به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، نشست گروه تاريخ سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب به نقد و بررسي كتاب «تاريخ علم مردم» نوشته کليفورد کانر،نويسنده آمريکايي اختصاص داشت كه با حضور حسن افشار (مترجم كتاب)، زهير صياميان گرجي (پژوهشگر تاريخ و دانشجوي دكتري تاريخ دانشگاه تهران) و خديجه معصومي (دبير نشست) عصر يكشنبه (25 دي) برگزار شد.
حسن افشار در ابتداي سخنانش گفت: نويسنده اين كتاب، تاريخ علم مردم را نوشته است و ميخواهد نشان دهد كه مردم عادي چقدر در توليد علم موثر بودهاند. در اين كتاب مخاطبان تنها عالمان و مورخان نيستند بلكه همه كساني اندكه علاقه دارند بدانند علم چگونه به وجود آمده است.
وي افزود: با توجه به ديدگاه نويسنده كتاب ميتوان گفت كه وي از تلاشهاي بسياري از پيشينيان بهره برده و به اين نتيجه رسيده است كه تاريخ به دست مردم هم رقم خورده است. سهم تودههاي گمنام مردم و مردم كوچه و بازار در توليد و نشر علم بسيار بيشتر از آني بوده كه ما ميپنداريم و ميپذيريم.
سپس افشار به تعريفي پوزيتيويستي از علم پرداخت و گفت: برخي از دانشمندان معتقدند هر دانستهاي كه از رياضي و فيزيك فاصله بگيرد از علم فاصله ميگيرد. اما تعريف جامع از علم اين است كه علم مجموعه منسجمي از دانستههايي است كه قابل آزمايش و اثبات باشند و بتوان از آنها فرمولهايي را استخراج كرد و به نتايج تازهاي دست يافت.
وي كه پيش از اين كتاب «تاريخ علم كمبريج» اثر کالين رونان را به فارسي برگردان كرده، در ادامه سخنانش افزود: در اين تعريف جامع از علم، هم روانشناسي و هم جامعهشناسي ميگنجد چون اين دو علم قابل مشاهدهاند و در اين گروه جاي ميگيرند. بايد بگوييم اين دو علم با رياضيات و فيزيك تفاوت دارند.
تجربه افشار در ترجمه روان اين كتاب موثر بود
سپس زهير صياميان گرجي، پژوهشگر و منتقد گفت: ترجمه اين كتاب بسيار روان است و گويي احساس ميكني كه به فارسي نوشته شده و اين مسأله به تجربه افشار در ترجمه بازميگردد. همچنين دو كلمه تاريخ و مردم براي من جذابيت داشت. اگر علم را از نام اين كتاب برداريم، موضوعي كه براي مولف اهميت بسياري داشته تاريخ مردم بوده است.
وي افزود: با توجه به اين كه در زمينه تاريخ تفكر و تاريخ انديشه مطالعه داشتهام كوشش من بر اين بوده كه نقدم بر مبناي معناكاوي باشد، اين مسأله چند شاخصه دارد و نقش مولف را در نوشتن اين كتاب مورد بررسي قرار ميدهد.
صياميان اظهار كرد: ذهنيت مولف و خواننده به واسطه اين كتاب شكل ميگيرد و دستهبندي موضوعها نشان ميدهد كه شرايط بستر فكري و زمينه فكري نويسنده در آمريكا بوده است. كتاب رويكرد تاريخنگاري انتقادي دارد و تاريخ كساني را مينويسد كه فرودست جامعهاند و نگاه از پايين به بالا شكل گرفته است.
نگاه از پايين به بالا؛ ديدگاه مورخان اجتماعي است
اين پژوهشگر تاريخ در ادامه سخنانش گفت: سالهاست كه مورخان اجتماعي كوشيدهاند در تصويرهايي كه از گذشته به دست ميدهند «از پايين به بالا» نگاه كنند نه «از بالا به پايين». همچنين برخي به توصيف فعاليتهاي مردم عادي پرداختهاند و گروهي از راههاي ديگري بستر درك وقايع تاريخي را گسترش دادهاند اما بدون اين كه از ديدگاه طبقات اجتماعي غالب فاصله بگيرند.
وي افزود: نويسنده سعي كرده آن چيزهايي كه بديهي اند در حوزه كاري خود مورد نقد و بررسي قرار دهد. برخي معتقدند كه مراجعه به گذشته بدون هيچ پيش فرض امكانپذير نيست ولي نويسنده معتقد است كه نگاه به تاريخ و هنجارها به كسب معرفت و شناخت گذشته بستگي دارد. ميدانيم كه دستگاه معرفتي گوناگوني در اين زمينه وجود دارد، در پرسشي مطرح ميكنم كه اين كتاب اختصاص به كدام سنتگرايي دارد و در پاسخ بايد بگويم كه سنت ماركسيستي را مورد بررسي قرار داده است.
وي به نقد بيروني و دروني اين كتاب پرداخت و گفت: نقد دروني، پيوستگي اعضا و انديشههاي مولف است و نقد بيروني از نظر معرفتي مولف را مورد نقد و بررسي قرار ميدهد. گاهي ميگوييم تاريخ براي قدرتمندان نوشته ميشود و نويسنده سعي كرده موضع خود را مشخص كند كه تاريخ را براي مردم مينويسد و بايد پرسيد كه چرا اين كار را انجام ميدهد.
ديگر تاريخ، تاريخ قهرمانان نيست
وي افزود: نويسنده معتقد است كه ديگر تاريخ، تاريخ قهرمانان نيست و اين كتاب به ميان توده مردم آمده و تاريخ آنها را مينويسد. در فصل نخست كتاب پس از ارايه تعريفها اشاره ميكند كه تأكيد من بر فرايندهاي تجربي است تا فرايندهاي نظري.
اين پژوهشگر تاريخ گفت: رويكرد اين كتاب ماركسيستي است و سنت فكري بهشمار ميآيد كه متعلق به دنياي غرب است. عقلمحور و تجربهمحور است و به نتايج و پيامدهاي تجربه، باوري نقدگونه دارد، نويسنده به برابري حقوق همه انسانها احترام ميگذارد و پيش فرضهاي كار علمي خود را به خواننده انتقال ميدهد و راهكارهايي را ارايه ميدهد. نويسنده معتقد است كه نخستين پژوهش يك محقق بايد بر ديدگاههاي مردم استوار باشد.
كتاب «تاريخ علم مردم» خوانش ايدئولوژي است
وي افزود: اين كتاب از نظر نقد بيروني خودش يك خوانش ايدئولوژي از گذشته است و تأثيرات سياسي خود را بر خواننده انتقال ميدهد. در اين كتاب نگاه نخبگان همراه با پيامدهاي سياسي است، در حالي كه نويسنده معتقد است كه من به دنبال دمكراتيك كردن گذشته ام و پيش فرض اين مسأله هم نگاه دمكراتيك است.
صياميان اظهار كرد: همچنين رويكرد مولف يك نوع رويكرد تبارشناسي است كه تبار علم نخبگان را واكاوي كرده است و در جايي ميگويد كه براي نگارش اين كتاب خطوط بين صفحات سفيد منابع و كتابها را خواندهام و درباره كشت برنج توسط بردگان آفريقايي حتي به آگهيهاي روزنامهها نيز مراجعه كردهام.
نگارش تاريخ مردم، تاريخنگاري مدرن است
وي افزود: اين كتاب متعلق به گفتماني است كه در طبقه تاريخنگاري مدرن قرار ميگيرد و پسااستعماري نام گرفته است و نقش چين، هند، آفريقا و... را در تاريخ علم مورد بررسي قرار ميدهد. يعني با يك نگاه كلي از گذشته تاريخ علم را بررسي ميكند. پيش فرض آن نيز يك نوع تاريخنگاري هگلي است كه از دوره طلايي يونان آغاز ميشود و به تمدنهاي قرون وسطي انتقال مييابد و به دوران معاصر ميرسد. نويسنده سعي ميكند همه اين مسايل را در كتاب به چالش بكشاند و نسبت دانش و قدرت را به صورت عيني نشان دهد.
وي افزود: نام اين كتاب تاريخ علم است ولي تاريخ تفكر را نيز مورد بررسي قرار ميدهد. علم جديد، مادامي كه ساز و كارش را هرج و مرج نيروهاي اقتصادي بازار تعيين ميكنند، موجب كور ويرانگري باقي خواهد ماند. مسألهاي كه بايد حل شود اين است كه آيا علم و صنعت و فناوري را ميتوان تحت نظارتي واقعا دموكراتيك در بستر اقتصاد جهاني برنامهداري قرار داد، تا همه ما بتوانيم اطلاعات علمي را كه به سختي پيدا ميكنيم در دسترس يكديگر بگذاريم.
در ابتداي نشست نيز خديجه معصومي، دبير نشست بخشهاي مختلف كتاب را براي حاضران در جلسه معرفي كرد.
کليفورد کانر (نويسنده آمريکايي) در كتاب «تاريخ علم مردم» به تبيين ديدگاههاي متخصصان و کارشناسان علمي پرداخته است. کانر در اين اثر با استفاده از نظريات مختلف ثابت ميکند که علم دستاورد مردم است و دانشمندان از اين دستاورد استفاده ميکنند. «تاريخ علم مردم» به كوشش نشر ماهي منتشر شده است.
دوشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۰ - ۱۰:۱۲
نظر شما