مولف حوزه علوم اجتماعي از پايان نگارش كتاب «تعامل فضایی ـ مکانی و روابط شهر و روستا با تاكيد بر سيستان» خبر داد و گفت: رهیافتهای حاصل از اين پژوهش ميتوانند مبنایی کاربردی برای سازمانها و نهادهای سیاستگزار و برنامهریز در امر توسعه همه جانبه منطقهای قلمداد شوند.\
وي ادامه داد: اكنون با توجه به این که در ایران از گذشتههای دور تا دهههای اخیر، نیاز متقابل و مکمل میان شهر و روستا در یک نظام اقتصاد منطقهای عامل برقراری رابطه متعادل میان شهر و حوزه نفوذ آن بوده است، در دهههای اخیر همزمان با تعمیم الگوی توسعه اقتصادی ـ اجتماعی متاثر از نظام سرمایهداری جهانی در ایران، نظام کهن اقتصاد منطقهای و به دنبال آن روابط متعادل شهر و روستا دگرگون شدهاند؛ به اين معنا که پيرو اصلاحات ارضی و تزریق سرمایههای خارجی و درآمدهای حاصل از نفت در اقتصاد ملی و منطقهای که نمود عینی آنها در شهرها بوده است، روابط اقتصادی میان شهر و حوزه نفوذ روستایی آن تضعیف شد و در نتیجه روابط پایدار و متعادل میان شهر و روستا به تدریج به صورت رقابت میان جامعه شهری و روستایی درآمد و در نهايت به شکل وابستگی جامعه روستایی به شهرها ظاهر شد.
مولف كتاب «تعامل فضایی ـ مکانی و روابط شهر و روستا با تاكيد بر سيستان» افزود: در منطقه سیستان نیز به عنوان یکی از مراکز تمدنی و شهرنشینی در طي روند عنوان شده، روابط پایدار و متعامل شهر و روستا به هم خورده است. در این کتاب چگونگی این پدیده و روند تحولات در تعامل شهر و روستا را در منطقه سیستان به عنوان یک مطالعه موردی بررسي شده و به تحلیل کارکردی سکونتگاههای شهری و روستایی منطقه پرداخته شده است.
دكتر ابراهيمزاده يادآور شد: همچنين در اين اثر چگونگی جریانات اقتصادی و مهاجرت و تعمیم نظریاتی مانند نظریه سرمایهداری بهرهبری با توجه به حجم مالکیتهای روستایی و انتقال ارزش افزوده، بحث و بررسی شده و مساله رانتهای نفتی و نظام شبهسرمایهداری و حجم شهرنشینی متاخر در اين نوشتار مورد توجه و تحلیل قرار گرفته است.
مولف کتاب «آمایش سرزمین و برنامهریزی محیطی در جنوب شرق ایران» تصريح كرد: دشت سیستان از زمانهاي قديم یکی از مراکز مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در جنوب شرق ایران بود و این ناحیه بر سر راه تمدن سند و ماوراءالنهر در شرق و شمال شرق و بینالنهرین و نیل در غرب و شمال غرب قرار داشت و این اواخر نیز در خط حایل کمپانی هند شرقی انگلیس و محدوده حوزه نفوذ روس قرار گرفت و در بسیاری از دورهها نیز از وضعیت مطلوب اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برخوردار بود؛ اما در دهههای اخیر بر اثر بیمبالاتی دولتهای قاجار و پهلوی، بخشهای زیادی از آن جدا و به کشور افغانستان فعلی ملحق شد و حوزه آبگیر و آبخیز آن از یکدیگر جدا ماندند. بنابراين کلیت، انسجام و یکپارچگی خویش را از دست داد. در دهههای اخیر با رویکرد نظام شبه سرمایهداری و شکلگیری رانتهای نفتی، نظام ارگانیک شهر و روستا در کشور و منطقه از هم پاشید و کارکردهای شهری و روستایی از تعامل حقیقی خویش تهی شدند و مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را هم برای شهر و هم در روستاها در پی داشت که چگونگی آن در این كتاب بررسی و تحلیل شده است.
نگارش كتاب «تعامل فضایی ـ مکانی و روابط شهر و روستا با تاكيد بر سيستان» به قلم دكتر عيسي ابراهيمزاده به تازگي به پايان رسيده و به گفته اين مولف حوزه علوم اجتماعي، هنوز ناشر اين كتاب مشخص نشده است.
نظر شما