نويسنده در آغاز از روند جهاني شدن و تاثيرپذيري فرهنگها از آن سخن به ميان ميآورد و اشاره ميكند كه بايد كوشيد در اثر همراه شدن با جريان جهاني، كليت فرهنگ ايراني و هويت ملي آسيب نبيند. از سويي ديگر، توجه به تاريخ و بازخواني فرهنگ را ضروري ميداند و ماندگاري آن را در گرو به روز كردن آن قلمداد ميكند.
پس از آن انگيزه و اهداف خود را در نگارش كتاب برميشمارد. از جمله آن اهداف ميتوان به اين موارد اشاره كرد؛ ارايه محورهاي تربيت ديني آن گونه كه در جامعه ايراني مورد توجه بوده است، كمك به شناسايي هويت ايراني، توجه دادن به اين نكته كه پيشينيان ما داراي جامعنگري شگفتآوري بودهاند و تمام جنبههاي تربيت انساني را در نظر گرفتهاند. سپس به كوتاهي به شناخت فردوسي و شاهنامه، زير عنوان «فردوسي كيست؟» و «شاهنامه چيست؟»، ميپردازد.
در بحث «شاهنامه را چه اندازه ميشناسيم؟» كه يكي ديگر از موضوعات بخش اول است، از پيوند شاهنامه با ميتولوژي (اسطورهشناسي) و تاريخ سخن گفته ميشود و شاهنامه را منبعي مهم براي شناخت فرهنگ باستاني ايران ميداند و پيوند آن را با ادبيات پهلوي عنوان ميكند. از سويي ديگر، به سبب محتواي ژرف و چند سويه شاهنامه، اين اثر را پلي ميان فرهنگ باستاني ايران و فرهنگ پس از اسلام ميشناساند و از ارزش گرانبهاي آن براي زنده نگهداشتن زبان فارسي گفتوگو ميكند.
تاثير شاهنامه بر ادبيات فارسي نيز موضوع ديگري است كه با خواننده در ميان گذاشته ميشود و از هنر سخنوري و ارزش ادبي شاهنامه نكتههايي گوشزد و سرانجام اشارهوار به مساله شاهنامه و مليت ايراني پرداخته ميشود.
دو جستار كوتاه پاياني اين بخش از كتاب به «بازخواني نقش و اهميت كار بزرگ فردوسي» و «شاهنامه در نگرش ايرانيان» اختصاص دارد و به چنين بحثي ميپردازد كه اهميت شاهنامه در چيست و ايرانيان به اين اثر چگونه مينگرند و چگونه آمال و آرزوهاي خود را در وراي داستانها و ماجراهاي آن ميبينند.
مساله تربيت حقيقي و بازتاب آن در فرهنگ ايراني
«تربيت» عنواني براي بخش دوم كتاب است. تلقي نويسنده از مساله تربيت، رساندن و برخوردار ساختن آدمي از فرهنگ است. او تربيت را امري پيچيده و گسترده ميبيند و مينويسد كه انسان بايد در يك بستر فكري و فلسفي مشخص و مناسب قرار بگيرد تا بتواند با به كارگيري شيوههاي ويژه و در سايه برنامه تربيتي معين، راه كمال را طي كند. سپس ديدگاههاي فيلسوفان و مربيان تربيتي، همانند سقراط و افلاطون و ارسطو، را پيش ميكشد و بحث پايهاي «تربيت حقيقي كدام است؟» را در خور اعتنا و توجه ميداند.
نويسنده، واژههاي آموزش، پرورش و تربيت را به يك معنا نميداند و كلمه «تربيت» را تنها براي رساندن تحول انساني به كار ميبرد و معني حقيقي تربيت انساني را در كشاندن او به سوي ارزشها ميداند. آنگاه به مرور ديدگاههاي گوناگون مربيان و فيلسوفان تربيتي ميپردازد و نشان ميدهد كه مفهوم تربيت از چه گستره وسيعي برخوردار است.
پس از اين مقدمه، او از «تربيت و فرهنگ در ايران» ياد ميكند و به ريشه و معنا شناسي واژه «فرهنگ» توجه ميدهد. به گونهاي گذرا نيز از سير تحول و تكامل فرهنگ ايران گفتگو ميكند و تاكيد دارد كه شاهنامه را ميتوان اثري دانست كه در آن ساختارهاي جامعه ايراني و فرهنگ و تمدن آن، بازنمايي شده است.
مروري بر تاريخ باستاني ايران و شيوه تربيتي ايرانيان نيز از بحثهاي ديگر اين بخش است.
بررسي ديدگاه انديشمندان براي تربيت و پيوند آن با دين
بخش سوم كتاب، «تربيت ديني» نام گرفته است و تبيين مساله تربيت و نسبت آن با دين است. نويسنده براي رسيدن به چنين هدفي، ديدگاه انديشمنداني را واكاوي ميكند كه از منظر اسلام به موضوع تربيت انساني و به ويژه تربيت ديني نگريستهاند. او تلقي و برداشت كساني چون جاحظ، قابسي، ابن مسكويه، ابن سينا، سهروردي، مولوي، غزالي و سعدي را به اختصار شرح ميدهد و براي آن كه امكان مقايسهاي ميان ديدگاههاي دانشمندان تربيتي ساير مكاتب با انديشمندان اسلامي فراهم شود، برخي از ديدگاههاي آنها را مطرح ميكند. كساني همانند: كومنيوس، جان لاك، روسو، كانت، ياسپرس و هربارت.
در ادامه، موضوع «بازخواني مفهوم و بستگي تربيت و تربيت ديني» عنوان شده است. نويسنده با توجه به مفهوم ربوبيت، تربيت ديني را شناخت خدا به عنوان رب يگانه انسان و جهان و برگزيدن او به عنوان پروردگار خويش و تن دادن به ربوبيت او، تعريف ميكند و عناصر اصلي اين تعريف را برميشمارد. سپس شاخصههاي تربيت ديني را شرح ميدهد و نكته مهم در تربيت ديني را وابستگي آن به عمل و الگوي عملي ميداند. تاكيد نويسنده در پايان اين بخش از كتاب چنين است كه دين و تربيت نه تنها اختلافي با يكديگر ندارند، بلكه بستگي تنگاتنگي ميان آنها برقرار است.
ويژگيهاي انسان آرماني شاهنامه
عنوان بخش چهارم «انسان نمونه شاهنامه» است. نويسنده ويژگيهاي انسان آرماني شاهنامه را در جنگآوري، خردگرايي، زبان آوري و سخنگويي، همنوع دوستي و عشق به مردم، آزادگي و بي نيازي، اعتقاد به مرگ و نترسيدن از آن و پايبندي به عهد و پيمان ميداند.
سپس نگاه تربيتي شاهنامه را مورد توجه قرار ميدهد و در جمع بندي ديدگاههاي گوناگوني كه درباره تربيت در بخشهاي چهارگانه كتاب بيان شده است، به اين نتيجه ميرسد كه انسان داراي قابليت است، ضمن آن كه وجود او داراي ابعاد و پيچيدگيهاي بسياري است، سعادت و كمال آدمي هنگامي ميسر مي شود كه به همه ابعاد وجودي او توجه شود، تربيت نيز تابع فرهنگ و تمدن هر ملت است.
از سويي ديگر دين بخش بنياديني از ساختمان فرهنگ و تمدن هر ملت را تشكيل ميدهد، فرهنگ غني ايراني هم پيوستگي ويژهاي با دين دارد و آميختگي فرهنگ بالنده ايران باستان با دين و رويكردهاي شاهنامه سبب شده است كه در اين اثر هر سخن و رفتاري براي هدايت خواننده به سوي خداگونه شدن باشد. اين همان هدف نهايي تربيت ديني است.
اشارههاي تربيتي شاهنامه
بخش پاياني و مفصل كتاب، «آموزههاي تربيت ديني در شاهنامه» عنوان دارد و در آن به نقل ابيات فراواني از شاهنامه و دستهبندي آنها پرداخته شده است. نويسنده در بخش پاياني، در جستجوي پاسخ دادن به اين سوال بوده است كه مصداقهاي تربيت ديني در شاهنامه فردوسي كداماند؟ او محورهاي موضوعي و مولفههاي تربيتي شاهنامه را چنين برميشمارد: محورهاي موضوعي خداشناسي، معاد شناسي، خود شناسي، التزام عملي ديني و پذيرش نبوت و ولايت.
آنگاه با دستهبندي اشعار، از جاي جاي شاهنامه، تربيت ديني در اين اثر را نشان ميدهد. برخي از آن موضوعات كه هر كدام با نقل اشعار همراه شدهاند، عبارتند از: لزوم پرستش خداوند يكتا، توجه عميق به گوهر و سرانجام انسان، تمسك به انبياء، خشنودي به تقدير الهي، پذيرش حتمي بودن مرگ، پايبندي به عهد و پيمان و راستي، اعتقاد به سيطره اراده ي الهي و بسياري موضوعات ديگر.
ارايه چند پيشنهاد درباره انجام پژوهشهاي تربيتي درباره شاهنامه و نيز سخن كوتاه پاياني، آخرين برگهاي كتاب علي محمد آقا عليخاني را شكل ميدهد. نام و مشخصات منابع و مآخذ مورد استفاده نيز در انتها آورده شده است.
كتاب «تربيت ديني در آيينه شاهنامه» نوشته علي محمد آقاعليخاني را مولف با همكاري نشر مهكامه در 2 هزار نسخه و به بهاي 4750 تومان در دسترس خواستاران مباحث تربيتي و دوستداران شاهنامه فردوسي قرار داده است.
نظر شما