيادي خواهد كرد.
خوب، دليل افزايش آثار مجموعه‌اي و بازاري ترجمه شده در سال‌هاي اخير چيست؟
من فكر مي‌كنم ناشران، كاري را منتشر مي‌كنند كه مخاطب داشته باشد. استقبال مخاطب و سود ناشران از عوامل توجه به چنين آثاري اند. بسياري از هزينه‌هاي انتشار اين آثار براي چند جلد سرشكن مي‌شود و به همين دليل ناشران طرفدار چاپ اين كتاب‌ها هستند.
علاوه بر اين، مخاطبان كودك و نوجوانان وقتي با قهرمان يك داستان آشنا مي‌شوند و با او ارتباط برقرار مي‌كنند، دوست دارند بيشتر درباره او بدانند و داستان‌هاي ديگري از زندگي اين قهرمان را مطالعه كنند. محبوب شدن شخصيت‌هاي اصلي مجموعه‌هاي كودك و نوجوان هم‌چون هنري، جودي، رامونا و ... مثالي از اين علاقه مخاطب به آثار مجموعه‌اي است.

وجود ترجمه‌هاي متعدد از يك اثر در بازار كتاب كشور را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
ناشران بايد بهترين ترجمه از هر اثري را منتشر كنند. مخاطب امكان جست‌وجو و مقايسه آثار مختلف و انتخاب بهترين گزينه را ندارد. اگر قانون كپي‌رايت در ايران اجرا مي‌شد بسياري از مشكلات اين‌چنيني به سادگي قابل حل بودند.

چه راهكارهايي را براي حل مسائل و مشكلات حوزه ترجمه كتاب‌هاي كودك و نوجوان پيشنهاد مي‌كنيد؟
بايد ارتباط درست‌تري بين مترجم و ناشر وجود داشته باشد. ناشران بايد با مترجمان و ويراستاران معتبرتري همكاري كنند. بنيادهاي مسوول بايد در اين‌باره فكر و برنامه‌ريزي كنند. مي‌توان در انتخاب آثار برگزيده در جشنواره‌هاي مختلفي ‌چون كتاب‌ سال از نظرات مخاطبان كودك و نوجوان استفاده كرد.
در سال‌هاي گذشته، زنده‌ياد «حسين ابراهيمي(الوند)» خانه ترجمه را پايه‌گذاري كردكه متأسفانه چندين سال است فعاليتي ندارد. آقاي ابراهيمي با مترجمان تماس مي‌گرفتند. بهترين كتاب‌هاي منتشر شده را انتخاب مي‌كردند و در اختيار آنان مي‌گذاشتند. مترجمان در خانه ترجمه با هم در ارتباط بودند و اين ارتباط مانع از ترجمه‌هاي متعدد مي‌شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها