گزارش رونمايي از كتاب «حافظ اسرار، ارجنامه عارف واصل علامه سيدابوالحسن حافظيان»(2)
فاطمي نيا: حافظيان از پاكيزگي باطن به اين درجه رسيد
حجتالاسلام فاطمينيا در آيين رونمايي از كتاب «حافظ اسرار، ارجنامه عارف واصل علامه سيدابوالحسن حافظيان» با اشاره به دو وجه ظاهر و باطن دين اسلام گفت: افرادي نظير علامه حافظيان، از پاكيزگي باطن به اين درجه رسيدند. اكنون نيز راه باز است و سنني كه علامه حافظيان را به اين درجه رساند، هنوز وجود دارد./
فاطمينيا در اين نشست در ابتداي سخنانش گفت: در دوراني كه وي علم حروف و اعداد را بيان كرد، عدهاي پيدا شدند و با انگيزه روشنفكري، حرفهايي زدند كه خلاف واقع بود. به گفته آنان، در زمانهاي قديم، مردم اقبالي به رياضي نداشتند و براي ترغيب آنان به اين دانش، از علم حروف و اعداد استفاده ميشد. آنان معتقد بودند كه آنچه علامه حافظيان درباره اين علم بيان داشت نيز بيش از اين نيست كه اين گفته برخلاف واقعيت است.
فاطمينيا ادامه داد: بركات وجود علامه حافظيان و امثال وي هرگز قطع نميشود و پس از مرگ نيز ادامه دارد. نفوس اين افراد در اين دنيا، نظير خانهاي در دست تعمير است كه پس از مرگ وسعت مييابند. شعري از «متني» حكيم عرب وجود دارد به اين مضمون كه «وقتي روحها بزرگ باشند، جسمها به زحمت ميافتند.»
وي افزود: آن چه درباره عظمت عرفاي بزرگي نظير وي ميشنويم، قصه نيست، بلكه عشق است. برخي افراد، به اميد قرب الهي چهل سال نماز نافله ميخوانند، اما در تمام اين سالها بلد نيستند چگونه با خانوادهشان صحبت كنند. عرفايي نظير علامه حافظيان و شيخ نخودكي با اين هدف پا در راه عرفان نگذاشته بودند كه دعايشان مستجاب شود و با يك خرما مريض را شفا دهند.
فاطمينيا تاكيد كرد: آنان در ابتداي اين راه، هيچ ذهنيتي نداشتند. همان گونه كه «ابن عطاي سكندري» ميگويد «پشت يك در بايست، اما نه با اين نيت كه آن در باز شود». اگر با ذهنيت باز كردن در سراغ آن برويم، آن در هرگز باز نميشود.
وي با بيان اين كه «بايد دريابيم كه چه وجهي از اسلام امثال علامه حافظيان را به اين درجه رساند» گفت: خدا را شاهد ميگيرم كه قصد بيارزش كردن مستحبات و سنن و آداب اسلامي را ندارم، اما بايد تاكيد كنم كه با اعمالي نظير كوتاه كردن مرتب ناخن نميتوان به اين درجه از عرفان رسيد و امام حسين(ع) نيز براي چنين اسلامي شهيد نشد.
حجتالاسلام محمدي از ديگر سخنرانان اين مراسم بود. او گفت: من در نوجواني و جواني سعادت حضور يافتن نزد علامه حافظيان را داشتم. شوق ديدار وي به قدري در من زياد بود كه بياختيار روانه ديدارشان ميشدم.
وي افزود: منش علامه در رفتار با ديگران آن گونه بود كه ائمه(ع) توصيه كردهاند. ايشان اگر در كوران انحراف نيز قرار ميگرفتند، هرگز منحرف نميشدند.
وي علامه حافظيان را به معناي واقعي، يك روحاني دانست و گفت: علامه حافظيان با تمام معنويت و ذكرگوييهاي خود، هرگز از ديدار با مردم امتناع نكرد و اين موضوع، نشان دهنده عرفان عملي وي است.
سپس حجتالاسلام موسويمطلق، از نزديكان علامه حافظيان كه كتابي را درباره او نوشته است، گفت: چند دليل را ميتوان براي هجرت علامه حافظيان به هند و پاكستان برشمرد. اعتراض به دستور كشف حجاب توسط رضاخان، تجويز اطبا براي حضور در آب و هوايي سازگار با بيماري ذاتالريه وي و تلاش براي يافتن انسان كامل، از جمله دلايلي اند كه براي هجرت علامه حافظيان به هند و پاكستان برشمرده ميشوند.
وي افزود: اين هجرت، مبارك بود و مباركي آن را ميتوان در تحولات محل زندگي علامه حافظيان ديد.
نظر شما