جمعه ۲۰ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۰:۵۳
داستان «ليلي و مجنون» حقیقت داشته است

دکتر کامل احمدنژاد در درس گفتارهایی درباره نظامی گفت: درباره سابقه تاريخي داستان «ليلي و مجنون» جستجو كرده اند كه آيا خود داستان حقيقت داشته، يا افسانه بوده است و به اين نتيجه رسيده اند كه واقعيت داشته و در اوايل قرن اول هجري اتفاق افتاده است. اين را يكي از محققان اهل ليتواني به نام «كراشفسكي» تحقيق كرده است./

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، دکتر کامل احمدنژاد در درس‌گفتارهايي درباره‌ نظامي که عصر چهارشنبه (18 خرداد) در شهر کتاب مركزي برگزار شد به بررسي و تحليل منظومه‌ ليلي و مجنون پرداخت و زيبايي‌هاي زباني و غناي دروني اين اثر ارزشمند نظامي را بازخواني کرد. 

ليلي و مجنون سومين منظومه نظامي است که بيش از ۴۰۰۰ بيت دارد و موضوع آن عشق مجنون به ليلي که عشق توام با عفت است. نظامي اين اثر را نيز همانند ساير آثارش مي‌ستايد و آن را بحر روان لقب مي‌دهد. هم زيبايي ظاهر و هم غناي باطن‌اش را ستوده و مي‌گويد که تاکنون کسي چنين اثري خلق نکرده است. 

دکتر کامل احمدنژاد در ادامه سخنانش گفت: شاعراني وجود دارند كه سخن آنها خواننده را شگفت زده مي كند؛ تا بدان حد كه مي توان شعر آنها را نوعي جادوي كلام دانست. يكي از آن شاعران، نظامي است و يكي از منظومه هاي زيباي او، «ليلي و مجنون». «ليلي و مجنون» او چنان هنرمندانه به نظم درآمده است كه هر خواننده اي را جذب مي كند و تحت تاثير قرار مي دهد. اين منظومه در چهار هزار بيت، در سال 584 قمري سروده شده است، چنان كه خود نظامي مي گويد: «اين چار هزار بيت اكثر/ شد گفته به چار ماه كمتر». 

وی افزود: تا پيش از نظامي، جز «تحفة العراقين» خاقاني، منظومه اي را نمي شناسيم كه به وزن «ليلي و مجنون» سروده شده باشد اما پس از نظامي، ده ها شاعر به تقليد از او مي پردازند. 37 شاعر به زبان فارسي و شاعران متعددي به زبان ُتركي براي «ليلي و مجنون» نظيره ساخته اند. اولين شاعر فارسي گوي مقلد نظامي هم اميرخسرو دهلوي است. 

نظیره گویی شاعران پس از نظامی
این مدرس دانشگاه یادآور شد: نظامي براي سرودن «پنج گنج» خود، سي سال عمر صرف كرد اما اميرخسرو فقط در 3 سال اين كار را انجام داد. البته عمق انديشه نظامي را هرگز در نزد امير خسرو نمي توان يافت. مكتبي شيرازي هم از مقلدين موفق نظامي بوده است. 

وی خاطرنشان کرد: بين شاعران ُترك زبان هم نظامي مقلديني داشته است. يكي از مقلدان خوب او اميرعلي شير نوايي، وزير و شاعر و ادب دوست، بود اما از همه بهتر فضولي بغدادي است كه در كار نظيره گويي نظامي، بسيار موفق بوده است. حتی شهرت نظيره هاي فضولي تا به روزگار ما هم ادامه داشته و ده ها اُپرا از روي آن ساخته شده است. 

احمدنژاد یادآور شد: اين را هم بگويم كه شاعر بزرگي مانند حافظ هم به نظامي توجه داشته است؛ هرچند حافظ بيشتر به خاقاني نظر داشته اما يك جا در ديوانش از نظامي نام مي برد و خود را با او مقايسه مي كند: «چو سلك ُدر خوشاب است شعر نغز تو حافظ/ كه گاه لطف سبق مي برد ز نظم نظامي». حافظ مي گويد كه حتی از بهترين شاعران، يعني نظامي، هم بهترم. 

تحقیقات «کراشفسکی» درباره حقیقت داستان «لیلی و مجنون»
وی به پیشینه تاریخی داستان «لیلی و مجنون» اشاره کرد و گفت: درباره سابقه تاريخي داستان «ليلي و مجنون» جستجو كرده اند كه آيا خود داستان حقيقت داشته، يا افسانه بوده است؟ و به اين نتيجه رسيده اند كه واقعيت داشته و در اوايل قرن اول هجري اتفاق افتاده است. اين را يكي از محققان اهل ليتواني به نام «كراشفسكي» تحقيق كرده است. 

وی افزود: تاييد حرف او اين است كه ديوان مجنون چاپ شده و به همان الگو، داستاني ساخته اند. اين ديوان حتی در ايران هم چاپ شده است. در قديمي ترين نسخه خطي ديوان مجنون، اين گونه آمده كه شخصي به نام «ابوبكر والبي» آن اشعار را جمع آوري كرده و شرح حال مختصري هم براي مجنون نوشته است. 

احمدنژاد یادآور شد: البته اين را بايد دانست كه والبي، 50 ، 60 سالي پيش از نظامي بوده است. غير از اين، تا آنجا كه جستجو كرده ام، تنها در «الفهرست» ابن النديم يك بار نام مجنون آمده است. بيشتر از اين خبري از او نداريم تا آن كه نظامي، به خواهش شروانشاه اخستان، تصميم مي گيرد كه داستان عشق مجنون را به نظم بكشد. 

وی افزود: عشق مجنون را بايد در شمار عشق هاي عفت جويانه دانست. اين گونه عشق در برابر عشق هاي لذت جويانه قرار مي گيرد. پرسش اينجاست كه چرا چنين عشق رقيق و طغياني كه بسيار هم همراه با عفت و پاكدامني است، براي مجنون به وجود آمده است؟ 

«طه حسين» بحثي را پيش كشيده و گفته است كه قبيله بني عامر، يعني همان قبيله اي كه مجنون از ميان آنها برخاست، در تنگدستي به سر مي بردند. آن طغيان هاي سركشانه عشقي مجنون، چنين ريشه اجتماعي داشته است. اين را هم بيافزاييم كه در آثار پراكنده اعراب اشاره هايي به عشق مجنون شده است. مثلا در «الاغاني» برخي اشاره ها وجود دارد اما پيش از نظامي، نه در ميان اعراب و نه در نزد ايرانيان، چنين داستاني با اين طول و تفصيل، وجود نداشته است. 

باورهاي نظامي و روشن انديشي او
 
وی افزود: مي دانيم كه نظامي شافعي مذهب بود و بسيار هم متعصب اما در منظومه هاي خود اين تعصب و تعبد را راه نداده است. «گوته» شاعر آلماني مي گويد كه نظامي به دنبال كمال مطلوب بود و «براون» هم گفته است كه من تعجب مي كنم كه چگونه تعبد و روشنفكري در نظامي جمع شده است. 

احمدنژاد گفت: به هر حال نظامي با آن كه فرد معتقد و دينداري بوده اما بسيار هم روشنفكر بوده است. او حرف هايي درباره زندگي خصوصي اش گفته كه چنان سخناني را در نزد شاعران ديگر نمي بينيم. دكتر زرين كوب معتقد بود كه از اين ديدگاه، هيچكدام از شاعران ديگر ايران را نمي توان با نظامي مقايسه كرد. 

وی افزود: داستان «ليلي و مجنون» قصه دلدادگي دو جوان از دو قبيله عرب است. كش و قوس هاي بسياري اتفاق مي افتد و اتفاقات عجيب و غريبي پيش مي آيد؛ تا بدان حد كه مجنون از جامعه مي بُرد و به كوه و بيابان پناه مي برد. اندرز ديگران هم در او هيچ تاثيري ندارد. مجنون در آن سرگرداني ها، گاه با آسمان و گاه با جانوران خطاب مي كند و سخن مي گويد و همين زمينه ساز پديد آمدن داستان هايي مي شود. 

مثل داستان «رهانيدن مجنون آهوان را از دام صياد» كه با اين بيت ها آغاز مي شود: «سازنده ارغنون اين ساز/ از پرده چنين برآرد آواز؛ كآن مرغ به كام نارسيده / از نوفليان چو شد بريده؛ مي خواند سرود بي وفايي/ بر نوفل و آن خلاف رايي؛ با هر دمني از آن ولايت/ مي كرد ز بخت بد شكايت؛ مي رفت سرشك ريز و رنجور/ انداخته ديد دامي از دور». كه نشان از سرگشتگي ها و دربه دري هاي مجنون دارد. 

وی افزود: پايان داستان هم بسيار غم انگيز است. مجنون بر سر مزار ليلي مي نشيند و آخرين شعرهايش را در مرگ او مي گويد و همان جا جان مي سپارد. نظامي در مرگ ليلي گفته است: «شرط است كه وقت برگ ريزان/ حونابه شود ز برگ ريزان؛ چون باد مخالف آيد از دور/ افتادن برگ هست معذور؛ كآنان كه ز غرقه مي گريزند/ ز انديشه باد رخت خيزند؛ ليلي ز سرير سربلندي/ افتاد به چاه دردمندي؛ شد بدر مهيش چون هلالي/ و آن سرو سهيش چون خيالي؛ زآن روز كه يار از او جدا شد/ سروش ز گداختن گيا شد»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها