گيلبرت آدير نويسنده، روزنامهنگار و منتقد سينما كه اقتباسهاي سينمايي برجستهاي از آثار او خلق شده است، در سن شصت و هفت سالگي بر اثر خونريزي مغزي در لندن درگذشت.-
آدير در 29 دسامبر 1944 در ادينبورگ به دنيا آمد ولي بيشتر عمر خود را در شهر پاريس گذراند. از او آثار داستاني بسياري به جا مانده است، مثل «آليس در سوراخ سوزن» (ادامه ماجراهاي «آليس در سرزمين عجايب» و «آليس آنسوي آينه») و «پيتر پن و تنها بچهها» (ادامه ماجراهاي «پيتر و وندي»).
نخستين رمان او با عنوان «معصومان مقدس» در سال 1988 جايزه رمان اول كلوپ نويسندگان را برد و از سال 1996 به طور مرتب براي ستون «موشكافي» ساندي تايمز مينوشت.
آدير در سال 1995 ترجمه متمايز او از رمان «ناپديدشدگي» ژرژ پرك نايل به دريافت جايزه ترجمه اسكات مونكريف شد، اثري كه در آن به پيروي از سبك نوشتاري پرك، از به كار بردن حرف e در ترجمه خود پرهيز كرده بود.
در سال 1997 فيلم «عشق و مرگ در لانگ آيلند» با اقتباس از رماني به همين نام از آدير ساخته شد و در سال 2003 فيلم «روياييها»ي برناردو برتولوچي هم بر اساس رمان «معصومان مقدس» شكل گرفت.
ديگر آثار داستاني او عبارتند از: «مرگِ آرتور» (1992)، «كليد برج» (1997)، «كتابِ بسته» (1999) و «بويناس نوچس، بوينس آيرس» (2004).
آدير همچنين آثار تحليل و غيرداستاني بسياري درباره نقد و نظريه سينما به جا گذاشته است، كه از آن جمله اند: «شب در تصوير» (1985)، «اسطورهها و خاطرات»(1986)، «ويتنامِ هاليوودي» (1981)، «موجسواري بر روح زمان» (1997) و «پستمدرنيست هميشه دوبار در ميزند» (1992).
آدير در اثر سكته مغزي بينايي خود را از دست داد و سالهاي پاياني عمر خود را درحالي در لندن ميگذراند كه مشغول بازنويسي «عشق و مرگ در لانگ آيلند» براي اجرا در صحنه بود.
وي روز پنجشنبه 8 دسامبر (17 آذر) بر اثر خونريزي مغزي درگذشت.
نظر شما