«رويا بيژني» تصويرگر بيش از 40 كتاب كودك و نوجوان و برگزيدهي جشنوارهي براتيسلاوا از كودكي با فضاي هنر آشنا بوده است. او ميگويد وقتي با برادرها و خواهرهايم دعوا ميكرديم چهرهي يكديگر را به بدترين شكل (مثلاً شكل شيطان) ميكشيديم!
وقتي دربارهي روزهاي كودكي و نوجوانياش از او سوال كرديم گفت: «پدرم گاهي شعر ميگفت و نقاشي ميكشيد. برادرها و خواهرهايم هم به نوعي با هنر آشنا بودند. مثلاً وقتي با هم دعوا ميكرديم چهرهي يكديگر را به بدترين شكل (مثلاً شكل شيطان) ميكشيديم! يا حتي گاهي نامهي گلايهآميز براي هم مينوشتيم. من از وقتي خواندن و نوشتن را ياد گرفتم همين كار را ميكردم.»
تصويرگر «اشكهاي پارچهاي عروسكم» از دورهي كودكي و نوجواني سر و كارش با كتاب و مطالعه بوده: «به طور غير طبيعي زياد كتاب ميخواندم. البته راهنماهاي خوبي مثل اعضاي خانوادهام داشتم كه در انتخاب كتابها كمكم ميكردند. يكي از بهترين كتابهايي كه در دوران نوجوانيام خواندم «حقيقت و مرد دانا» از «بهرام بيضايي» بود كه «مرتضي مميز» آن را تصويرگري كرده بود. اما قبل از آن، كتابي كه نقاشيهايش بسيار برايم تاثيرگذار بود كتاب «پريا» از «احمد شاملو» بود. متاسفانه نام تصويرگر اين كتاب را نميدانم و يكي از آرزوهايم اين است كه بدانم تصويرگر آن كتاب كيست. تنها چيزي كه از كتاب به ياد دارم نقاشيهاي سحرآميز آن است كه من را براي نخستين بار با تصويرگري خاص و متفاوتي آشنا كرد.»
او ادامه داد: «يكي ديگر از كتابهايي كه تصويرگريهايش خيلي خوب در يادم مانده «مارمولك كوچك اتاق من» است كه «فرشيد مثقالي» تصويرگرش بود. من هنوز برخي از كتابهاي دوران كودكي و نوجوانيام را در صندوقچهاي نگه داشتم.»
با اينكه بيشتر اعضاي خانوادهي بيژني با هنر بيگانه نبودند اما ادامهي تحصيل او در اين حوزه ماجراهايي داشته: «در دورهي دبستان بهخاطر پدر و مادرم كه دوست داشتند من پزشك شوم، رشتهي تجربي را انتخاب كردم. در واقع آنها به هيچ وجه اجازه نميدادند كه هنر بخوانم. وقتي ميخواستم وارد دانشگاه شوم كتابهاي هر دو رشتهي تجربي و هنر را گرفتم. وقتي در اتاق تنها بودم كتابهاي كنكور هنر را ميخواندم اما همينكه پدر و مادرم وارد اتاق ميشدند وانمود ميكردم كه مشغول خواندن كتابهاي تجربي هستم!»
رويا بيژني با وجود مخالفتهاي خانواده در كنكور رشتهي هنر شركت و رتبهي اول را كسب ميكند: «وقتي متوجه شدند كه من در رشتهي هنر رتبهي خوبي كسب كردهام، لبخند و ذوق پنهاني پدر و مادرم را حس كردم و بالاخره وارد دانشگاه شدم و گرافيك خواندم.»
تصويرگر «ماهوارهي سياه» در دانشگاه شاگرد استاداني مانند «مرتضي مميز»، «محمد احصايي» و «بيژن جناب» بوده، استاداني كه حالا اين تصويرگر خود را مديون آنها ميداند.
او دربارهي اينكه چگونه وارد حوزهي تصويرگري كتابهاي كودكان و نوجوانان شده گفت: «ترم اول دانشگاه با استاد محمد احصايي واحد خوشنويسي داشتيم كه بايد كارهاي متفاوتي را ارائه ميكرديم. من كارهايي انجام ميدادم كه آن موقع نام تكنيكش را نميدانستم اما استاد احصايي ميگفت كارهايم به تصويرسازي نزديك است. از برخورد استادان ديگرم مانند مرتضي مميز و بيژن جناب هم متوجه شدم بايد دنبال تصويرگري براي كودكان و نوجوانان بروم.»
تصويرگر «عمو نوروز» ابتدا با نشريههايي مانند رشد، آفتابگردان، سروش و گُلك همكاري داشته تا اينكه نخستين كتابش را در سال 1378 منتشر كردهاست. اين كتاب «چه پسري چه چيزي» نام دارد كه علاوه بر تصاوير، شعرهايش را هم رويا بيژني سرودهاست. اين سروده شعري عاميانه و فولكلور در مذمت تنبلي و پرخوري است: چه پسری، چه چیزی/ دست میکنه تو دیزی/ گوشتاشو بر میداره/ نخودا رو جا میزاره/ هر جا ببینه پلو/ همونجا میشه ولو/ از بس که خورده غوره/ تب داره مثل کوره...
بيژني تا به حال بيش از 40 عنوان كتاب براي كودكان و نوجوانان تصويرگري كرده كه آخرين آنها كتاب «هيچانهها» است و البته خودش معتقد است سعي داشته تا تصويرهاي كتابهايش شبيه به هم نباشند: «در هر كدام از كتابها، با توجه به نوع و فضاي داستان، از تكنيكهاي خاصي استفاده كردهام و خودم را به يك تكنيك خاص محدود نكردهام. خيلي از كساني كه در حوزهي تصويرگري فعاليت دارند معتقدند تصاوير كتابهاي بچهها بايد از رنگهاي زيادي استفاده كرد در حاليكه حتي با دو رنگ هم ميتوان اين كار را كرد. اصل موضوع متن كتاب است كه بايد شيطنت دنياي كودكان را از نويسنده به تصويرگر منتقل كند. اگر هم متن اين ويژگي را ندارد، تصويرگر موظف است كه فضاهايي را ايجاد كند كه به دنياي رنگي كودك نزديك شود.»
«جنگل سبز، جنگل سياه»، «ماه خدا»، «مردي كه صدا را اختراع كرد»، «دختري به نام گلبهار»، «قصهي دودهاي سياه» و «ماري كه شاعرم كرد» برخي از كتابهايي هستند كه تصويرهاي رويا بيژني همراهند.
اين هنرمند كه اكنون مشغول تصويرگري چند كتاب است موفقيتهاي زيادي هم كسب كرده كه از ميان آنها ميتوان به اين موارد اشاره كرد: برندهي جایزهي دو دوره جشنوارهي تصویرگری قرآنی، برگزیدهي جشنوارههای براتیسلاوا و بلونیا و برندهي جایزهي سومین جشنوارهي بین المللی تصویرگری تهران.
نظر شما