منيژه جانقلي در نشست نقد و بررسي مجموعه داستان «لطفا پنجره را ببنديد» گفت: داستانهاي نويسندگان بانو، بر گرفته از احساسات غليظ زنانه است؛ به طوري كه حوادث را در خود غرق ميكنند و چارچوب داستان را به سمت شخصيتپردازي قوي ميكشانند بنابراين تاثير بيشتري بر مخاطب دارند.-
منيژه جانقلي سخنرانياش را با بيان ويژگيهاي داستانيهاي بانوان نويسنده آغاز و اظهار كرد: داستانهاي نويسندگان بانو، بر گرفته از احساسات غليظ زنانه است. به طوري كه حوادث را در خود غرق ميكنند و چارچوب داستان را به سمت شخصيتپردازي قوي ميكشانند.
وي ادامه داد: داستانهايي كه در دهههاي اخير با موضوع جنگ تحميلي عراق عليه ايران نوشته شدهاند، همين شكل را پيدا كرده و بر مخاطب تاثيرگذارترند. زيرا مخاطب قصد دارد، بداند چه عواملي سبب شده زنان، مردان جنگ را بپذيرند و با آنها زندگي كنند. «لطفا پنجره را ببينديد» نيز مجموعهاي از اين داستانها را در برگرفته است.
جانقلي با اشاره به وجود شخصيتهاي معنوي در داستانهاي مجموعه «لطفا پنجره را ببنديد»، تصريح كرد: در اين مجموعه بدون شنيدن صداي توپ و تانك و بدون حضور مستقيم در فضاي جبهه ميتوان زن و مردهاي دوران دفاع مقدس را درك و حس كرد.
اين داستان نویس، ايثار، تعهد و آرمانگرايي را از مشخصههاي اصلي مجموعه «لطفا پنجره را ببنديد» دانست و خاطرنشان كرد: گرچه شخصيتهاي اين داستانها فرا زمينياند، اما داستانها ساختار واقعگرايانهشان را حفظ كردهاند. در واقع نويسنده، واقعيتها را به شكل ملموس ترسيم كرده است. به طوري كه توصيفهاي روان، سبب باورپذير شدن داستانها براي مخاطباني شده كه آن دوران را تجربه نكردهاند.
منيژه جانقلي با اشاره به جاي خالي بيان برخي از باورهاي دوران دفاعمقدس در اين مجموعه داستان، اظهار كرد: جوانان امروز خاطرات دوران دفاع مقدس را نخواندهاند تا به واقعيتها و ويژگيهاي افرادي كه در جنگ بودهاند، دست پيدا كنند. بنابراين لازم بود، موسوي برخي از باورهاي دوران جنگ تحميلي عراق عليه ايران را براي باورپذيري مخاطبان در داستانهايش مورد توجه قرار دهد.
وي با اشاره به چرايي سفيدنمايي شخصيتهاي داستانهاي منيرالسادات موسوي، گفت: اغلب داستانهاي اين مجموعه در فضای دهه 1360 نوشته شدهاند. بنابراين شخصيتها با مايههايي از مقدسنمايي، شبيه افرادي اند كه در آن دوران حضور داشتند. در واقع وقتي نويسنده از شخصيتهاي مثبت آن زمان مينويسد، نميتواند به اجبار ويژگيهاي منفي را به وي نسبت دهد.
سپس آرزو خمسه سخنرانياش را با اشاره به 3 گروه ادبي در حوزه ادبیات جنگ آغاز و اظهار كرد: يك گروه صرفا به جنگ ميپردازند، صرف نظر از تاثیر و بديهاي آن. دسته ديگر نگاه اسطورهاي و حماسي به جنگ دارند و در نهايت ادبيات دفاعي، مانند ادبيات ما كه معتقديم جنگ نكردهايم، بلكه دفاع كردهايم. البته علاوه بر نگاه اسطورهاي، ديد مذهبي نيز به عنوان انگيزه دفاع كردن در دوران جنگ تحميلي عراق عليه ايران وجود داشته است.
وي درباره ويژگي مجموع «لطفا پنجره را ببنديد» گفت: در اين اثر بُعد حماسي و اسطورهسازي پررنگتر از ابعاد ديگر است. در حالي كه نگاه صرفا حماسي به دوران جنگ تحميلي عراق عليه ايران به اثر ادبي آسيب ميرساند و آن را از نگاه واقعبينانه دور ميكند.
خمسه با اشاره به اهميت توجه به گذشته افراد، خاطرنشان كرد: همه افراد براي رسيدن به لحظههاي سفيدشان مراحلي را پشت سر گذاشتهاند؛ فرآيندي از سياه، خاكستري تا سفيد. بنابراين بايد در داستانها به لحظههاي گذشته آنها نيز اشاره شود.
اين منتقد ادبي با اشاره به كابرد نگاه واقعبينانه در دهه 1380 براي نگارش درباره دهه 1360 اظهار كرد: قطعا وقتي در اين دهه درباره سالهاي جنگ تحميلي عراق عليه ايران مينويسيم، نگاه واقعبينانهتر ميشود. بنابراين داستانها باورپذيرتر خواهند بود. در دهههاي 1360 و 1370 ادبيات، ابزاري بود براي تبليغ دفاع، در حالي كه امروز ابزاري است براي نشان دادن جنگ تحميلي عراق عليه ايران.
در پايان نشست نقد و بررسي مجموعه «لطفا پنجره را ببنديد»، منيرالسادات موسوي داستان «فرمانده كميل» را براي مخاطبان خواند و اظهار كرد: داستانهاي اين مجموعه از بين يكصد داستان كوتاه انتخاب شدهاند.
وي اضافه كرد: از دوران دفاع مقدس تاكنون حدود يكهزار داستان كوتاه نوشتهام. البته معتقدم يكي از ايرادهاي نگارشم موجزنويسي و خساست در كاربرد كلمات است تا مخاطب بدون زيادهگوييام داستان را درك كند.
مجموعه داستان «لطفا پنجره را ببنديد» در قالب کتاب های «روايت نزديك» توسط انتشارات اميركبير به چاپ رسيده است.
نظر شما