دكتر مرتضي شجاري، عضو هيات علمي دانشگاه تبريز و نويسنده اين اثر، در گفتوگو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، عنوان كرد: قرآن کریم و سنت پیامبر اسلام(ص) همواره مورد توجه و استناد عارفان مسلمان بودهاند، چرا كه عارفان همواره با بهرهگیری از آیات نورانی کتاب الهی كوشيدند در جای پای پیامبر(ص) گام نهند.
وي افزود: اين تبعيت، در عمل به شریعت پيامبر(ص) و در پيش گرفتن طریقت براي رسيدن به حقیقت متبلور ميشود. به یقین، سالک إلی الله از آغازِ سلوک که عمل به شريعت است؛ تا رسیدن به حقیقت، مسیری دشوار و ظلمانی در پیش دارد که طی كردن آن بدون لطف الهی و نوری از جانب او، امکانپذیر نخواهد بود. این نور را بايد به معناي علم و معرفت دانست. اين نور، راه «سلوک إلی الله» را که جز دل آدمی نیست، روشن میکند.
شجاري با بینهایت دانستن خداوند و علم او گفت: در واقع، هر عارفی در سلوک خود، تجربه خاصي به دست ميآورد و تجلی منحصر به فردی را دریافت میکند. او لاجرم همين تجربه را در گفتار و نوشتار خود در قالب الفاظ بیان میکند. به همين دليل است که در تمام مباحث عرفانی، از علم تا عشق و فنا، تعبیرات متفاوت و گاه در ظاهر متناقضی در آثارِ عرفانی به چشم ميخورند.
وي مثالي براي نشان دادن اين تناقض ذكر كرد و گفت: براي مثال، «عشق» از حقیقتی واحد برخوردار است، اما در تجربه مولوی، با آغازی سخت و خونین همراه است که آرامش را به دنبال دارد. اين مفهوم را ميتوان از بيت «عشق از اول چرا خونی بود؟ / تا گریزد آن که بیرونی بود» دريافت، اما عشق در تجربه حافظ آغازی آسان دارد که مشکلات به دنبال آن پدید میآیند (ألا یا ایّها الساقی أدر کاسا و ناولها / که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشكلها).
اين نويسنده ادامه داد: اين تناقض درباره مفهوم علم نیز وجود دارد. علم گاهی در تجربه و مرتبه خاصی، مانع و حجاب محسوب میشود و گاهی در مرتبه و تجربهای دیگر، نوری الهی و غذای جان سالک است. به همین دلیل نمیتوان يك عبارت از عارفی بزرگ در موضوعی خاص را حکمی عام برای آن موضوع دانست. از اینرو در این کتاب، علم و معرفت از دیدگاه چند عارف بزرگ و نامآشنا نظير خواجه عبداله انصاری، ابوحامد غزالی، عینالقضات، مولوی و ابنعربی بررسی و تحلیل شده است.
دانشیار دانشگاه تبریز درباره كتابش توضيح داد: این نوشتار در پی یافتن پاسخ عدهای از عارفان بزرگ مسلمان به سه سوال اصلی است. نخست آن كه آیا در عرفان اسلامی نظریه تذکر که منشا افلاطونی دارد، مورد قبول عارفان واقع شده است يا خير. سوال دوم در پي چيستي معرفت و مهمترین ویژگیهای آن است. دريافتن ابزارِ کسب معرفت یا چيستي یادآوری علوم پیشدانسته نيز موضوع پرسش سوم است. این کتاب در سه بخش جداگانه به بررسی یکی از این پرسشها ميپردازد.
شجاري با اشاره به پايان نگارش اين کتاب گفت: نسخهای از اين اثر را به معاونت پژوهشی دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز دادهام تا در صورت تصویب، پس از ارايه به معاونت پژوهشی دانشگاه، وارد مراحل داوري براي انتشار شود.
شجاري يادآور شد: به دليل سكونت در تبریز، رابطهای با ناشران معتبر تهران ندارم. از سوي ديگر، بنابر تجربه گذشته، مراحل داوری، تصویب و چاپ کتاب در دانشگاه تبریز بسیار طولانی است و ممکن است دو سال یا بیش از آن طول بکشد. به همين دليل، اگر ناشر معتبری در تهران مایل به بررسی و چاپ این کتاب باشد، حاضرم کتاب را به وی واگذار کنم.
وي به كتاب ديگري که در مراحل پایانی نگارش آن است، اشاره كرد و گفت: «علم و معرفت در فلسفه اسلامی» عنوان اين اثر است و اميدوارم نگارش آن تا پایان امسال به پايان برسد. در اين كتاب، دیدگاه سه مکتب مهم فلسفه اسلامی، مشاء، اشراق و حکمت متعالیه درباره علم و معرفت بررسی و تحلیل میشود.
عضو هيات علمي دانشگاه تبريز در پايان گفت: همچنین در مرحله تحقیق و پژوهش برای نگارش کتابی درباره عینالقضات همدانیام که «عرفان عین القضات» عنوان احتمالي آن خواهد بود. سعيام بر اين است كه تا پایان شهریور سال آینده نگارش اين كتاب را به سرانجام برسانم.
شنبه ۲ مهر ۱۳۹۰ - ۱۷:۰۰
نظر شما