به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، آذرآيين درباره مراحل نگارش اين رمان توضيح داد: يكي از محورهاي اصلي اين كتاب، تاريخ پا گرفتن شهر مسجد سليمان است و اينكه نفت چگونه و در چه مراحلي سبب پا گرفتن اين شهر شد.
وي افزود: در اين زمينه مصاحبههايي را از ابتداي امسال آغاز كردهام، بخشي از اين مصاحبهها با قديميترين كاركنان شركت نفت بوده است. بنابراین طبيعي است كه قسمتي از اين رمان براساس واقعيت شكل گرفته و بخشي از آن حاصل ذوق داستانپردازي است.
اين داستاننويس توضيح داد: يكي از قديميترين كاركنان شركت نفت فردي 120 ساله بود كه بهار امسال با او مصاحبه كردم و خاطراتي پراكنده را از پيشينه شركت نفت و مسجد سليمان تعريف كرد.
آذرآيين اضافه كرد: پيش از آنكه انگليسيها به مسجد سليمان بيايند، اين شهر تنها چند خانه پراكنده داشت، انگليسيها در مسجد سليمان چاه نفت تاسيس كردند. بنابراین يكي از مهمترين رويكردهايي كه ناخودآگاه در اين داستان شكل ميگيرد، تضاد سنت با مدرنيته است.
نويسنده «هجوم آفتاب» با اشاره به نحوه برخورد انگليسيها با مردم كشورمان در اين دوره خاص تاريخی، گفت: براساس شنيدههايي مستند، انگليسيها از ايرانيها و مردم مسجد سليمان به عنوان باغبان، آشپز و كارگر استفاده ميكردند و برخورد تحقيرآميزي با ايرانيها داشتند.
اين داستاننويس جنوبي همچنين اضافه كرد: در آن سالها اگر كارگر مرد در شركت نفت استخدام ميشد، حقوق او حدود 250 تومان بود و در صورتي كه زن يا دختر قرار بود در اين شركت مشغول به كار شود، حقوق او را 150 تومان در نظر ميگرفتند؛ با اين هدف كه كارگر پسر را در آينده براي خودشان مي خواستند. به همين دليل اغلب خانوادهها سعي در تولد نوزاد پسر داشتند.
آذرآيين درباره ساختار و خط روايی داستانش توضيح داد: اين داستان يك يا دو شخصيت محوري خواهد داشت. اين دو شخصيت دو مرد هستند كه از ده براي فروختن ذغال به كاروانسراي مسجد سليمان ميآيند و يك روز ميبينند كه شهر در حال تغيير است و ميشنوند كه فرنگيها آمدهاند... در نهايت در شركت نفت استخدام ميشوند و ماجراهاي داستان از نگاه آنان شكل ميگيرد.
به گفته اين نويسنده اين رمان در مراحل آغازين نگارش و تحقيق است.
«عقربها را زنده بگير» و «چه سينما رفتني داشتي يدو؟!» تازهترين آثار داستاني آذرآيين هستند كه اسفند 89 و بهار امسال(90) منتشر شدهاند.
شنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۰ - ۱۱:۲۸
نظر شما