يحيي يثربي در نشست «كدام معنويت؟» به نبود نوآوري و نقد در فضاي علمي كشور اشاره كرد و گفت: ما در حرف زدن و نقد كردن، مانع و مشكل سياسي نداريم، بلكه اين ماييم كه دچار غفلت شدهايم و از گفتن نقدها خودداري ميكنيم.-
يثربي، نويسنده و كارشناس، در ابتداي سخنانش به نبود نوآوري و نقد در فضاي علمي كشور اشاره كرد و گفت: ما در حرف زدن و نقد كردن، مانع و مشكل سياسي نداريم، بلكه جامعهمان دچار غفلت شده است كه از گفتن برخي حرفها خودداري ميكند. من تمام آن چه را در فلسفه ملاصدرا بود نقد كردم اما حتي يك نفر از من به دليل نقد كردن ملاصدرا، گله و شكايت نكرد.
نويسنده كتاب «عرفان عملي» درباره وظيفه اصلي پژوهشگاههاي متعددي كه در حال فعاليتند، گفت: اين پژوهشگاهها بايد مساله تعريف كنند و همتشان را براي حل آن به كار گيرند. براي مثال، يك پژوهشگاه، فلسفه سهرودي را موضوع كار خود قرار ميدهد و آن دسته از كتابهاي وي را كه نيازمند بررسيهاي دوباره است، بررسي ميكند و نقاط ابهام و اشكال فلسفه او را كندوكاو ميكند.
وي افزود: اگر قرار باشد يك پژوهشگاه بودجهاي دريافت كند و كتابخانهاي پنج هزار جلدي در اختيار پژوهشگران قرار دهد، دانشگاه تهران چهارصد جلد كتاب در اختيار آنان ميگذارد. اصلا چرا نبايد آن بودجه به كتابخانه دانشگاه تهران اختصاص يابد؟ بنابراين، پژوهشگاهها بايد مساله طرح كنند و براي حل آن بكوشند تا به كاركرد اصلي خود نزديك شوند.
يثربي بار ديگر به ترس از نقد، انتقاد كرد و گفت: كارشناسان ما از همكاران خود ميترسند كه نقد نميكنند. مگر كسي دستور داده است كه ارسطو و ملاصدرا را نقد نكنيد؟ در دهههاي اخير صدها سمينار درباره سهروردي برگزار شدهاند كه همه آنها تكرار حرفهاي سمينارهاي قبلي بودهاند. اين ضعف به سياست ربطي ندارد، بلكه از غفلت خودمان نشات ميگيرد. هر مسوولي از پيشرفت مملكتش خوشحال ميشود؛ بنابراين، مشكل در فهم خودمان است.
نويسنده «تفسير روز» ادامه داد: در دوران گذشته بحث انتقال معرفت بود اما اكنون سخن از توليد معرفت است. پژوهشگاههاي ما بايد به دنبال توليد علم باشند. اگر حتي يك ثانيه عقب بيفتيم، فرصت جبران نداريم.
وي سپس درباره موضوع نشست گفت: بحث امروز من درباره مكاتب عقلاني و غيرعقلاني است كه معنويتهاي هستيساز و هستيسوز را منجر ميشوند. انسان امروز كماكان تشنه معنويت است اما اين حس بشر به دليل نادانيهاي او گاهي به ابزار بهرهكشي از انسانها تبديل ميشود.
يثربي ادامه داد: اساس مكاتب غيرعقلاني، تحقير و كوبيدن انسان است، زيرا معتقدند عقل به يك نسبت در انسانها وجود ندارد. در مكاتب هستيساز، هر انسان يك راي و نظر است. مكاتب غيرعقلاني از جمله عرفان خودمان، فرد را به دو خطر فريفتن و خودفريفته شدن روبهرو ميكنند. عرفاي ما بارها هشدار دادهاند كه در عرفان، خطر فريب وجود دارد.
وي درباره نحوه برخورد اسلام با انسان گفت: اسلام نه تنها انسان را نميكوبد و حقير نميشمارد، بلكه او را تاج سر ميداند. عموم مكاتب غيرعقلاني انسانها را ميكوبند. براي مثال در مسيحيت، نوزاد تازه به دنيا آمده نجس دانسته ميشود. هنديها نيز به دليل اعتقاد به تناسخ ارواح، نوزادان را نجس ميدانند. همچنين در اين مكاتب، دانايي امري نكوهيده است.
يثربي افزود: اين در حالي است كه قرآن هر حركت انسان را نوعي آزادي ميداند. طبق كتاب آسماني ما مسلمانان، انسان خودش زندگي اين دنيايي را انتخاب كرد. پيامبر اسلام(ص) نه تنها نوزادان را نجس نميدانستند، بلكه نوزاد را ميبوييدند و ميگفتند كه تازه از نزد خداوند آمده است.
وي گفت: اسلام به عقلانيت انسان ارزش ميدهد و او را به كاري مجبور نميكند. شك دكارتي كه آغازگر دوره جديد دانسته ميشود، بر اين اساس بود كه انسانها نبايد مقلد باشند، زيرا به يك اندازه داراي عقلاند. اسلام نيز همين پيام را دارد و ميگويد انسانها بايد خودشان ذهنشان را بسازند. اسلام اين دنيا را زنداني براي انسان نميداند و او را بالاتر از ساير موجودات ميداند. بر اساس قرآن، انسان تنها بايد در برابر خداوند سر فرود آورد.
نويسنده كتاب «فلسفه عرفان» ادامه داد: قرآن همواره بر به كارگيري عقل تاكيد دارد و هيچگاه به انسان نميگويد كه تو نميفهمي. مسيحيان حق فهم انجيل را نداشتند. در مكاتب غيرعقلاني دست ما هميشه در دست يك منجي است. ما هم در موضوع منجي از آنان تاثير گرفتهايم. هميشه ميگوييم كه منتظر امام زمان(عج) هستيم، در حالي كه او منتظر ماست. تا زماني كه سيصد و سيزده انسان شايسته در ميان ما وجود نداشته باشند، ايشان ظهور نميكنند.
وي تاكيد كرد: در برخورد با عرفان كاذب بايد به چند موضوع توجه داشته باشيم. هر عرفاني اعم از كاذب و صادق، دو كذب را در درون خود دارد كه لزوما به كاذب شدن آن نميانجامد. نخست بايد مكاتب عرفاني را به خوبي شناخت و دلايل كذب بودن آن را مشخص كرد. در مرحله بعدي، بايد علل گرايش مردم به عرفانهاي كذب در گذشته و زمان حال مشخص شود. بايد نگاه امروزي به اسلام داشت و بر اساس معيارهاي امروز از آن كمك گرفت.
يثربي در پايان سخنانش بار ديگر بر مسالهشناسي پژوهشگاهها و مديريت تحقق از سوي آنها تاكيد كرد و گفت: استفاده از كتابهاي گذشتگان در انجام يك تحقيق، تنها آنچه را تاكنون انجام شده است، در اختيار ما قرار ميدهد. بايد محتواي جديد توليد شود. متاسفانه مجلات علمي ما بيمشتريترين مجلاتند، زيرا همواره مكررات را تكرار كردهاند.
نظر شما