کتاب «منشور عفاف (تفسير سوره نور)» نوشته آيتالله دكتر احمد بهشتي، از سوي موسسه بوستان كتاب تجديد چاپ شد.*
دليل ناميدن اين سوره به «نور» شايد آن باشد كه متضمن دستورهاي عمدهاي درباره استحكام خانواده و تربيت فرزند و جلوگيري از بيعفتي و بيبند و باري و نكتههاي مهمي درباره توحيد و خداشناسي است و در مجموع، موجب نورانيت دلها و كانون خانواده و اجتماع ميشود، ولي نبايد از آيه 35 آن كه خدا را به عنوان نور آسمانها و زمين معرفي كرده، غفلت كنيم، چرا كه معمولا نام سورهها از كلمات مهمي كه در آنها آمده، گرفته شده است.
امام باقر(ع) فرمودند: «اين سوره بعد از سوره نساء نازل شده است. گواه آن، اين است كه در سوره نساء، آيهاي نازل شد كه زناني كه مرتكب فحشا ميشوند، چهار نفر بر آنها گواه بگيرند. اگر شهادت دادند، آنها را در خانه زنداني كنند، تا بميرند يا خداوند براي آنها راهي قرار دهد(نساء، آيه 15).»
امام صادق(ع) فرمود: «اموال و ناموس خود را با تلاوت سوره نور، حفظ كنيد و زنانتان را بهوسيله دستورهايش، از انحراف مانع شويد، زيرا هر كسي قرائت اين سروه را هر روز يا هر شب ادامه دهد، هيچيك از اعضاي خانواده او تا روزي كه بميرد، زنا نميكند.»
با اجراي دستورهاي اين سوره، چند فايده به انسان ميرسد:
1. ايمان او تقويت ميشود؛ انسان با خواندن آيه نور و آيات بعد از آن، متوجه عظمت خداوند و عظمت مقام اهل ايمان و نگونبختي كافران ميشود.
2. شاگردان مكتب سوره نور، به صفت عفت و پاك دامني آراسته ميشوند، زيرا اين سوره، هم كيفر زناكاران را معلوم كرده و هم به آنها ياد داده كه چگونه چشم خود را از نگاه به نامحرمان بپوشند و زنان حجاب خود را مطابق دستور حفظ كنند.
3. اين سوره راه و رسم ازدواج كم هزينه و آسان را به انسان ميآموزد تا غريزه جنسي خود را از راه مشروع و معقول ارضا كند و گرفتار گناه و انحرافات جنسي نشود.
4. تربيت اولاد از مهمترين وظايف والدين است و راه درست تربيت از محيط خانواده آغاز و در جامعه تكميل ميشود. اين سوره نكات مهمي درباره تربيت فرزندان ـبه ويژه تربيت جنسي و غريزيـ دارد.
5. تصرف در اموال ديگران بدون مجوز شرعي روا نيست. در آيه 61 اين سوره مواردي ذكر شدهاند كه انسان ميتواند در اموال ديگران در حد خوردن ـو نه بيشترـ استفاده كند.
6. اطاعت خدا و پيامبر تنها راه سعادت و خوشبختي انسان است و آياتي از اين سوره ـبه ويژه آيات 47 تا 54ـ بر آن تاكيد دارد.
7. اميدوار كردن به آينده جهان و ترسيم چهره زيباي عدالت جهاني و وعده تشكيل حكومت صالحان، از ويژگيهاي اين سوره است؛ همان مطلبي كه هرچند در جاهاي ديگر قرآن هم آمده، ولي در آيه 55 اين سوره، بسيار شفاف مطرح شده است.
بنابراين، سوره نور انسانساز و منشور عفاف است و به همين دليل در ادامه همان روايت، امام صادق(ع) ـكه درباره قرائت پيوسته سوره نور نقل شدهـ آمده است: «هنگامي كه بميرد، هفتاد هزار فرشته جنازه او را تشييع و برايش دعا و طلب آمورزش ميكنند، تا داخل قبرش شود.»
پيامبر گرامي اسلام(ص) فرمود: «هركس سوره نور را بخواند، به شمار هر مومني از گذشته و آينده، ده حسنه به او داده ميشود».
واژه عفاف
بر اساس مطالب كتاب، واژه عفاف از واژههاي زيبايي است كه قرآن كريم در چهار مورد از مشتقات آن استفاده كرده است:
1. «من كان غنيا فليستعفف و من كان فقيرا فلياكل بالمعروف(نساء، آيه 6)». آيه فوق در مقام تعيين وظيفه اولياي اطفال يتيم است. آنها وظيفه دارند مادامي كه يتيمان به سن بلوغ و به مرحله رشد نرسيدهاند، اموال آنها را حفظ كنند و همين كه بالغ و رشيد شدند، اموالشان را به آنها تحويل دهند؛ ولي آيا در دوره سرپرستي ميتوانند از مال يتيم، حق سرپرستي برداند، يا نه؟ قرآن ميگويد: «هركس غني باشد، بايد عفاف پيشه كند و هركس فقير باشد، بايد به اندازهاي كه مقبول عرف است، بهرهمند شود.»
طبرسي ميگويد: «مقصود اين است كه هر سرپرستي كه غني است، به مال خويش از خوردن مال يتيم خودداري كند و از مال او نه كم برداشت كند، نه زياد؛ چرا كه استعفاف و عفاف به معناي خودداري و ترك است و... هر سرپرستي كه فقير است، به اندازه حاجت و كفايت برداشت كند.»
برخي گفتهاند: به عنوان قرض برداشت كند و بعضي گفتهاند: اجرةالمثل بگيرد. البته قاعده عرفپسند همين است كه سرپرست فقير، به اندازه زحمت و خدمتي كه انجام ميدهد، برداشت اجرت كند.
2. سوره نور در مورد جواناني كه امكان تشكيل خانواده و ازدواج براي آنها نيست، ميفرمايد: «و ليستعفف الذين لايجدون نكاحا حتي يغنيهم الله من فضله(نور، آيه 33)». مطابق آيه فوق، آنها بايد عفاف پيشه كنند و از ارتكاب هرگونه گناهي كه از غريزه جنسي ناشي ميشود، خود را به دور نگاه دارند، تا خداوند آنها را به فضل خويش بينياز سازد.
3. همچنين درباره پيرزنان سالخورده ميفرمايد: «والقواعد من النساء التي لا يرجون نكاحا فليس عليهن جناح ان يضعن ثيابهن غير متبرجات بزينة و ان يستعففن خير لهن(نور، آيه 60)». طبق آيه فوق، زنان پيري كه از لحاظ ازدواج به سن بازنشستگي رسيدهاند، ميتوانند بدون جلوگيري و آرايش، جامعههاي رويين خود را كنار نهند. در عين حال، اگر از اين كار خودداري كنند و عفاف پيشه كنند، بهتر است.
4. درباره فقيراني كه در راه خدا محصور و گرفتار و توانايي فعاليت اقتصادي ندارند و ديگران بايد به آنها انفاق و امداد كنند، ميفرمايد: «يحسبهم الجاهل اغنياء من التعفف(بقره، آيه 273)». اينان به قدري از اظهار فقر و درخواست كمك، خودداري ميكنند كه هركس از حال آنها بيخبر باشد، گمان ميبرد كه افرادي غني و ثروتمندند و هيچگونه نيازي ندارند.
در كتاب «المنجد» و «صحاح» جوهري، «عف» و «عفت» و «عفاف» و «عفافه» را به معناي خودداري از حرام يا آنچه حلال و زيبا و پسنديده نيست، دانستهاند. بنابراين، استعفاف به معناي طلب عفت و خود را به عفاف واداشتن و پرهيز از بيبند و باري و هرزگي كه قدري سختتر مينمايد، به معناي اين است كه انسان هرچند به تكلف و مشقت، خود را از هرگونه شهوت و حرص و طمع و اظهار فقر به دور دارد و به تمام آثار و لوازم آن تن دهد، تا آنجا كه ديگران چنان پندارند كه از هر لحاظ، مستغني است و هيچ خلايي در زندگي او وجود ندارد.
اگر همان طوري كه اهل لغت گفتهاند، عفاف را به معناي خودداري و خود نگهداري از هرگونه امر نازيبا و ناپسند بدانيم و قلمروي عفاف را آنقدر توسعه دهيم كه تمام اعضاي ظاهري بدن و تمام قواي باطني را فرا گيرد، بهتر ميتوانيم بپذيريم كه سوره نور، حقيقتا منشور عفاف است؛ چرا كه در اين سوره برنامهريزي تربيتي گستردهاي طراحي شده است كه عفاف را به همه ابعاد وجود انسان سرايت ميدهد.
چاپ سوم کتاب «منشور عفاف (تفسير سوره نور)» با شمارگان 1200 نسخه، 472 صفحه و بهاي 75000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما