دکتر محمد ضیمران، استاد فلسفه هنر و نویسنده این اثر، در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، عنوان کرد: سعی کردم در این اثر برداشت متفکران معاصر را درباره افلاطون و فلسفه او بازتاب دهم. اين بررسي به ما كمك ميكند تا ارتباط افلاطون با دوره مدرن را دريابيم. در واقع، اين كتاب ارتباط میان سنت افلاطونی و سنت مدرنیته را نشان ميدهد. بر این اساس، برداشت فیلسوفان مدرنی مانند نیچه، هگل، دریدا، فوکو، لویناس و گادامر را از افلاطون در فصولی جداگانه بررسی کردهام و قصدم این بود که نگاه این معاصران را به فیلسوف موسسی مانند افلاطون دریابم. از این طریق، زنجیرههای برهانهای فلاسفه معاصر نسبت به اندیشمندان کهن مشخص میشود.
وی افزود: این بررسی دستاوردها و مولفههای اساسی تفکرات افلاطون را که طی 2500 سال سبب ماندگار شدن آن در عرصه فلسفه شدهاند، به ما نشان میدهد. احساسم این بود که بررسی چنین مسالهای مهم است و جای کار دارد. اندیشههای افلاطون یکی از دغدغههای اصلی اندیشه لویناس قلمداد ميشود و دریدا یکی از کتابهایش را به طور کامل به افلاطون اختصاص داده است. فوکو نیز توجه زیادی به افلاطون داشت. این کتاب میکوشد دلیل و نحوه توجه این اندیشمندان مدرن به افلاطون را در بیش از 400 صفحه نشان دهد و تحلیل کند.
اين مدرس دانشگاه ادامه داد: تمامي اين فلاسفه، مدرنند و با ديدگاههاي مدرن سراغ افلاطون رفتهاند. خواندن اين كتاب به مخاطبان كمك ميكند تا متوجه شوند افلاطون به چه درد فلسفه امروز و مدرنيته خورده است، اگرنه پيش از اين كتابهاي زيادي درباره افلاطون نوشته و ترجمه شدهاند. شايد بتوان گفت كه اين اثر نشاندهنده انديشه افلاطون در دوره مدرن است.
ضيمران افزود: کتاب «افلاطون، پایدیا و مدرنیته» شامل یک واژهنامه یونانی ـ فارسی درباره اصطلاحات و تعابير فلسفي است. تا جایی که بررسی کردهام، در هیچ یک از کتابهای فلسفی واژهنامه یونانی به فارسی موجود نیست، در حالي كه عدهاي از علاقهمندان به فلسفه تمايل دارند برخي از متون فلسفي را به زبان يوناني مطالعه كنند و چنين واژهنامههايي ميتواند تا اندازهاي به آنها كمك كند.
وی درباره نحوه کار خود در تاليف این کتاب گفت: ابتدا آن دسته از فلاسفهای را که به افلاطون توجه داشتهاند، معرفی کردم. چیستی پایدیا و چرایی اهمیت آن در فرهنگ یونان، بخش دیگری از مطالب کتاب را به خود اختصاص میدهد. کتاب «پایدیا»ی افلاطون در سه جلد توسط آقای لطفی به فارسی برگردانده شده است اما این اثر چنان که شایستهاش بود، مورد توجه قرار نگرفت. بررسي اين اثر افلاطون، ناگزير از توجه به هستيشناسي و معرفتشناسي اين فيلسوف است و به همين دليل، اين بخش از آراي افلاطون را نيز مورد توجه قرار دادم.
اين مترجم و نويسنده درباره چرايي برگزيدن افلاطون براي رديابي تفكراتش در عصر مدرن و پستمدرن گفت: او فيلسوفي موسس در تاريخ فلسفه است. درباره اهميت ارسطو نميتوان ترديد داشت اما هيچگاه نميتوان او را متفكري موسس در فلسفه و همرديف ارسطو دانست. فيلسوف موسس فردي است كه يك جهانبيني و دستگاه فلسفي را طرح كند و سامان دهد كه دستكم تا 10 قرن و بيشتر طرفداران و پيروان پيدرپي داشته باشد. براي مثال، كانت را ميتوان در زمره فلاسفه موسس و در كنار افلاطون قلمداد كرد.
وي افزود: نه تنها فلسفه غرب، بلكه فلسفه اسلامي نيز از آبشخور تفكرات افلاطون سيراب شد. «آلفرد نورثوايتهد» فيلسوف بزرگ انگليسي، يكي از متفكراني است كه افلاطون را ستوده و بر اهميت او تاكيد كرده است. به اعتقاد وي، تمام فلسفه در 2500 سال گذشته پانوشتي به فلسفه افلاطون قلمداد ميشود. اين گفته، به آن معناست كه فلسفه پس از افلاطون، حاشيهاي بر انديشه اوست، چراكه اين فيلسوف يوناني محورهاي اساسي انديشه را تعيين كرد و در تمام اين قرون، هر فيلسوفي از ظن خودش يار او شد. اين امر، نشاندهنده بزرگي انديشه افلاطون است چون اين توانايي را دارد كه برداشتها و تفسيرهاي مختلفي از آن حاصل شود.
ضيمران با تاييد اين موضوع كه آراي افلاطون برآيند انديشههاي پيشين اويند و كاملا ابتكاري نيستند، گفت: هراكليتوس، پارمنيدس، امپدوكلس، فيثاغورث، تالس و سقراط، آبشخورهاي فكري او را تشكيل ميدهند. او از تمامي اين تفكرات استفاده كرد اما از این آرا نتيجهاي بسيار متفاوت از ديگر فلاسفه گرفت. نظرات وي با وجود اشتراك با اين فلاسفه، تفاوتهاي اساسي نيز با آنها دارد. اجزاي انديشه او برگرفته از اين فلاسفهاند اما مجموعه آنها پارادايم تازهاي را عرضه كرده است.
چاپ نخست كتاب «افلاطون، پایدیا و مدرنیته» از سوی انتشارات نقش جهان منتشر شده است.
یکشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۲:۳۰
نظر شما