ايبنا نوجوان: اين‌جا جايي است كه جادو اتفاق مي‌افتد. يك كلبه‌ي كوچك آجري، با يك اتاق كار كه به يك راهرو منتهي مي‌شود. يك ميز و يك صندلي زهوار دررفته كه پشتي‌اش يك سوراخ بزرگ دارد؛ در اتاق ديده مي‌شود. روي ديوار قاب عكسي از روزهاي مدرسه و بچه‌ها، اشيايي كه بوي دارو مي‌دهند. يك استخوان مصنوعي به عنوان دسته‌ي كشو و سطل زباله‌اي كه از زمان مرگ «رولد دال» يعني 21 سال پيش خالي نشده است.
اين كلبه وقتي به كانون توجه علاقه‌مندان ادبيات تبديل شد كه «سوفي» نوه‌ي اين نويسنده با اعلام خطري كه آن را تهديد مي‌كند از طرفداران اين نويسنده دعوت كرد در حفظ كلبه‌ي پدربزرگ نويسنده‌اش و تاسيس يك موزه در محل آن به خانواده‌ي آن‌ها كمك كنند.
اين درخواست كمك تا مدت‌ها جدي گرفته نشد؛ اما وقتي يك بنگاه محلي، آگهي فروش خانه را منتشر كرد، هواداران «دال» دست به كار شدند و با جمع‌آوري كمك‌هاي مالي به مبلغ نيم ميليون پوند، اين خانه را خريداري كردند. بنياد مسوول انتشار كتاب‌هاي «دال» خانه را به همان شكل سابق نگه مي‌دارد و با حفظ اشيايي كه در زمان حيات نويسنده در آن موجود بوده است، آن را به مكاني براي بازديد علاقه‌مندان اين نويسنده‌ي نام‌دار تبديل مي‌كند.
منبع: سايت خبري تلگراف
چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۱:۲۹
نظر شما