مولف كتاب «غرب و آخرالزمان» در مراسم رونمايي از اين نوشتار كه عصر ديروز(8 مرداد) برگزار شد، عنوان كرد: رويكرد اصلي اين اثر سياهنمايي از غربيها نيست، بلكه مخاطبان در اين كتاب با انتقاد انديشمندان و فلاسفه غربيها از امروز و فرداي غرب آشنا ميشوند._
وي ادامه داد: از آن جايي كه دانشمندان و عموم مردم در شرق، خارج از فرهنگ غربي زندگي ميكنند، تصوير واضح و روشني از وضعيت عمومي فرهنگي و نگرش غربيها ندارند. بنابراين، من در اين كتاب وضعيت كنوني تاريخ غرب را از زبان صاحبان انديشه و نظر غربيها ارايه كردهام.
مولف كتاب «غرب و آخرالزمان» تصريح كرد: مخاطبان در اين اثر ميآموزند كه اگر بخواهند از شرايطي كه در آن قرار گرفتهاند گذر كنند، ناگزيرند يك تعريف واضح و روشن از وضعيت فعلي جامعه خويش داشته باشند. تعاريف ارايه شده درباره شرايطي كه امروز داريم، ناقصند چون از يك فضاي بسته و رويكرد محدود ارايه شدهاند. بنابراين، در تاليف اين اثر كوشيدهام تا مخاطب بتواند نگاهي وسيع نسبت به محيط اطراف خود داشته باشد و شرايط فعلي تاريخ را خوب درك كند. زيرا در آن زمان ميشود گفت كه براي گذار از اين شرايط تاريخي چه بايد كرد.
شفيعي سروستاني يادآور شد: در اين نوشتار ثابت كردهام كه وقتي غرب در گفتوگو از آخرالزمان و منجيگرايي با وجهه سياسي وارد ميشود، همين موضوع را بهانهاي براي منهدم كردن شرقيها قرار خواهد داد. بنابراين، بايد مردم شرق بيدار باشند تا مبادا با موضوع ادبيات مذهبي در چالشي وارد شوند كه نتيجه آن آسيب و انهدام شرقيهاست.
سخنران اين مراسم افزود: ارايه سابقه و لايحه انتقاد از غرب نه از زبان منتقدان شرقي، بلكه از سوي خود غربيها، از ديگر اهداف تاليف اين نوشتار به شمار ميآيد. همچنين در اين اثر منتقدان غربي را شناسايي، دريچه نقد آنها را باز و سير تحول نقدها را بيان كردهام. مشخص كردن ساحات نقد (ادبيات، فلسفه و انديشه و دين) از ديگر موضوعاتياند كه در اين كتاب به آنها پرداختهام.
مولف كتاب «غرب و آخرالزمان» عنوان كرد: اين نوشتار سي و يكمين اثر من است. كتابهاي «ولنگاري فرهنگي» و «دانشنامه سرزمينهاي درگير در واقعه ظهور» ديگر آثارم محسوب ميشوند كه به ترتيب از سوي انتشارات هلال و موعود به زودي راهي بازار نشر خواهند شد.
وي در پايان از شهردار منطقه3 و معاون وي درخواست تاسيس مركز مطالعات مهدوي را در اين منطقه كرد و گفت: اميدوارم با تاسيس اين مركز و راهاندازي كتابخانهاي تخصصي در اين حوزه بتوان زمينههاي آشنايي با مهدويت در جامعه بيش از پيش فراهم شود. من نيز آمادگي خود را براي همكاري با اين مركز اعلام ميكنم.
دكتر محمود مطهرينيا، منقد ادبي، سخنران بعدي اين مراسم بود كه ضمن تقسيم محتواي كتاب در سه بخش اصلي، اظهار كرد: مولف در بخش نخست اين نوشتار با استفاده از استنادات غربيها در حوزه فلسفه و ادبيات، انتقادهايي كه از سوي فلاسفه غربي به غرب شده و با توجه به پيشبينيها و تحليلهايي كه از آنها ارايه شده است، غرب را رو به پايان ميداند و عنوان ميكند كه غربيها خود نيز به سقوط و انحطاط خود معتقدند.
وي بيان كرد: نويسنده در بخش دوم كتاب به سراغ فيلسوفان تاريخ رفته و مطرح ميكند كه «فيلسوفان نظري تاريخ معتقدند كه تاريخ يك نقطه شروع و يك نقطه پايان دارد. براي رسيدن از ابتدا به انتها بايد مسيري را طي كرد؛ اين كه اين مسير چه فراز و فرودهايي دارد، چه جاهايي به نقطه اوج ميرسد، چه جاهايي نقطه انحطاطش محسوب ميشود و اين كه در پايان به كجا سوق پيدا ميكند، آيا آيندهاي روشن و جذاب دارد يا نااميد كننده.»
اين منتقد ادبي تصريح كرد: مولف در سومين بخش از اين اثر، پاي دينداران و متدينان را به عرصه پايان تاريخ غربيها گشوده، مينويسد كه وقتي براي فيلسوفان و انديشمندان غربي ثابت شود كه غرب رو به پايان است، اين اعتقاد وارد لايههاي عمومي جامعه غرب ميشود و در نتيجه، آنها براي شروع دوره جديد حيات خود و پايان دوره كنوني، وجود يك جنگ جهان بزرگ اتمي و بسيار بزرگ در يك منطقه محدود و كوچك به نام فلسطين اشغالي را ضروري ميدانند تا چند ميليارد نفر در يك محدوده زماني كوتاه بميرند چون اين مقدمه ظهور مسيح محسوب ميشود!
وي در پايان گفت: روساي مختلف آمريكا از كارتر تا بوش طي صحبتهاي رسمي و غيررسمي بارها تكرار كردهاند كه «اي كاش من آن كسي باشم كه كليد شروع اين جنگ را فشار ميدهد.» مستندات اين سخن را ميتوان در اين كتاب مشاهده كرد.
مراسم رونمايي از كتاب «غرب و آخرالزمان» عصر ديروز(8 مرداد) در مجموعه فرهنگي سئول به نشاني خيابان شريعتي، پايينتر از حسينيه ارشاد، نبش كوچه كوشا، سازمان دانشآموزي كانون فرهنگي مفتح برگزار شد.
نظر شما