نويسنده كتاب «عقل و عرفان» گفت: مقصود از عقل در اين اثر، عقل معاش نيست، بلكه خرد الهي است كه ناسازگاري معرفت الهي عرفان با آن غيرممكن است./
عضو هيات علمي دانشگاه تهران ادامه داد: اين كتاب براي بررسي چنين موضوعي، مستنداتي را از عرفايي بزرگ نظير محيالدين عربي، مولانا و شمس تبريزي ذكر كرده است. در واقع، من با اين مستندات در پي اثبات هماهنگ بودن عقل و عرفان بودهام. به گواهي عارفان بزرگ، عقل منافي عرفان نيست، همانگونه كه عرفان منافي فقه نيست.
وي افزود: پيش از ورود به اين بحث، موضوعاتي نظير اصطلاحات عرفاني و عرفان در قرون جديد مطرح و سپس به مبحث هماهنگي عرفان با عقل و مسايل اجتماعي پرداخته شده است. بحث هماهنگي عرفان و فلسفه نيز يكي ديگر از موضوعات كتاب به شمار ميآيد. حدود چهل شاهد از عرفا و فلاسفه ذكر شدهاند كه بر هماهنگي اين دو عرصه صحه ميگذارند.
اصغري زندگينامه آيتالله شيخ محمد بهاري و ديگر علماي خاندان بهار در همدان را از ديگر بخشهاي كتابش به شمار آورد و گفت: امام خميني(ره) چندين بار از آيتالله شيخ محمد بهاري ياد كرده بودند.
وي درباره دليل شكلگيري چالش ميان و عقل و عرفان، گفت: عقل منافي عرفان، عقل معاش و عددانديش است، همان عقلي كه به ويژه در غرب شناخته شده است.
اين نويسنده ادامه داد: در اين كتاب، خرد ناب كه عقل الهي، منور و مست نيز نام دارد، موضوع بحث قرار ميگيرد. خرد الهي امكان ندارد كه منافي عرفان باشد. در قرآن حدود سيصد بار به عقل و تعقل و تفكر اشاره شده است. بنابراين، مخالفت عقل با معرفت الهي عرفان ممكن نيست.
چاپ نخست كتاب «عقل و عرفان» به تازگي از سوي انتشارات اطلاعات منتشر شده است.
نظر شما