مسعود پیوسته،روزنامه نگار و كارشناس رسانه: هنوز از«دنیای کتاب»، «نقدوبررسی و معرفی کتاب»،«تورق کتاب»، سلسله میزگردهایی با موضوع «ادبیات داستانی» با حضور صاحب نظران و نویسندگان مطرح ایرانی و خوانندگان حرفه ای رمان و قصه و متون ادبی، در شبکه های تلویزیونی ایران خبری نیست...
هنوز انگار خود تلویزیون هم مغلوبه ادبیات شفاهی است و سرگرم آن و برنامه سازی های معطوف به آن. گويي هنوز «کتاب» به عنوان یک کالای جدی فرهنگی در تلویزیون به تصویب نرسیده و کماکان تهیه گزارش های رسمی و مناسبتی از هفت روز هفته کتاب يا در نمایشگاه کتاب تهران برایش فقط اهمیت فصلی دارد و هفته و ايامش که تمام شد، انگار به همان نسبتِ دورشدن از هفته کتاب و نمايشگاه كتاب، از اهمیت کتاب هم کاسته مي شود!
«من یار مهربانم» برای تلویزیون در همان یک هفته پرقیل و قال اهمیت دارد که شاید آن هم در حد برنامه هاي كوتاه است! چرا كه اگر به راستی اهمیت داشت و برای سیاستگذاران رسانه ملی، در افق رسانه شان لحاظ می شد و برايشان اساساً دغدغه و مسأله اي اساسي و اصلي بود، حتماً پس از برگزاری نمایشگاه کتاب و ... آن نخ ارتباطی اش را با تولید و پخش مجموعه برنامه های جذاب، همه فهم و در عین حال تبلیغی و آموزشی با موضوع کتاب و کتابخوانی و مهم تر میل به کتاب ، ادامه می داد تا خودش را برساند به هفته و نمایشگاه کتاب بعدی. اما هنوز این اتفاق خوشایند پرداختن به کتاب در تلویزیون رخ نداده و عملاً در اولویت ها قرار ندارد،به ويژه که هیچ مزاحمت رسانه ای بیرونی را هم در این زمینه احساس نمی کند.
تلویزیون های فارسی زبان دشمن یا بیگانه یا آنان که فرهنگ و معارف و ارزش های این سرزمین را نشانه رفته اند، فعلاً خیلی «جدی» در برنامه های شان سراغ کتاب و قصه و ادبیات و نقدکتاب ایران امروز نرفته اند. نكند تلویزیون ما منتظر است مانند همین برنامه تقليدي «بفرمایید شام ایرانی» در آستانه توزیع نه از تلویزیون بلکه در مغازه ها! که خواهی نخواهی متأثر از نفوذ برنامه اي از ماهواره هاي معاند است، خود را برای تولید متقابلانه « بفرمایید کتاب ایرانی» آماده کند!
هنوز رسانه های بیرونی فارسی زبان به «کتاب» نرسیده اند و سرگرم خورد و خوراک و مصرف موسیقی و شو و سینمای خودند. بنابراین هنوز شاهد هجمه مستقیم رسانه های دشمن ، روی کتاب وطنی نیستیم تا پس از هجوم شان، در پاسخ های انفعالی خود بگوییم: « بینندگان خودمان! بینندگان ایرانی ، بیایید از این پس ، کتاب خودمان را جدی بگیریم.» شاید با طراحی های متولیان فرهنگ، هم تیراژ کتاب هایمان را بالا ببریم و هم با برجسته کردن جاذبه هاي بصری و در عین حال عمقی کتاب؛ و هم مثلاً با سرویس هایی چون «کالابرگ» که سالیاني یکی دو بار ، شهروندان ایرانی را برای تهیه ارزاق کوپنی به دنبال خرید روغن و قند و شکر ارزان از فروشگاه ها می فرستاد، کالابرگ هایی نیز با هدف خرید کتاب، در اختیار خانواده های ایرانی قرار دهیم و براي بيشتر و بهتر خواندن و توجه به کتاب، شوق ایجاد کنیم.
بیایید با برنامه های جذاب، عالمانه و هنرمندانه، موجب آشتی خانواده های "بیشتر شفاهی ایرانی" با کتاب و کتاب خوانی شویم. این روزها هفته کتاب نیست اما نمی گوییم که کتاب، یار مهربان بود و رفت و تمام شد! تا نمایشگاه هاي پيش رو که دوباره: کتاب ، یار مهربان است!
نظرات