شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۰ - ۱۲:۳۸
داستان‌های كهن ايرانی به روايت «جهان‌پور»

«داستان‌هاي كهن ايراني» شامل 30 داستان از برخي متون كهن فارسي است. رامين جهان‌پور در بازنويسي اين داستان‌ها از منابعي مانند «مرزبان‌نامه»، «كشف‌المحجوب»، «اسكندرنامه و «طوطي‌نامه» استفاده كرده است.

ايبنا نوجوان: «داستان‌هاي كهن ايراني» تازه‌ترين كتاب «رامين جهان‌پور» راهي كتاب‌فورشي‌ها شد.
 
او در اين كتاب، داستان‌هاي كوتاهي از منابع كهن ايراني را براي نوجوانان انتخاب و بازنويسي كرده است.
«مثنوي معنوي»، «قابوس‌نامه»، «جوامع‌الحكايات»، «گلستان»، «لطايف الطوايف»، «طوطي‌نامه»، «سياست‌نامه»، «داراب‌نامه» و «اسكندرنامه» برخي از منابعي هستند كه اين نويسنده براي نوشتن كتاب خود از آن‌ها استفاده كرده است. 

جهان‌پور درباره‌ي داستان‌هاي اين كتاب به خبرنگار ما گفت: «داستان‌هاي اين قبلا ً در مجله‌هاي نوجوانان مانند «بچه‌هاي دريا»، «خانه‌ي خورشيد»، «بادبان» و «تيزهوشان» منتشر شده‌اند. در انتخاب داستان‌ها هم تلاش كردم آن‌هايي را انتخاب كنم كه براي نوجوانان خسته‌كننده نباشد. چون مخاطب بيش‌تر داستان‌هايي كه در منابع كهن مي‌خوانيم بزرگ‌سالان‌ هستند؛ ولي من تلاش كردم تا بخش‌هايي را انتخاب كنم كه نوجوانان لذت بيش‌تري ببرند.»

نويسنده‌ي «گردو ريزان» درباره‌ي بازنويسي داستان‌هاي كهن هم گفت: «بازنويسي ادبيات كهن مانند ترجمه است. ما هم بيش‌تر به مترجماني اعتماد داريم كه به متن وفادار باشند. متاسفانه برخي از نويسندگان در بازنويسي تغييرات زيادي در متن اصلي ايجاد مي‌كنند كه به نظر من كار درستي  نيست. اما من سعي كردم تا پيام و نتيجه‌ي داستان را تغيير ندهم؛ چرا كه به نظرم ما بايد امانت‌دار خوبي براي آثار كلاسيك‌ و كهن‌ باشيم.»

بيش‌تر داستان‌هايي كه در اين كتاب مي‌خوانيم كوتاهند و نويسنده در بازنويسي آن‌ها زبان ساده‌اي را انتخاب كرده است تا نوجوانان هم از خواندن حكايت‌ها و معاني لطيفي كه در منابعي مانند «قابوس‌نامه»، «سياست‌نامه»، «گلستان» و ديگر منابع كهن آمده لذت ببرند.

برخي از داستان‌هاي اين كتاب از زبان حيوانات است مانند «خانه‌ي شغال»، «پرنده و ماهي»، «روباه زيرك و گرگ شكمو»، «مرغ ماهي‌خوار»، «دوستي خاله خرسه» و «شيري كه آدم نديده بود».

لذت داستان‌هايي كه شخصيت آن‌ها حيوانات هستند كمتر از داستان‌هايي كه انسان‌ها در آن‌ها حضور دارند نيست. مثلاً داستان «شيري كه آدم نديده بود» در «اسكندرنامه» آمده است و در آن حكايت شيري روايت مي‌شود كه تا به حال انسان نديده است: «در زمان‌هاي قديم توي يك جنگل دور، شيري زندگي مي‌كرد كه توي عمرش آدميزاد نديده بود. به همين خاطر خيلي دوست داشت كه آدم‌ها را ببيند. شير با خودش گفت: «توي اين جنگل به هر جا كه مي‌روم صحبت از آدم است. همه‌ي حيوان‌ها و جانورها از آدم حرف مي‌زنند. امروز بايد از جنگل بيرون بروم و هر طور شده بفهمم اين آدمي كه مي‌گويند چه شكلي است؟» 

و البته شير بيچاره از ديدن آدميزاد چنان پشيمان شد كه قطعاً ديگر چنين آرزويي نخواهد داشت: «...طولي نكشيد كه نجار آب داغ و سوزان داخل آفتابه را به سر و روي شير ريخت. صداي داد و فرياد شير بلند شد و تمام موهاي بدنش سوخت...»

برخي داستان‌ها هم از زبان انسان‌هاست. انسان‌هايي كه برخي نادانند و برخي دانا، برخي زيرك و برخي ساده لوح.
بعضي داستان‌ها هم روايت اتفاقاتي از زندگي افرادي مانند «ابراهيم خاص»، «ابراهيم ادهم» يا «احمد خضرويه» هستند كه همگي از عارفان نامي هستند.
مثلاً در داستاني با نام «كتاب خدا» ابراهيم ادهم و همسفرانش در دريا دچار طوفان مي‌شوند. همه دچار وحشت مي‌شوند اما ابراهيم ادهم نه. «....ولوله‌اي در ميان سرنشينان كشتي افتاده بود؛ وقتي اوضاع را چنين ديدند، وحشت كردند و سر و صدا راه انداختند. يكي مي‌گفت: «همه خواهيم مرد.» ديگري فرياد مي‌زد: «كشتي دارد غرق مي‌شود، كاري بكنيد.» عده‌اي هم مشغول گريه كردن و ضجه زدن بودند. ابراهيم با خونسردي تمام كتاب قرآنش را برداشت. گوشه‌اي ايستاد. سپس سرش را رو به آسمان گرفت و آهسته زير لب زمزمه كرد: «پروردگارا! مي‌حواهي ما را غرق كني در حالي‌كه كتاب آسماني‌ات همراه ماست؟» 

«داستان‌هاي كهن ايراني» را شركت توسعه كتاب‌خانه‌هاي ايران با قيمت 2200 تومان منتشر كرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها