به گزارش خبرگزاری كتاب ایران (ایبنا)، در این نشست میهمانان برنامه حضور نیافتند و عباسلو جلسه نقد رمان مطرح «اتاق» را به تنهایی برگزار كرد.
رمان «اتاق» با ترجمه علی قانع و محمد جوادی كمتر از یک ماه پیش، تقریبا به طور همزمان توسط دو ناشر مختلف، راهی بازار كتاب ایران شد. رمان «اتاق» اثر پرفروشی است از نویسندهای ایرلندی كه نامش در دو ترجمه متفاوت چاپ شده است؛ در ترجمه قانع اِما دُوناِهو و در ترجمه جوادی اِما داناهیو.
عباسلو رقابت دو ناشر مختلف برای چاپ این كتاب را مثبت ارزیابی كرد و به مقایسه ترجمه جوادی و قانع پرداخت. به گفته عباسلو ترجمه جوادی از روی نسخه انگلیسی كتاب و ترجمه قانع از نسخه آمریكایی آن صورت گرفته و طرح جلدی كه ناشران آنها برگزیدهاند نیز بر همین اساس بوده است.
وی به تفاوت نگارش نام نویسنده در دو كتاب نیز اشاره كرد و گفت: بهترین فردی كه میتواند تلفظ صحیح نام نویسنده را بگوید خود او است. وی در مصاحبههایی نام خود را به سه بخش تقسیم كرده و طبق گفته او به نظر میرسد نامی كه نشر «آموت» برای نویسنده كتاب برگزیده، صحیحتر باشد.
وی به عیب و نقصهای هر دو ترجمه نیز پرداخت و گفت: هر دو كتاب اطلاعات غلطی دارند؛ مثلا در پشت جلد رمان «اتاق»، با ترجمه آقای قانع، آمده كه این كتاب برنده جایزه «اورنج» شده، در حالیكه تنها توانسته در جمع نامزدان این جایزه قرار بگیرد.
وی افزود: در ترجمه جوادی هم اینطور ذكر شده این رمان برگرفته از زندگی جنایتكار اتریشی است كه این تفكر خیلی درست نیست؛ چون با اینكه شباهتهایی بین این داستان و ماجرای جنایتكار اتریشی وجود داشته اما نباید این رمان را تحت تاثیر آن حادثه خواند.
صنعت «تشخیص» یا جان بخشی به اشیا از مواردی است كه به عقیده عباسلو، نویسنده رمان در نگارش آن به خوبي كار برده و این امر در ترجمه جوادی نیز نشان داده شده است؛ مثلا او در بخشی از داستان برای اینكه جنسیتی را كه جک برای اشیای اتاق قایل میشده نشان دهد، از عباراتی مانند «آقای آباژور» و مواردی مشابه بهره میگیرد كه این امر در ترجمه قانع نادیده گرفته شده است. كاری كه نویسنده در زبان انگلیسی با كمك ضمایر مونث و مذكر انجام داده بود.
عباسلو به مقدمه كتاب نیز اشاره كرد كه در نسخه نشر آموت حذف شده و این را یكی از نقاط منفی در داوریهای جشنوارههای كتاب دانست. او ادامه داد: این كتاب با شعری از یكی از شاعران یونان آغاز میشود و در ترجمه قانع عنوان شعر نیز به عنوان بخش آغازین آن ترجمه شده كه این امر اشتباه مترجم بوده است.
وی افزود: این شاعر به دلیل اشعار غنایی خود مطرح شده و اشعارش بسیار احساسی اند و در ایجاد احساس در مخاطب، به ویژه حس رقت و دلسوزی، بسیار موفق بوده است. این شعر به این دلیل در آغاز آمده كه این زمینه احساسی را به مخاطب منتقل كند و تضاد شخصیتی مادر و فرزند را نشان میدهد.
دبیر و منتقد این نشست، بعد از نام بردن از ضعفهای هر دو ترجمه گفت: به نظر میرسد میزان اشتباهات تا اندازهای است كه اگر اصلاح نشوند، ترجمه سومی از این اثر لازم به نظر میرسد.
عباسلو ترجمه اثر را یكی از عوامل تاثیرگذار در نقد یک كتاب دانست و افزود: اگر ترجمه مشكل داشته باشد نقد نیز ارزش ندارد زیرا منتقد متنی را نقد میكند كه مترجم به او میدهد.
بعد از این توضیحات بود كه عباسلو مختصری از خلاصه داستان را برای حاضران در جلسه شرح داد. وی در این باره گفت: این رمان داستان زندگی زنی است كه توسط مردی ربوده میشود و هفت سال در اتاقی اسیر میماند. او در همین اتاق فرزندی به دنیا میآورد و از ترس جان پسرش تصمیم به فرار نمیگیرد اما این تصمیم در پنج سالگی فرزندش تغییر میكند. تا بخش زیادی از كتاب تصور مخاطب بر این است كه گره اصلی داستان، فرار مادر و پسر است، ولي مشكلاتی كه بعد از آن برای این دو شخصیت پیش میآیند به موضوع اصلی داستان تبدیل میشوند.
عباسلو نقش تلویزیون را در این رمان پر رنگ دانست و گفت: جک پنج ساله در سراسر سالهای اسارت در اتاق، ادراك خود را از مادر و تلویزیون میگیرد و به همین دلیل است كه این ادراك را در جامعه از راه مقایسه منعكس میكند.
«جامعه» عامل دیگری است كه به اعتقاد عباسلو، در این كتاب نقش پررنگی دارد. وی در این باره گفت: جک معتقد است برای شكل دادن یك دهكده یا جامعه، دو نفر كافی است و او مانند شخصیت «شازده كوچولو» وقتی وارد جمع میشود بیشتر احساس تنهایی میكند. فلسفه تربیتی جک به گونهای است كه با جامعه به مشكل برمیخورد.
به اعتقاد عباسلو رمان «اتاق» اثری زبانمحور است و همین امر ترجمه آن را دشوار میكند. او این اثر را از نظر تاكید زبانی نویسنده با داستان «آلیس در سرزمین عجایب» مقایسه كرد و آن را یكی از فلسفیترین آثار داستانی در این زمینه دانست و گفت: به عقیده من داستان «آلیس در سرزمین عجایب» بیشتر از ماجرای جنایتكار اتریشی برای نوشتن رمان «اتاق» نقش داشته است.
نقد جامعه مدرن یكی از موضوع هاي اصلی این رمان بوده است. عباسلو با تاكید بر این امر گفت: این داستان را میتوان به دو بخش قبل از آزادی و بعد از آن تقسیم كرد. در بخش اول به نظر میآید جک و مادرش محصورند و جهان بیرون آزاد. در بخش دوم با آمدن در جامعه همه چیز برعكس میشود و جامعه نُرمهایی دارد كه این دو شخصیت نمیپذیرند و در آن پذیرفته نمیشوند. اینگونه میشود كه جک در بخشی از داستان میگوید: «ای كاش فرار نكرده بودیم.»
وی در پایان صحبتهایش به مفاهیم فلسفی كتاب اشاره كرد و گفت: معناهای فلسفی كتاب زیادند اما همین موضوع در برخی بخشهای كتاب به ضعف آن تبدیل میشود و نقش نویسنده بر راوی داستان غلبه مییابد. همین مساله سبب میشود برخی جمله هاي كتاب اصلا مناسب شخصیتهای داستان نباشند.
نشست نقد و بررسی رمان «اتاق» عصر دیروز (دوشنبه)، 12 دی ماه، بدون حضور مهمانان برنامه، در سرای اهل قلم برگزار شد.
سهشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۰ - ۱۱:۰۷
نظر شما