دوشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۰ - ۱۵:۱۴
چهار نگاه متفاوت به نامه‌ای كه همين الان رسيد!

چهار نفر از اعضا و مربیان ادبی كتاب‌خانه‌هاي کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان اردبیل، کتاب شعر «نامه‌ات همین الان رسید» را نقد کردند.

ايبنا نوجوان: کتاب «نامه‌ات همین الان رسید» در بردارنده‌ی 10 شعر در قالب «چهار پاره» و 3 اثر در قالب نيمايي است. نقدهاي نوجوانان عضو كتاب‌خانه‌هاي اين استان و مربيان اين مراكز فرهنگي و هنري در سايت خبري كانون استان اردبيل منتشر شده است.
 
مربی ادبی مرکز شماره‌ي یک اردبیل درباره‌ي اين كتاب نوشته است: «وجود 3 شعر در قالب نيمايي، کتاب را از یکدست بودن و یکپارچگی قالب درآورده است. مضمون و درون‌مایه‌های متفاوت، موضوع‌های بکر و تازه‌ی شعرها و نگاه متفاوت شاعر به دنیای پیرامون خود ساختاری قابل تأمل به اشعار داده است.»
 
«پریناز ستونه» در بخش ديگري از نقد خود تكرار برخي موضوعات را نامناسب مي‌داند و در اين‌باره توضيح مي‌دهد: «گاهی موضوع‌هایی مثل زیارت موضوع 5 اثر را در این کتاب به خود اختصاص داده است كه اين تكرار، كتاب را ملال‌آور كرده است و این پرسش را در ذهن ایجاد می‌کند که آیا شاعر توانای ما با کمبود موضوع مواجه بوده است؟»
 
او مي‌افزايد: «زبان اشعار ساده، روان و در بیش‌تر موارد روایی است و اوج و فرود یا برجستگی خاص لفظی در آن دیده نمی‌شود. کلمات، بیش‌تر ساده‌اند و از لحاظ معنی نوجوان را دچار تکلف نمی‌‌کند و زود فهم است. در بعضی ابیات حتی ساختار دستوری جملات نیز دچار دگرگونی نمی‌شود و شاعر ساختار را فدای وزن و قافیه نمی‌کند:
خوش به حال کسی که وقت غروب
یاکریم دلش مسافر توست
...
خوش به حال کسی که عشق تو را
بر دل و دیده تا ابد بکشد (شعر مسافر تو)
...
دایی من هم دچار آن شده
خانه‌اش نزدیک شهر مشهد است (شعر مثل شقایق‌ها)»

مربي ادبي كانون ادامه مي‌دهد: «شاعر در بیش‌تر ابیات توانسته است معنی و مفهوم موردنظر خود را با استخدام جملات و مصراع‌های کوتاه به خواننده انتقال دهد:
چشم‌شان به سوی آسمان
دست‌شان همیشه در قنوت (شعر شاخه‌ها)
و کمتر اتفاق می‌افتد که از ابیات دور از ذهن برای انتقال مفاهیم استفاده کند:
او که تا حالا گمان می‌کرد
توی انباری عروسک بود
بعد از آن یک چیز را فهمید
اسم او حالا مترسک بود (شعر مترسک)

«ستونه» در ادامه‌ي نقد اين كتاب ويژگي‌هاي ديگري از شعرهاي مجموعه را بيان كرده است: «بعضی از اشعار روایت یک داستان کوتاه است و بیش‌تر به نظم در آوردن یک داستان واقع‌گرایانه است که در آن صنایع معنوی و کلامی کمتر به چشم می‌خورد. شعرهاي «کارنامه‌ی دل» و «مترسک» از اين جمله‌اند.»

اين مربي كارگاه‌هاي ادبي اضافه مي‌كند: «شاعر در بیش‌تر اشعار برای خلق تعابیر جدید و تصویرهای نو کوشیده است که حاصل این تلاش‌ها گاه مثل نمونه‌های زیر تحسین‌برانگيز است:
تو به آسمان نگین ماه
تو به شب ستاره داده‌ای (شعر تازه)
...
به زمین گفت که سرسخت نباش
نرم شو مثل حریر مهتاب (شعر گل محمدی)
...
زیر نور این گنبد طلا
قد کشیده‌ام چون گل دعا (شعر گل دعا)
یک ستاره اشک
روی دامنم
از شب حرم
دل نمی‌کنم (شعر گل دعا)

او ادامه مي‌دهد: «از میان صورت‌های خیال مناسب برای شعر کودک و نوجوان، تشبیه و تشخیص در اشعار این مجموعه بیش‌ترین کاربردها را دارد؛ اما گاهی تشبیه از لحاظ مفهوم زیبا به نظر نمی‌رسد:
دایی من قهرمان جنگ بود
حال، رنجور است و لرزان مثل بید (شعر مثل شقایق‌ها)

که مثل بید لرزان بودن بیش‌تر در مفهوم ترسو بودن به کار می‌رود و استفاده از آن به معنی «بیمار» اشتباه است. و همچنین است «مثل شقایق شهید شدن» در بیت بعد:
او تمام آرزویش این شده
که شود مثل شقایق‌ها شهید
از نمونه‌های تشخیص می‌توان به ابیات شعرهاي «رخت‌ها» و «شاخه‌ها» اشاره کرد که از موضوعات بکری است که شاعر با دید ظریف و نکته بینانه‌ی خود به آن پرداخته و تشخیص در آن‌ها به وفور دیده می‌شود:
شاخه‌ها بزرگ می‌شوند
بعد ازدواج، حلقه، گل
بعد بچه‌دار می‌شوند
بچه‌های خوشگل و تپل
گاه شاد و سبز و سرخوشند
گاه زرد و دل شکسته‌اند
موقعی به خواب می‌روند
گاه دور هم نشسته‌اند
چشم‌شان به سوی آسمان
دست‌شان همیشه در قنوت
شاخه‌ها خدای بیشه را
شکر می‌کنند در سکوت (شعر شاخه‌ها) 

یک نفر کوتاه و چاق
آن یکی خیلی بلند
کوچک و ریز و درشت
پشت هم صف بسته‌اند (رخت‌ها)»

«ستونه» درباره‌ي ديگر صنايع ادبي به كار رفته در اين مجموعه نوشته است: «شاعر برای پرهیز از یکنواختی و سادگی در کاربرد تشبیه در اشعار خود بیش‌تر سعی کرده است با حذف برخی از ارکان تشبیه به تصاویر شعری خود قوت و قدرت بیش‌تری ببخشد. مانند حذف ادات تشبیه، وجه شبه در بندهای زیر که تشبیه را به استعاره بدل کرده است:
تمام گیس‌های من سفید شد
مرا از انتظار
پیر کرده‌ای (شعر نامه‌ات همین الان رسید)
بهار روسری سبز برگ را
به روی گیسوان خیس شاخه بسته است (شعر پل) 

جدا از صنایع معنوی، شاعر گاهی نیز صنایع لفظی را به استخدام شعر خود در آورده تا از آن بهره جوید. مثل زیبایی رقص حروف یا واج آرایی حرف‌هاي «س» و «ش» در ابیات زیر:
چشم‌شان به سوی آسمان
دست‌شان همیشه در قنوت
شاخه‌ها خدای بیشه را
شکر می‌کنند در قنوت (شعر شاخه‌ها)» 

او درباره‌ي تصویرگری کتاب گفته‌ است: «تصویرهای کتاب گاهی مبهم است و هیچ ربطی به مفهوم شعر ندارد مثل تصویر شعر «مسافر تو». در برخی از تصاویر شخصیت‌های تصویر پشت به نوشته طراحی شده‌اند. در صورتی که باید رو به شعر باشند و نظر خواننده را به آن جلب كنند. مثل «کارنامه‌ی دل» و «مسافر تو». تصاویر نه تنها برای درک مفاهیم شعر به کمک خواننده نمی‌آید بلکه گاهی مبهم به نظر می‌رسد، هم‌چون تصاوير به كار رفته در شعر «کارنامه‌ی دل».»

مربی ادبی مرکز شماره‌ي 4 اردبیل نيز نقدي بر اين كتاب نوشته است: «عنوان انتخاب شده برای کتاب، عنوانی مناسب و جالب برای اثري داستان به نظر مي‌رسد. عنوان کتاب به محض دیدن، ذهن مخاطب را درگیر متن داستانی می‌کند و خود را در کش و قوس کوچه پس کوچه‌های داستان می‌کشاند. این تفکر با طرح گرافیکی روی جلد نیز به اوج خود می‌رسد.»
 
«یحیی یوسفی‌اصل» مي‌افزايد: «شعرهایی با مضامین مذهبی البته در حال و هوای حرم مقدس امام رضا(ع) با عناوین، «کارنامه‌ي دل»، «مسافر تو»، «طعم سیب زیارت» و «گل دعا» سنگین‌تر است. که این شاید علامت سوالی باشد در ذهن مخاطب که در یک مجموعه‌ی 13 شعری چهار مورد، مضمون تکراری استفاده شده است که اگر با دقت بیشتری شعرها خوانده شوند متوجه آن خواهیم بود که چند مورد آن با گروه سنی ذکر شده هم‌خوانی ندارد و شاید ضعیف‌ترین شعر این مجموعه هم باشد.»
 
او با بيان نمونه‌هايي درباره نبود هماهنگي در عناصر شعري مجموعه نوشته است: «در شعر «طعم سیب زیارت» آشفته بازاری برپاست. شاعر تمام طعم‌ها را با زبان و ترکیبی بسيار ساده و بدون حفظ هارمونی عناصر به هم می‌ریزد. جالب است كه از این شاخه به آن شاخه پریدن تصويرگر را هم درگیر این ماجرا می‌کند‌. تصاوير صفحه به طوری با خطوط زیگزاک که در انتها‌ي همه‌ي آن‌ها به یک نقطه که شاید سیب گم شده در شعر باشد می‌رسد:
مثل یک بستنی بود
توی یک ظهر مرداد
عطر یک دسته گل داشت
مزه‌ي سیب می‌داد
طعم شیرین گیلاس
مزه‌ي شربت قند
طعم یک خواب شیرین
زیر کرسی اسفند
مزه‌ي آب، وقتی
خسته و تشنه باشی
مثل یک ماهی سرخ
در دل حوض کاشی
طعم آزادی فنج از قفس، از اسارت
واقعا گفتنی نیست طعم سیب زیارت
 

يوسفي‌اصل درباره‌ي شعر «مترسک» گفته است: «شعرهای زیادی «مترسك» سروده شده است اما شعر «مريم اسلامی» با اين موضوع با بقيه اين اشعار فرق دارد. اسلامی با قالب، ترکیب و دید جدیدتری به سراغ مترسک می‌رود. عاطفه‌ي شعری موجود در اين شعر به ظرافت و تیزبینی شاعر برمي‌گردد. او  توانسته است در پایان شعرش هویتی برای این موجود رقم بزند.»
 
او اضافه مي‌كند: «تصويرگري اين شعر نیز ستودنی‌ست. تصويرگر با طراحی و ترکیب‌بندی ابیات در قالب یک مترسک تصویر جالبی را به وجود آورده است. این دقت و نوع اندیشی شاعر او  را از دیگر شاعران نسبت به نگاه نو و بکرش متمایز می‌كند.

اين مربي ادبي معتقد است نگاه متفاوت و تازه‌ي شاعر در شعر «رخت‌ها روی بند» به اوج خود می‌رسد. او در اين‌باره مي‌گويد: «همه‌ی ما بارها و بارها لباس‌های رنگارنگ با شکل‌های متفاوت را روی بند رخت دیده‌ایم یا ازکنارشان گذشته‌ایم اما باز هم این نگاه جست‌وجوگر و خلاقانه‌ی شاعراست که از کنار این صحنه‌ی به ظاهر ساده، بی‌تفاوت نمی‌گذرد. او رخت‌ها را هم شبیه انسان‌ها می‌بیند، انسان‌های چاق ولاغر، پیر و جوان… .
باد وقتی می‌وزد
رخت‌ها در روی بند
خوب اگردقت کنی 
مثل آدم زنده‌اند
یک نفر کوتاه و چاق
آن یکی خیلی بلند
کوچک و ریز و درشت
پشت هم صف بسته‌اند…
یک نفر با دست خود 
می‌کشد خط و نشان
دیگری خسته شده
می‌دهد پا را تکان… 

او ادامه مي‌دهد: «شاعر این مجموعه‌ی شعری از تخیل شاعرانه و خلاقیت بالایی برخوردار است. این نکته را می‌توان از تصویرهای شاعرانه و نگاه متفاوت و خلاقانه‌ی او دریافت اما این امر در مجموعه‌ی شعری شاعر دوام همیشگی را ندارد و در برخی موارد به نظر می‌رسد گاهی سهل‌انگاری‌ها و کم‌دقتی‌های شاعر از قوت شعرها کاسته است. به‌ عنوان مثال برخلاف برخی شعرها که از ایجاز شاعرانه‌ی خوبی بهره دارند، در برخی شعرها، شاعر دچار تسلسل شده و در اختیار اوزان شعری قرار گرفته است و به اجبار وزن و قافیه، شعر را دچار حشو و زیاده‌گویی کرده است. به عنوان نمونه در شعر «مسافر تو»:
زیر آن آسمان روشن و گرم
گل کند زیر نور قد بکشد

يوسفي‌اصل معتقد است وجود ترکیبات کلیشه‌ای و تکراری در برخي شعرها از جمله‌ي ضعف‌هاي كتاب به‌شمار مي‌رود و در اين‌باره توضيح مي‌دهد: «تركيبات كليشه‌اي سبب شده است کتاب از یک‌دستی بیفتد. به این بیت‌های کلیشه‌ای توجه کنید:
سر زد و غنچه زد و زیبا شد
گل سرخ نبی آمد به حیات
آسمان دید و به تحسین می‌گفت:
بر گل روی محمد(ص) صلوات»

«آرزو بیداری»، عضو نوجوان مرکز شماره‌ي 2 اردبیل نيز نقدي بر اين كتاب نوشته است. او معتقد است «نامه‌ات همین الان رسید» توانسته با زبانی ساده و روان، فضایی صمیمی، ملموس و باورپذیر  مخاطبانش ایجاد کند. اين خواننده‌ي نوجوان توضيح مي‌دهد: «شاعر در شروع کتاب، خواننده را با صمیمیت و صداقت با اشعارش همراه می‌کند. کتاب با کلامی ساده اما پر از تصویرهای خیال‌انگیز آغاز می‌شود و موج این تصاویر تخیلی تا پایان کتاب ادامه دارد.»

او مي‌گويد: «شعرهای این مجموعه گرچه روان هستند اما تصاویری تکراری دارند و حرف جدیدی برای گفتن در آن‌ها دیده نمی‌شود. موضوع شعرها باز هم از طبیعت و زیارت و... مثل موضوعات سایر شعرهاي نوجوان تکراری است. انگار چیز تازه‌ای وجود ندارد که بشود درباره‌ی آن‌ها شعر گفت. تا کی باید شعری درباره‌ی فصل بهار بشنویم؟!»

او ادامه مي‌دهد: «البته در این مجموعه، شعرهایی هم وجود دارد که شاعر به آن‌ها از دیدگاهی جدید نگاه کرده است و بیان و نوع برخوردش با موضوع تکراری نیست مثل شعر «نامه‌ات همین الان رسید» یا «رخت‌ها در روی بند» شاعر در این شعر با زبانی ساده، صمیمی، کوتاه و البته از جنس طبیعت به سرودن شعر پرداخته است. با این‌که در شعر شاهد اتفاق تازه‌ای نیستیم اما تا به حال هیچ شاعری نامه بین اجزای طبیعت رد و بدل نكرده است.»

اين خواننده‌ي نوجوان معتقد است، نوجوان یک بچه‌ی احساساتی یا صرفاً خیالباف نیست. همه‌ی نوجوانان این‌گونه نیستند و فقط بعضی از نوجوانان ممکن است این‌گونه شعرها را دوست داشته باشند. تنوع در موضوع خیلی مهم است. در این مجموعه تنوع موضوع کم است. برای همین به جز یکی دو شعر بقیه‌ی شعرها اصلا توانایی برقراری ارتباط با نوجوانان مختلف با سلیقه‌های گوناگون را ندارند.»

آرزو مي‌افزايد: «اشعار این کتاب ساده و دلنشین است. احساس و تخیل بر زیبایی و جذابیت کتاب افزوده است. قالب‌های شعر نیز مناسب است و جسارت شاعر در انتخاب آن‌ها ستودنی است. اما در بعضی شعرها مثل شعر مشق شب، به نظر می‌رسد نظم و ترتیب شعر به هم خورده و شکل ظاهری قالب تغییر کرده است. وقتی بیت‌های نخست را می‌خوانی فکر می‌کنی قالب شعر مثنوی است اما در بیت‌های بعدی می بینی از قالب مثنوی خارج شده و به شعر نو تبدیل می‌شود.»

«فرزانه محمدی»، عضو نوجوان كتاب‌خانه‌ي نمین درباره‌ي زبان اين اثر نوشته است: «مجموعه‌ی «نامه‌ات همین الان رسید» زبان و بیانی ساده، روشن، واضح و متناسب با گروه سنی مخاطب دارد و خواننده پیام و مقصود شاعر را به خوبی درک می‌کند. با توجه به ویژگی‌های قالب‌های چهارپاره و نیمایی، شعرها از وزن و موسیقی و آهنگ مناسبي برخوردارند.»

او مي‌افزايد: «عنوان كتاب تا حدودی جالب و جذاب است. البته خواننده با دیدن عنوان به رد و بدل شدن نامه بین دو انسان می‌اندیشد. اما با خواندن اولین شعر متوجه می‌شود که نامه‌نگاری و گفت‌و‌گو بین دو عنصر طبیعت اتفاق افتاده است.»
 
فرزانه معتقد است شاعر در سرودن اشعار علاوه بر عناصر تخیل، وزن و موسیقی و عاطفه از آرایه‌های ادبی همچون تشبیه، استعاره و تشخیص نيز استفاده کرده است. اين خواننده‌ي نوجوان درباره‌ي موضوع شعرهاي مجموعه مي‌گويد: موضوع شعر بعضي شعرها مانند «رخت‌ها در روی بند»، یک اتفاق روزمره و عادی محیط زندگی ماست كه شاعر با استفاده از تخیل و صنعت جاندار انگاری و شخصیت‌بخشی به توصیف این صحنه پرداخته است. بعضی از شعرها نیز بر محور عاطفه استوار است و به نوعی بیان واقعیت‌های زندگی است و تخیل را به خود راه نداده است و جنبه‌ی روایت‌گونه و نقل خاطرات است مثل شعر: کارنامه‌ی دل، مترسک، مثل شقایق‌ها و گل دعا.»

عضو كتاب‌خانه‌ي شهر نمين درباره‌ي نقاط ضعف مجموعه نوشته است: «در این کتاب، تناسبی بین طرح روی جلد و عنوان کتاب وجود ندارد. بخشی از طرح مربوط به تصویر «شعر تازه» است و عنوان مربوط به شعری دیگر. ولی عنوان با متن کتاب تناسب دارد و مربوط به اولین شعر کتاب (نامه‌ات همین الان رسید) است. طرح روی جلد با اندکی تغییر در چند صفحه‌ی اول و آخر کتاب تکرار شده است که چندان جالب به نظر نمی‌رسد.»

 او مي‌افزايد: «کتاب فاقد فهرست مطالب و شماره‌ی صفحه است. اما شناسنامه‌ی کتاب کامل است. مخاطب پس از خواندن کتاب با تکرار موضوع و مضمون (به عنوان مثال موضوع زیارت) مواجه می‌شود. زبان و بیان بعضی از شعرها مثل «کارنامه‌ی دل»، «مترسک» و «مشق شب» نیز بسیار ساده و مناسب گروه‌هاي سنی پایین‌تر است.»

منبع: روابط عمومي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان استان اردبيل 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها