به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کنستانتین استانیسلاوسکی نامی آشنا در عرصه تئاتر است. اهم دستاوردهای او در عرصه کارگردانی و بازیگری تئاتر به تاثیرات او بر فنون بازیگری برمیگردد. «بازیگری سیستم» که استانیسلاوسکی مبدع آن است در اکثر کشورها طرفدار یافت و به عنوان یکی از فنون اصلی بازیگری خاص هر کشور درآمد.
بر این اساس میتوان تاثیرات سیستم استانیسلاوسکی را در بازیگری تئاتر و سینمای کشورهای مختلف بررسی و تحلیل کرد که چندی پیش جمشید جهانزاده بازیگر قدیمی تئاتر و سینما با کتاب «استانیسلاوسکی و تاثیر او بر تئاتر ایران» به این تحقیق پرداخت.
نکته مهمی که در کتاب به چشم میخورد نبودن یک طرح پژوهشی مدون و دقیق است. همین مساله ایراداتی اساسی را بر کتاب وارد میسازد و مهمترین این ایرادها نبودن ارتباط منطقی بین عنوان و محتوای کتاب است. کتاب تنها 160 صفحه است و صرفا از صفحه 120 است که مطالبی در رابطه با عنوان کتاب آورده میشود.
اشکال دیگر کتاب استفاده فراوان و مکرر از یک منبع و همینطور استفاده از منابع دست دوم است. اصلیترین منبع نویسنده برای زندگی استانیسلاوسکی کتاب «زندگی من در هنر» است که ارجاعات فراوان و البته غیر فنی و بدون تحلیل به این کتاب داده میشود.
همینطور یکی از منابع نویسنده جزوههای درسی دکتر علی رفیعی است که البته توضیحی در مورد این جزوه درسی که در چه سالی و کدام دانشکده یا آموزشگاه بوده، داده نمیشود.
نویسنده در برخی از مطالب کتاب نیز به منابع مناسب رجوع نداشته است؛ به عنوان مثال در صفحه 100 کتاب برای بیان اوضاع در دوران مشروطیت نویسنده به کتاب «نقد ادبی» دکتر زرینکوب رجوع کرده است. این ارجاع جای تامل فراوان دارد چرا که به هیچ عنوان مطلب ربطی به نقد نمایشنامه ندارد، در همین راستا در صفحه 102 کتاب ماخذ مطلب تشکیل دارالفنون کتاب «ادبیات نمایشی ایران» تالیف جمشید ملکپور نام برده شده است که به نظر، مولف میتوانست برای این رویدادها به منابع مهم و دست اولی چون «تاریخ مشروطه» و یا «تاریخ بیداری ایرانیان» رجوع کند.
همینطور اشکال نبودن طرح اولیه در کار باعث شده که جهانزاده در فصلهای کتاب، مطالب بدون ارتباط منطقی با محتوای کتاب را بیاورد، به عنوان مثال در صفحه 101 وی در دو پاراگراف درباره فرمان مشروطیت و سپس تغییر عنوان مجلس شورای ملی به مجلس شورای اسلامی مطالبی را میآورد که هیچ کارکردی از آنها در راستای محتوا نمیگیرد.
به نظر میرسد او میتوانست با تحلیل شرایط به نتایج مناسبی برای تبیین چگونگی شکلگیری تئاتر و حواشی پیرامون آن، برسد. به همین ترتیب در بخشی موسوم به پیشگامان (که البته باز هم ربطی به محتوای کلی کتاب ندارد) در پانوشتی، نام پدر و مادر آخوندزاده ذکر شده است، که باز هم ارتباطی به محتوا ندارد و معلوم نیست نویسنده از آوردن این نامها چه هدفی داشته است. البته باز هم معلوم نیست که زندگی نامه آخوندزاده و میرزاآقا تبریزی چه گرهای را از محتوای کتاب، که تاثیر استانیلاوسکی بر تئاتر ایران است، باز میکند.
پینوشتهای کتاب هم با اصول علمی و آکادمیک پژوهش نمیخواند؛ به جز اشکال در ارجاعات و نوشتن منابع که در بالا بیان شد، جهانزاده گاهی نکات کاملا بدیهی برای دانشجویان تئاتر (که مخاطبان این کتاب هستند) را در پینوشت توضیح داده و عنوان یا لغتی را که نیاز به توضیح دارد از قلم انداخته است. به عنوان مثال در صفحه 54 نویسنده در پانوشت بیان کرده که «اتللو» اثر شکسپیر است اما مارسل پانیول که نامش در صفحه 128 کتاب آمده است، بدون هیچ توضیحی رها میشود.
اما نویسنده در بخش تئاتر ایران و استانیسلاوسکی هم (که مهمترین بخش کتاب است) صرفا به ذکر یک مجموعه از اتفاقات و حواشی میپردازد و مخاطب به هیچ عنوان با تحلیل شیوه بازیگری گروههای تئاتری ایرانی مواجه نمیشود و این ایرادی بسیار بزرگ برای این کتاب است چرا که همه مطالب کتاب را میتوان در دو کتابی که منبع اصلی بوده، خواند و دیگر نیازی به این کتاب نداشت.
البته در پایان مخاطب متوجه میشود که کتاب صرفا پاسخی است به اظهارات مرحوم اسکویی درباره عبدالحسین نوشین و دیگران که منظور نویسنده از نگارش این کتاب هم همین نکته بوده است؛ بنابراین نویسنده میبایست عنوان کتاب را عوض کند چرا که به نظر، مخاطب با دیدن عنوان انتظار یک کتاب کاملا تخصصی و تحلیلی را دارد و نه یک کتاب خاطره!
کتاب «استانیسلاوسکی و تاثیر او بر تئاتر ایران» به قلم جمشید جهانزاده، در 160 صفحه و با قیمت چهارهزار تومان توسط نشر افراز منتشر شده است.
پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۰ - ۰۸:۰۰
نظر شما