سرانجام بعد از 55 هفته، استيگ لارسن از جمع 10نويسنده پرفروش آمريكا كنار رفت و 5 كتاب جديد از نويسندگان سرشناس پرفروش به اين فهرست راه يافتند./
دومين جايگاه اين جدول نيز به جديدترين كتاب «ديويد بالداچي» با عنوان «يك تابستان» تعلق گرفت. در اين كتاب، پدر خانواده با مرگ همسرش تلاش مي كند بر بيماري خود غلبه كند وسرپرستي سه فرزندش را به عهده بگيرد.
وضعيت «شرح شگفتي» اثر «آن پاچت» نسبت به هفته قبل تغييري نكرد و باز هم سوم شد. در اين رمان يك داروساز به دنبال مرشد و مربي خود تا حوالي رودخانه آمازون سفر ميكند. مرشد وي، دانشمندي در حال تلاش براي يافتن دارويي معجزهآسا براي باروري است و...
كتاب تازه وارد ديگري با عنوان «ساحل بيخردي» عنوان چهارم جدول را به خود اختصاص داد. داستان اين كتاب به ماجراهاي بيوه اي ميپردازد كه به خانه دوران كودكيش در كاروليناي جنوبي باز ميگردد و همه چيزهاي از دست رفته را دوباره در آنجا مييابد.
«كارت سفيد» اثر «جفري ديور» نيز پنجم شد. اين كتاب، تازهترين رمان «جفري ديور» و از سري داستانهاي «جيمز باند» است. اين بار جيمز باند سر از صربستان در ميآورد.
«پادشاهي» نوشته «كليو كاسلر» و «گرانت بلكوود» كه هفته پيش دوم بود، اين بار ششم شد. شخصيتهاي اصلي اين داستان زن و شوهري اند كه براي پيدا كردن گنج به تبت، نپال، بلغارستان، هندوستان و چين سفر ميكنند و در اين ميان شاهد ماجراهايي مانند مفقود شدن افراد، بازار سياه فسيلها و... ميشوند.
كتاب تازه وارد«خواهر ازلي» به قلم «آن براشرز» نيزهفتمين كتاب هفته شد. دوستاني كه يك گروه تشكيل داده اند در اواخر دهه دوم زندگي خود تلاش ميكنند در يونان گرد هم جمع شوند.
«ليست سياه» نوشته «لورل كي.هاميلتون» كه هفته پيش صدرنشين بود،اين بار هشتم شد. در اين كتاب، مادر همه تاريكيها سر راه آنيتا بليك، شكارچي خون آشامان كه به دنبال يك قاتل سريالي است، كمين ميكند و...
«دهمين سالگرد» به قلم «جيمز پترسون» و «ماكسين پائترو» نيز در هفتمين نوبت حضورش در اين ليست با دوپله سقوط نسبت به هفته پيش، نهم شد. در اين كتاب، ليندسي باكسر براي پيدا كردن يك پسر گمشده، با باشگاه قتل زنان رقابت ميكند و...
اين بار «موقعيت يابي» اثر «چارلين هريس» با 5سابقه صدرنشيني، دهمين كتاب هفته شد. در «موقعيتيابي» باز هم شخصيت اصلي داستانهاي اين نويسنده يعني «سوكي استك هاوس» حضور دارد. «سوكي استك هاوس» پيشخدمت يك كافه و شاهد آتشسوزي محل كارش است. او وقتي ميبيند انگشت اتهام باز هم به سوي «مرلوتي» خونآشام نشانه رفته در حالي كه او بيگناه است، دست به كار ميشود و تلاش ميكند تا متهم واقعي را بيابد.
نظر شما