به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) دومین روز از همایش دو روزه «سعدی و پوشکین» عصر دیروز (30 فروردین) از ساعت 15 تا 18 و 30 دقیقه در تالار اجتماعات مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
در روز دوم این همایش کامران فانی «درباره پوشکین در ایران»، سعید حمیدیان با موضوع «بتهای شکستنی در خواندن غزلهای سعدی»، علیرضا دولتشاهی درباره «باغچهسرای، پیوندگاه ادب ایرانی و ادب اسلاوی» و آبتین گلکار درباره موضوع «عناصر «درام مدرن» در نمایشنامههای پوشکین» سخنرانی کردند.
گلکار: پوشکین بقای زبان روسی را سبب شد
گلکار از دیگر سخنرانان همایش «سعدی و پوشکین» در آغاز سخنانش به دو پرسش مطرح شده در سخنرانیهای پیشین پاسخ داد و گفت: پوشکین به وضوح از سعدی تاثیر پذیرفته است. وی در منظومه باغچهسرای یا دیگر منظومههایش به نام سعدی و اینکه کلامش را از او الهام گرفته اشاره کرده است.
وی افزود: از سوی دیگر پوشکین تحت تاثیر فردوسی نبوده، بلکه متاثر از هوراس بوده است.
این استاد دانشگاه تربیت مدرس از پوشکین به عنوان پدر زبان ادبی روس یاد و تشریح کرد: در ابتدای قرن 19 نوشتههای پوشکین باعث تثبیت و بقای زبان روسی شد و آنرا به اوج فصاحت رساند. آنچه امروز به نام ادبیات روس میشناسیم، بدون حضور پوشکین کمرنگ بود.
وی ادامه داد: پوشکین در تمام گونههای ادبی اثر دارد. نمایشنامه، شعر کوتاه و بلند و داستان بلند و کوتاه از جمله آثار او هستند. نمایشنامههای پوشکین در تاریخ تئاتر روسیه جایگاه ویژهای دارد؛ چراکه پوشکین شناخت عمیقی از تئاتر داشت و تمامی آثار او در این حوزه توان بالایی در اجرا و صحنه داشتند.
گلکار با تاکید بر وجود عناصری در نمایشنامههای پوشکین، که بعدها در درام مدرن بهکار گرفته شده است، افزود: از سوی دیگر پوشکین به عنوان یک نظریهپرداز در زمینه تئاتر شناخته شده و قصد نوزایی در تئاتر و نمایش را داشته است. هرچند کارنامه کاری پوشکین در زمینه نمایشنامه و البته از نظر کمی چندان پررنگ نیست.
وی به خوراک فکری پوشکین در آثار نمایشیاش اشاره و تصریح کرد: پوشکین هرگز در نمایشنامههایش سعی نداشته احساسات مخاطب را برانگیزد، بلکه تلاش کرده یک خوراک فکری به او بدهد. این مساله در روزگار پوشکین چندان مانوس نبوده است.
این پژوهشگر یادآور شد: در حقیقت مخاطب نمایشهای پوشکین فکر، اندیشه و عقل بیننده یا خواننده بوده است، نه قلب و احساسات آنها. برای مثال در نمایشنامههای او هرگز صحنه مرگ را نمیبینیم، بلکه همیشه مرگ در پشت صحنه اتفاق میافتد.
وی به دیگر ویژگیهای آثار پوشکین اشاره کرد و گفت: رویداد فیزیکی یا تحرک فیزیکی زیادی در نمایشنامههای پوشکین دیده نمیشود. برهمین اساس کارگردانان چندان علاقهای به اجرای کارهای او نداشتند. پوشکین خود به ناکامی آثارش در این حوزه در مقایسه با اشعارش آگاه بود، اما به نظر او چنین رویکردی برای تئاتر روسیه لازم بوده است.
گلکار ادامه داد: انتقادهایی، که نسبت به آثار پوشکین مطرح شد، 100 سال بعد نسبت به برنالد شاو، پایهگذار درام مدرن نیز ارایه شد. برنالد شاو مباحثه را عنصر اصلی درام مدرن میدانست.
وی افزود: نمایشنامههایی، که یک اندیشه فلسفی در آنها موج میزند را در آثار فیلسوفان نمایشنامهنویس یا نمایشنامهنویسان فیلسوف میبینیم، اما پوشکینِ شاعر نیز بدین شیوه کارهایش را مینوشته است.
این سخنران در ادامه به معلق ماندن مخاطب در نمایشنامههای پوشکین اشاره کرد و گفت: این مساله به پایان باز معروف است و با این هدف بهکار گرفته شده، تا مخاطب بعد از پایان اثر نیز به آن بیاندیشد. برهمین اساس اغلب مخاطب در پرسشی، که نویسنده در نمایشنامهاش مطرح کرده است، معلق میماند.
وی در ادامه توضیح داد: از سوی دیگر در نمایشنامههای پوشکین قهرمان مثبت یا منفی بهطور کامل وجود ندارد و نویسنده همدلیاش را با هیچیک از قهرمانان یا شخصیتهای نمایش نشان نمیدهد.
گلکار در پایان بار دیگر تاکید کرد: مهمترین جنبه تئاتر پوشکین به تفکر برانگیختن مخاطب بود، مسالهای، که در آغاز امری غریب بوده است، اما بعدها از اصول بنیادی درام مدرن به حساب میآید.
حمیدیان: بدفهمیها به غزلهای سعدی کشیده شد
آخرین سخنران روز دوم همایش «سعدی و پوشکین» حمیدیان بود. وی با تاکید بر این امر، که تلاش میکند مقایسهای میان تفاوتها و ویژگیهای آثار شاعرانی چون سعدی یا حافظ نشان دهد، گفت: بتهای ساخته شده در ارتباط با سعدی بیش از آن است، که تصور میکنیم.
وی در ادامه توضیح داد: ادب فارسی چهار ستون اصلی دارد. فردوسی از میان این ستونها بیش از دیگران از تهمتها مسون مانده است؛ چراکه کلام او سرشار از حماسه و فراز و فرود و دلیری بوده؛ اما درباره سعدی، حافظ و مولانا اتهامهای بسیاری مطرح شده است. هرچند درباره سعدی دایره این اتهامزنیها و تقبیحها گستردهتر از دیگران بود.
این پژوهشگر به برخی از اتهامهای وارد شده به سعدی اشاره و تشریح کرد: برخی سعدی را کاسبکار یا بدآموز خواندهاند. حتی برخی نیز سفرهای او را انکار کردهاند. این مسایل همگی در دورهای اتفاق میافتد که ما مدعی ورود به دنیای نقد جدید و روش تحقیق هستیم.
وی یادآور شد: آنچه باید بدان توجه کنیم، اینکه دامنه این بدفهمیها و تهمتها به غزلهای سعدی نیز رسیده است. البته در این زمینه بتهای فراوانی وجود دارد. یکی از این بتها عادتهای ماست.
حمیدیان از مشاهیر به عنوان بت دیگری یاد کرد و گفت: بت مشاهیر خیلی سریع از قول افراد مختلف نقل میشود و بیشترین زیان را از این رهگذر وارد میکند. برای مثال محمدعلی فروغی از مشاهیر ما، به صراحت در چند جای برخی از غزلهای سعدی را دارای ویژگی بدآموزی معرفی کرده است.
وی ادامه داد: از سوی دیگر در تقسیمبندی غزلهای سعدی، غزل او را عاشقانه میدانند، در حالیکه قسمت اعظم غزلهای او عارفانه است. شیوه عارفانهسرایی نه یک گونه، که چند گونه است.
این مصحح اشارهای به یکی از شکلهای ارتباط مخاطب با شعر سعدی داشت و توضیح داد: یکی از شکلهای ارتباط همان پندار ما از شعر عرفانی است. در این شیوه غزلسرایی، یک معشوق اختیار میشود، که به نوعی بدلی از حضرت حق است. بدل دایره غزل عرفانی ما را تا حد زیادی گسترده است؛ چراکه هر آنچه در عالم عشق انسانی وجود دارد، به واسطه بدل میتوان در شعر عرفانی بیان کرد.
وی در بخش دیگر از سخنانش اظهار کرد: گاهی دیده میشود اقتباسهای حافظ از سعدی را عرفانی میدانند، اما غزل سعدی را شهوانی میدانند. ظاهر غزلهای سعدی ساده است، اما غولهایی از معنی در پس این ظاهرهای ساده نهفته است.
وی در پایان از شیوه ویژه سعدی یاد کرد و گفت: سعدی شیوه ویژه خودش دارد و مبتکر آن است. من آنرا تنزیل و تنزیه مینامم. معمولا غزل با تنزیه به پایان میرسد.
حمیدیان در ادامه نمونههایی از تنزیل و تنزیه در غزلهای سعدی ارایه کرد.
پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۱ - ۰۹:۵۹
نظر شما