شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۰ - ۰۹:۱۸
رونق فعاليت‌هاي فرهنگي نيازمند فضاي بحث آزاد است

محسن قانع‌بصيري كتابي دو جلدي را با عنوان «قدرت و فرهنگ» نوشت كه به بررسي ارتباط قدرت با فرهنگ، اقتصاد و سياست مي‌پردازد. به باور او، گسترش فضاهاي بحث آزاد سبب حركت انديشه مي‌شود و در صورت فقدان اين فضاها، انتظاراتي مانند رونق فعاليت‌هاي فرهنگي جوامع شبيه روياست.-

قانع‌بصيري،‌ نويسنده اين كتاب دو جلدي، در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، مساله قدرت در اجتماع را در ساحت‌هاي سه‌گانه سياسي، اقتصادي و فرهنگي قابل بررسي دانست.

وي گفت: مقصود از توسعه در اين كتاب، رانده شدن سياست و حضور بيشتر فرهنگ در جامعه است. هرچه حضور فرهنگ در جامعه پررنگ‌تر شود، بر قدرت زايش آن نيز افزون مي‌شود. در واقع، سياست دستگاه مصرف‌كننده قدرت است و قدرتش را از اقتصاد و فرهنگ به دست مي‌آورد.

قانع‌بصيري ادامه داد: اگر بخش‌هاي اقتصادي به بخش‌هاي سياسي ماليات ندهند، سياست با بحران روبه‌رو مي‌شود. سياست دستگاه مبدل قدرت است و آن را به نظم تحكمي تبديل مي‌كند و ضرورت‌هاي اجتماعي را كه اقتصاد و فرهنگ نتواستند آن‌ها را حل كنند، رفع مي‌كند.

وي بار ديگر به زايندگي اقتصاد و فرهنگ اشاره كرد و گفت: اقتصاد و فرهنگ با پژوهش سر و كار دارند و همواره منطق‌ها و ضرورت‌هاي نوين را در درون مكانيزم خود به وجود مي‌آورند و به جامعه عرضه مي‌كنند. در اين ميان، سياست كه تنها يك مصرف‌كننده قدرت است، قدرت را به نيرويي تبديل مي‌كند كه بتوان از طريق آن، ضرورت‌ها را دفع و نه رفع كرد. اين در حالي است كه رفع ضرورت‌ها از طريق توسعه اقتصاد امكان‌پذير است.

اين نويسنده وظيفه فرهنگ را زايش قدرت دانست و گفت: فرهنگ مي‌تواند منطق‌هاي جديدي را در جامعه به وجود آورد. رابطه قدرت با فرهنگ، اقتصاد و سياست را مي‌توان اين‌گونه بررسي كرد كه فرهنگ، زاينده قدرت است، اقتصاد نقش تبديل آن را بر عهده دارد و سياست نيز آن را مصرف مي‌كند. قدرت به صورت دانايي در فرهنگ به وجود مي‌آيد. اين دانايي در كار كه همان اقتصاد است، متبلور مي‌شود و ضمن ايجاد ارزش افزوده، نظم را پديد مي‌آورد.

نويسنده كتاب «ماركس و تكنولوژي» افزود: سياست، مسووليت حراست از محدوده‌هاي آزاد را براي فعاليت اقتصاد بر عهده مي‌گيرد تا ضرورت‌هايي را كه سبب تخريب اين محدوده‌ها مي‌شوند، دفع كند.

وي در توضيح تفاوت كاركردهاي سياست و اقتصاد مثالي ذكر كرد و گفت: ما ملزم به رعايت قانونيم و اگر برخلاف آن عمل كنيم، مجازات خواهيم شد. بنابراين، رابطه در سياست، يك‌سويه و تحكمي است اما در اقتصاد اين‌گونه نيست، زيرا خريدار و فروشنده هنگام معامله يك كالا هر دو بايد راضي باشند و تحكمي از سوي هيج يك از آنان وجود ندارد. بنابراين، ما با رابطه غيرتحكمي و دوسويه در اقتصاد بر اساس منطقي مشترك روبه‌روييم. چانه‌زني براي خريد يك كالا، تلاش براي پيدا كردن منطقي جديد براي رابطه است.

قانع‌بصيري شكل رابطه‌ها را در فرهنگ نه تنها دوسويه، بلكه مبتني بر پرسش و پاسخ دانست و گفت: رابطه‌ها هرچه تحكمي‌تر باشند، صفت تحقيركنندگي بيشتري به خود مي‌گيرند و هرچه به سوي پرسش و پاسخ حركت كنند، زايش‌گر و انساني‌تر مي‌شوند. در فرآيندي كلي مي‌توان گفت كه انسان‌ها به ناچار به سياست تن مي‌دهند، زيرا دانايي كافي براي رفع ضرورت‌هايشان ندارند. فعال‌تر كردن اقتصاد از سياست‌زدگي جامعه مي‌كاهد و نظم دروني را در آن افزايش مي‌دهد.

وي درباره تفاوت نظم دروني و بيروني گفت: در اغلب مواقع، رانندگان با ديدن پليس در چهارراه‌ها، تقدم عبور و همچنين ايستادن پشت خط‌هاي عابر پياده را رعايت مي‌كنند اما در غياب پليس چندان خود را مقيد به رعايت نظم نمي‌دانند. چنين نظمي، بيروني است. اگر رعايت نظم جزيي از فرهنگ مردم شود، حضور پليس در چهارراه‌ها چندان تعيين‌كننده نخواهد بود، زيرا رانندگان بدون هيچ عامل بيروني به رعايت نظم پايبندند.

نويسنده كتاب «پرسشي از هايدگر: تكنولوژي چيست؟» با اشاره به استفاده از مستندات تاريخي براي پيشبرد بحث‌هاي كتاب جديدش گفت: در فاصله قرن‌هاي چهارم تا ششم هجري كه فرهنگ بيش از هر زمان ديگري فعال بود، حكيمان و فلاسفه بسياري ظهور كردند و فضاهاي آزادي براي مباحثات شكل گرفتند كه اين امر در زايندگي انديشه تاثير به‌‌سزايي داشت. در نيشابور آن دوران، دو ميليون كارگر و نيروي انساني مشغول كار بودند اما اين فضا با حمله مغولان فرو ‌پاشيد و با اوج گرفتن استبداد، جامعه ايران سياسي شد.

وي به بررسي انواع قدرت‌‌ها در جلد نخست كتابش اشاره كرد و گفت: در جلد دوم، مطالعه‌اي تطبيقي- تاريخي ميان جوامع مختلف انجام داده‌ام. در هر يك از اين جوامع، ادواري كه سياست يا فرهنگ بر آنها غالب بوده‌اند، بررسي شده‌اند.

نويسنده كتاب «جهان انساني، انسان جهاني» گسترش فضاهاي بحث آزاد را سبب حركت انديشه دانست و گفت: در صورت فقدان اين فضاها، انتظاراتي مانند افزايش سرانه فعاليت‌هاي فرهنگي در يك جامعه شبيه روياست.

وي از پايان نگارش اين اثر خبر داد و گفت: در حال چانه‌زني با ناشر براي چاپ كتابم. نشر «پايان» يا «علمي» اين كتاب را منتشر مي‌كند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط