به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، به تازگی دو کتاب «سجده بر محراب» و «تنپوش بیآستین»، که به معرفی و گزیده شعر ولایی محمدرضا آقاسی، احمد عزیزی، حمیدرضا شکارسری، بیژن ارژن، مرتضی امیریاسفندقه و سیداکبر میرجعفری اختصاص دارند، به کوشش سعید بیابانکی در مجموعه کتابهای «آستان پاکان» انتشارات امیرکبیر منتشر شد.
مجموعه «آستان پاکان» برای علاقهمندان شعر آیینی (با رویکرد مراثی، مناقب و فضایل اهل بیت(ع)) فراهم شده است، تا از میان اشعار و کتابهای گوناگون در این حوزه نمونههای برتر را در اختیار داشته باشند.
در آغاز هر کتاب معرفی اجمالی شاعران و شیوه سخن آنها آمده است، تا راهگشای خوانندگان در دستیابی به زیباییهای آشکار و نهان اشعار آنها باشد و در ادامه گزیدهای از اشعار آنها ارايه شده است.
از سوی دیگر در معرفی هر شاعر از طرح مباحث تخصصی خودداری و در انتخاب اشعار، علاوه بر استواری مفاهیم، به شیوایی و رسایی سخن، بیش از سایر عناصر شعری توجه شده است.
تحلیل شعر آیینی معاصر با زبانی ساده
بیابانکی درگفتوگو با «ایبنا»، درباره هدف کلی طرح «معرفی و گزیده شعر ولایی» گفت: هدف از تدوین این مجموعه معرفی شعر آیینی و مذهبی معاصر و تحلیل و بررسی آن البته با زبانی ساده و روان برای عموم علاقهمندان است.
وی به نحوه انتخاب شاعران در هر کتاب اشاره و تصریح کرد: سعی کردهام شاعرانی را در یک کتاب معرفی کنم که از نظر جنس شعر، شهرت، دوران شاعری و دیگر ویژگیهای شعری با یکدیگر سنخیت بیشتری داشتهاند.
این شاعر درباره نحوه تحلیل و بررسی اشعار این شاعران توضیح داد: در این کتابها جنس شعر شاعران را از لایههای مختلف بررسی و به دلایل توفیق شعر آنها اشاره کردهام. به عبارت دیگر اشعار آنها از نظر زبان شعری، درونمایه و نوآوری در کار بررسی شدهاند.
وی ادامه داد: در اين كتاب به این نکته پرداختهام که چه عناصری در شعر آنها بسامدش بیشتر از دیگر عناصر است و چگونه شناخت این بسامدها، تعریف شعر آنها را ارايه میدهد.
«سجده بر محراب»؛ محمدرضا آقاسی، احمد عزیزی
بخش نخست کتاب «سجده بر محراب» به معرفی محمدرضا آقاسی اختصاص دارد. بیابانکی در معرفی این شاعر از او به عنوان شاعری که موفق شد شعر را از انجمنهای ادبی و شبهای شعر، آزاد کند و با شیوه اجرای پرشور و متفاوت خود آنرا به سطح مساجد و کوچه و بازار بکشاند، یاد کرده است.
در ادامه شعر آقاسی از زاویههای دکلمه ویژه، روانی زبان، پیوند با اعتقادات و باورهای مذهبی مردم، مثنوی قالب مناسب روایت و مرثیه، مرکبخوانی و شعری مناسب رسانه بررسی شده است.
بیابانکی معتقد است شعر آقاسی از نوع شعرهای مجلسپسند است، یعنی شعری که با یکبار شنیدن تاثیر خود را مستقیم و سریع به مخاطب منتقل میکند و او را با خود همراه میسازد. همچنین دکلمه ویژه آقاسی بخش عمدهای از این تاثیرگذاری را به همراه دارد به گونهای که شاید خواندن شعرهای او به صورت مکتوب نتواند این حس و حال را آنگونه که باید منتقل کند. به عبارت دیگر او از شیوه مرکبخوانی در دکلمه اشعارش بهره میگیرد و بدون آنکه شنونده متوجه شود از وزنی به وزن دیگر میرود.
از سوی دیگر به باور بیابانکی، شعر آقاسی از زبانی نرم و راحت برخوردار است، نوعی زیبایی که عارف و عامی را با خود همراه میکند. همچنین وی را شاعری برخاسته از بطن مردم میداند که بسیاری از اعتقادات و باورهای مذهبیاش را از میان همین مردم آموخته و شاعری بسیار ساده و مردمی است.
قالب مثنوی، قالبی است که بیابانکی توفیق شعری آقاسی را در رهگذر این قالب میداند و معتقد است، آقاسی در مثنویهایش داستانسرایی نمیکند، بلکه به مثابه یک خطیب که به نوعی در حال روایت یک خطابه است از قالب مثنوی بهره میگیرد.
در نهایت نیز بیابانکی به این نتیجه میرسد که شعر آقاسی با تمام ویژگیهایی که دارد برای پخش از رسانه بسیار مناسب است. البته سازگار بودن شعر او با هنجارها و زبان معیار، این امکان را به شعرش داد که از رسانه پخش شود و طیف مخاطبان بیشتری را در بر بگیرد.
در ادامه این بخش نمونه اشعاری از این شاعر با عنوانهایی چون «شیعهنامه»، «داغ کبود»، «زمزمه نسیم»، «سفر سرخ» و «کوثر آیینه» آمده است.
در بخش دوم بیابانکی به معرفی احمد عزیزی پرداخته و از او به عنوان جریانسازترین شاعر معاصر یاد کرده؛ چراکه توانسته است بسیاری از واژهها و ترکیبات نامتعارف و نامتداول را وارد شعر کند. همچنین مهمترین فعالیت این شاعر را در سرودن مثنویهای مذهبی با رویکردی کاملا نو و امروزی میداند.
از سوی دیگر بیابانکی بر این نکته تاکید داشته است که عزیزی نخستین فردی بود که نماد «یاس» را برای حضرت زهرا(س) به کار گرفت. نکته دیگر ترکیبسازیهای خلاقانه در مثنویهای اوست، که شعر او را به شعری شاخص تبدیل کرده است.
در ادامه بیابانکی، این شاعر را به عنوان شاعری جسور معرفی میکند، که در شعرش توانایی بالایی در ساخت مفهوم و تصویرهای شعری دارد.
همچنین مثنویهای او از نوعی روایتگری بهره میگیرند، که اغلب توام با اشارات و ارجاعات بیرونی متنی و تاریخی هستند. از سوی دیگر بسامد آرایههای ادبی در شعر او بسیار بالاست. در این میان آرایههایی چون تشبیه، تشخیص و جناس سهم بیشتری دارند. بیابانکی در پایان نیز آورده است: «عزیزی گاه آنقدر بیان را در لفافهای از تخیل میپیچد که کشف معنای اصلی شعر او نیازمند دانستن بسیاری از ارتباطهای واژگانی و ارجاعات تاریخی است.»
در بخش گزیده اشعار این فصل قطعه شعرهایی با عنوانهایی چون «هجرت خورشید»، «بیات نینوا»، «زخم زیبایی»، «نخل و خون» و «پای دیوار ندبه» ارايه شده است.
«تنپوش بیآستین»؛ شکارسری، ارژن، امیریاسفندقه، میرجعفری
بخش نخست کتاب ««تنپوش بیآستین» به معرفی و نمونه شعر حمیدرضا شکارسری اختصاص دارد.
در معرفی این شاعر سپیدسرا از حال و هوایی تازه و حرکتهای نوآورانه به عنوان نخستین ویژگی او یاد شده است. به باور بیابانکی در شعرهای آیینی و مذهبی شکارسری آنچه خود را به رخ میکشد نه بازگویی صرف موضوعات دینی و مذهبی، بلکه برخورد شخصی حس و اندیشه با موضوعات و مفاهیم است. همچنین مخاطب او با کلماتی مواجه میشود از جنس زبان مردم و شاید این امر یک تمهید از سوی این شاعر برای جذب طیف بیشتری از مخاطبان است.
در ادامه برخی از رباعیها، طرحها و شعرهای سپید این شاعر با عنوانهایی چون «پرواز»، «ظهور»، «کبود»، «تکثیر»، «اشاره نیزه» و «بر موج آهو» ارایه شده است.
در بخش معرفی بیژن ارژن از آن جا که این شاعر بیشتر به عنوان یک رباعیسرا شناخته شده، بیابانکی به تعریف ویژگیهای یک رباعی خوب پرداخته است. این ویژگیها شروع، پایان، مضمون و مفهوم شاعرانه و از همه مهمتر کشفهای تازه را شامل میشود.
بیابانکی معتقد است ارژن با بهرهگیری از آموزههای دینی و همچنین رعایت اسلوب قالب رباعی آثاری ارجمند و قابل تامل آفریده است.همچنین زبان روان و راحت رباعیهای او ماندگاری آنها را در ذهن سادهتر میکنند. از سوی دیگر او شاعری تصویرگراست و کمتر از رکگویی و صراحت در شعر استفاده میکند.
در ادامه نمونههایی از رباعیهای این شاعر در کتاب گنجانده شده است.
بیابانکی در بخش سوم کتاب به معرفی مرتضی امیریاسفندقه پرداخته و معتقد است در شعرهای مذهبی و آیینی این شاعر با مفاهیم و مضامینی مواجه هستیم که از میان دانستهها و باورهای عامه مردم از این مفاهیم استخراج شده است. همچنین زبان شعری او زبانی نسبتا ساده و وران است و هرچند در قالبهای غزل، قصیده و مثنوی، طبعآزمایی کرده، اما شهرت او در قصیدهسرایی است.
بیابانکی زبان شعری اسفندقه را به زبان معیار و روز نزدیکتر میداند و همچنین مخاطب در شعر این شاعر، با اشارات و تلمیحات تاریخی و واقعی روبرو است. بیابانکی بسامد استفاده هر شاعر از اشارات و تلمیحات را در شعر، بیانگر میزان دانش و آگاهی آن شاعر نسبت به متون تاریخی و ادبی میداند.
دیگر ویژگی که مولف کتاب برای شعرهای امیریاسفندقه برشمرده فاصله گرفتن او از فضای شعارزدگی است، اما در عین حال از حس و حال و عاطفه که عنصر اصلی شعر مذهبی به حساب میآید، دور نشده است. در ادامه نیز به بیان ویژگی قالب غزل، قصیده و غزل- قصیده پرداخته است و با تاکید بر این امر که امیریاسفندقه در شعرهای مذهبیاش به این قالب ترکیبی تمسک جسته، نمونههایی از اشعار او را ارائه کرده است.
«سقا»، «حُر»، «وارث»، «انتظار»، «زیارت»، «غدیر»، «غریب» و «واقعه» عنوان برخی از نمونه شعرهای او هستند.
بخش آخر کتاب به معرفی سیداکبر میرجعفری اختصاص دارد. در آغاز این بخش بیابانکی بر این نکته تاکید داشته که غزلهای مذهبی میرجعفری با غزلهای مذهبی رایج متفاوت است؛ چراکه این شاعر بیشتر در غزلهای مذهبیاش زبان و ذهنی تصویری و استعاری دارد. یعنی ذهن خلاق او مضامین مذهبی را با استفاده از آرایههای ادبی روی کاغذ مینشاند.
او همچنین استفاده میرجعفری از مفاهیم طبیعی را کمکی میداند به فضاسازیهای شعری او. از سوی دیگر با استفاده از استعاره، تشبیه و بهرهمندی از زبانی نرم، شاعر مفاهیم و مضامین مدنظرش را بازسازی میکند. در پایان نیز بیابانکی بر این نکته تاکید کرده است که استفاده از فضای استعاری و تصویری و تلفیق آن با فضای احساس که قطعا کاری دشوار است، میتواند گونهای از شعر مذهبی را پدید آورد، که به ارتقای اینگونه شعری کمک شایستهای میکند. کاری که میرجعفری در غزلهای مذهبیاش به خوبی از پی آن برآمده است.
«قیام قیامت»، «صبح»، «سفر اول»، «وزش فرات» و «سنگ صبور» عنوان برخی از نمونه شعرهای ارایه شده در این بخش است.
«سجده بر محراب» در 121 صفحه قطع جیبی، با شمارگان سه هزار نسخه و قیمت هزار و 600 تومان و «تنپوش بیآستین» در 97 صفحه قطع جیبی، شمارگان سه هزار نسخه و قیمت هزار و 200 تومان از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر و راهی بازار کتاب شدند.
سهشنبه ۳ آبان ۱۳۹۰ - ۱۶:۲۱
نظر شما