دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۱:۲۹
ولوي: گستردگي مباحث و منابع از نقاط قوت اثر است

پژوهشگر تاريخ اسلام درباره كتاب «تاريخ‌نگاران و مكتب‌هاي تاريخ‌نگاري در اسلام» گفت: وجه قوت اين كتاب به منابع و مسائلي بازمي‌گردد كه در اين كتاب آمده است. در كمتر كتابي در حوزه تاريخ‌نگاري اسلامي به چنين مسائل گسترده‌اي مي‌توان برخورد كرد.*

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، نشست عصر ديروز (16 مرداد) گروه تاريخ سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب به نقد و بررسي كتاب «تاريخ‌نگاران و مكتب‌هاي تاريخ‌نگاري در اسلام» اختصاص داشت كه با حضور دكتر رمضان زين‌العابديني (مدرس دانشگاه و نويسنده كتاب)، علي‌احمد الياسي (دانشجوي دكتري تاريخ دانشگاه تهران)، ميرحسن ولوي (پژوهشگر تاريخ و منتقد) و خديجه معصومي (دبير نشست)برگزار شد. 

«تاريخ‌نگاران و مكتب‌هاي تاريخ‌نگاري در اسلام» عنوان كتابي به قلم دكتر رمضان زين‌العابديني است. در اين كتاب مولف بر آن بوده از يك سو خوانندگان و جوانان و به طور خاص دانشجويان را به اهميت تاريخ و نقش‌آفريني منابع تاريخ كهن آشنا كند و تلاش پيشينيان را در اين حوزه بازگويد و از سوي ديگر راهي به سوي آگاهي‌ها و اطلاعات تازه باز كند.

اين كتاب در 10 فصل علاوه بر پيدايش تاريخ‌نگاري در اسلام و معرفي بهترين مورخان تاريخ اسلام، مكتب‌هاي تاريخ‌نگاري اسلامي را تشريح و دگرگوني روش‌هاي تاريخ‌نگاري را در دوره‌هاي درخشان تاريخ اسلام بازگو مي‌كند. 

ميرحسن ولوي، پژوهشگر تاريخ و منتقد گفت: درباره كتابي كه زين‌العابديني به نام«تاريخ‌نگاران و مكتب‌هاي تاريخ‌نگاري در اسلام» نوشته‌اند، در دو بخش مي‌توان سخن گفت، يكي نقاط قوت و جايگاه اين كتاب در نزد پژوهشگران است و ديگر بخشي كه به نظر من بايد مورد بازبيني و اصلاح قرار بگيرد تا در چاپ‌هاي بعدي كتاب كامل‌تري عرضه شود. هدف از بازگويي نقاط ضعف، بهينه‌سازي كتاب است. 

وي افزود: نخستين وجوه قوت اين كتاب به منابع و مسائلي بازمي‌گردد كه در اين كتاب آمده است. در كمتر كتابي در حوزه تاريخ‌نگاري اسلامي به چنين مسائل گسترده‌اي مي‌توان برخورد كرد. ضمن آن كه مطالب به خوبي دسته‌بندي شده‌اند. نكته بعدي واكاوي مولف از جريان‌هاي تاريخ‌نويسي در قبل و بعد از اسلام است. يعني دوراني كه هنوز اسلام مستقر نشده بود. اين كار، وجه تمايز دو برهه زماني را نشان مي‌دهد و اهميت آن براي پژوهشگران بسيار زياد است. 

ولوي افزود: سومين ويژگي مثبت كتاب، محوري بودن فصل‌هاي سوم، چهارم و ششم است. به نظر من محور اساسي كتاب در اين سه فصل آمده است. فصل سوم نخستين مكتب‌هاي تاريخي را بيان مي‌كند كه حائز اهميت است. فصل چهارم درباره مكاتب بزرگ است كه بخش‌هاي ارزشمندي درباره مورخان دارد. 

اين پژوهشگر اضافه كرد: مي‌دانيم كه مورخان اهميت فراوان و كليدي در قرن‌هاي اوليه تا قرن هفتم داشته‌اند. چهارمين ويژگي كتاب، تفكيك و تقسيم مكاتب بزرگ است. اين تقسيم‌بندي شامل مكاتب مدينه، عراق و سه مكتب شام، مدينه و ايراني است. دو مكتب نخست مكتب‌هاي محوري و اصلي به شمار مي‌روند و مكاتب بعدي فرعي‌اند. 

ولوي افزود: پنجمين ويژگي كتاب در فصل «مورخان بزرگ» است. به عقايد مورخاني چون بخاري، ابن قتيبه، بلاذري، يعقوبي و به ويژه طبري توجه شده است. تاريخ طبري يكي از منابع بسيار مستند و قابل تكيه است. او مورخي است كه مي‌داند چگونه روايت‌ها را هم‌پوشاني كند. 

اين پژوهشگر تاريخ يادآور شد: ششمين ويژگي كتاب در ارائه نام و آثار انبوهي از مورخان است كه خيلي از آنها ناشناخته‌اند و آثارشان در كتابخانه‌ها و موزه‌ها نگهداري مي‌شود. نويسنده با انجام چنين كاري، نام بسياري از اين افراد را از دل كتاب‌ها بيرون كشيده و بدين گونه منبعي ارزشمند براي پژوهشگران فراهم كرده است. زماني هم كه براي نوشتن و تحقيق اين كتاب صرف شده است، از نقاط قوت اثر به حساب مي‌آيد. 

وي افزود: اما نقاط ضعفي هم كتاب «تاريخ‌نگاران و مكتب‌هاي تاريخ نگاري در اسلام» دارد كه به گمان من بايد اصلاح شود. نخستين ضعف آن نداشتن مقدمه است. كتاب پيشگفتاري دارد كه با همه اهميت آن، نمي‌تواند جاي مقدمه را بگيرد. يك كتاب خوب بايد مقدمه‌اي داشته باشد و در آن مقدمه نويسنده طرح كلي و مهندسي اثرش را ارائه كند. خواننده با مراجعه به اين مقدمه، مي‌تواند اهداف نويسنده را دريابد. 

وي در ادامه سخنانش افزود: دومين اشكال كتاب اين است كه حالت نوشتاري، گفتاري دارد. يك كتاب يا بايد نوشتاري باشد يا گفتاري. از آنجايي كه كتاب درباره تاريخ‌نگاران اسلام است، بايد محور آن نوشتاري باشد. سومين نكته، انبوه اطلاعاتي است كه در كتاب جمع شده و همانند كوهي از اطلاعات است. افزون بر اين كه سازماندهي نشده است. اگر در نظر بگيريم كه اين كتاب براي دانشجويان است، آنگاه نداشتن يك سيستم روشمند، خواننده را سردرگم خواهد كرد. 

ولوي گفت: فصل‌بندي كتاب به قدري زياد است كه خواننده به زحمت مي‌تواند رد آن فصل‌ها را بيابد و براي پيدا كردن مطالب دچار مشكل خواهد شد. براي نمونه در فصل «مكاتب بزرگ» تنها مكتب مدينه تشريح شده است و مكتب عراق به فصل ديگر برده شده است. در حالي كه اين دو بايد در كنار هم مي‌آمد. 

وي افزود:‌ از سويي ديگر، كتاب فهرست اعلام و راهنما ندارد. در نتيجه نمي‌توان به آساني اسامي را پيدا كرد. آدرس‌دهي آيات قرآن هم درست نيست و نام سوره و آيه‌ها آورده نشده است. ارجاعات و استنادات پاورقي‌ها، در پاره‌اي جاها ناقص است و اشكال دارد. 

اين پژوهشگر تاريخ گفت: يك نكته ديگر اين است كه بسياري از منابعي كه نام برده شده، ترجمه فارسي شده‌اند اما نويسنده نامي از اين ترجمه‌ها نبرده است. استفاده مكرر از پرانتز هم از ايرادهاي كتاب است. پرانتزهايي در كتاب آمده كه وجود آنها ضرورت ندارد. اغلاط چاپي هم هست كه بايد در چاپ بعدي اصلاح شود. نويسنده از آوردن نشاني پست الكترونيكي خود غفلت كرده است. در نتيجه خواننده نمي‌داند كه اگر پرسشي داشت چگونه با مولف درميان بگذارد. 

توجه به نقش اقليت‌هاي مذهبي از نكات برجسته اثر است
سپس علي‌احمد الياسي، دانشجوي دكتري تاريخ دانشگاه تهران گفت: متاسفانه در حوزه تاريخ‌نگاري دانشگاه، تحقيقات بسيار كمي انجام شده است، از اين رو كتاب «تاريخ‌نگاران و مكاتب تاريخ‌نگاري در اسلام» اهميت زيادي دارد. اين كتاب از لحاظ چگونگي شكل‌گيري تاريخ‌نگاري اسلام، اطلاعات مهمي در اختيار خواننده قرار مي‌دهد. 

وي يادآور شد: زمينه شكل‌گيري تاريخ‌نگاري اسلام از نيازهاي فكري و فرهنگي است كه در اين كتاب بدان توجه شده است. اين كه تاريخ چه كاركردها و نقشي دارد، موضوعي است كه نويسنده به آن اشاره كرده است. 

الياسي افزود: مولف به سنخ‌شناسي مورخان توجه داشته است. اين موضوع را در كمتر كتابي مي‌توان ديد اما بايد پايگاه صنفي مورخان تفكيك و دسته‌بندي مي‌شد. توجه نويسنده به نقش اقليت‌هاي مذهبي زرتشتي، مسيحي و يهودي در تاريخ‌نگاري هم از نكات برجسته اثر اوست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها