بررسي«فرهنگ شاهنامه» در سراي اهل قلم نمايشگاه كتاب
كزازي: تدوين فرهنگنامه ضروريتر از دانشنامه است
نشست نقد و بررسي كتاب «فرهنگ شاهنامه»، اثر علي رواقي، با حضور جمعي از پژوهشگران و استادان ين عرصه ظهر امروز (15 ارديبهشت) در غرفه ديدار بيست و پنجمين نمايشگاه كتاب تهران برگزار شد. در اين جلسه ميرجلالالدين كزازي بر ضرورت تدوين فرهنگنامه در دنياي امروز و در مقايسه با دانشنامهها تاكيد كرد. وي همچنين از اين كتاب به عنوان اثري بيهمتا در نوع خود نام برد./
بررسي اين كتاب با حضور عسكر بهرامي، زبانشناس و دبير نشست، ميرجلالالدين كزازي، شاهنامهپژوه، حسن انوري، مولف فرهنگ بزرگ سخن و مجتبي منشيزاده، زبانشناس صورت گرفت.
در آغاز، بهرامي با اشاره به سرايش شاهنامه طي 30 سال گفت: حدود 200 سال است، كه كار تصحيح متن و همچنين بحث و گفتوگو درباره اين اثر آغاز شده است و شايد به تعبيري بتوان گفت، شاهنامه نه در 30 سال، كه در هزار سال سروده شده است.
وي ادامه داد: در حقيقت ما با شاهنامههاي مختلفي روبهرو هستيم، كه تفاوتهايي با يكديگر دارند، اما در كنار بحث تهيه يك نسخه منقح و معتبر از اين اثر مساله تهيه فرهنگ شاهنامه نيز وجود داشته است. شايد قديميترين اثر در اين حوزه را بتوان فرهنگ «المعجم» شاهنامه معرفي كرد، كه دز قرن 9 به نگارش درآمده است.
بهرامي درباره «فرهنگ شاهنامه» رواقي توضيح داد: رواقي در پيشگفتار اين اثر نگاهي به فرهنگهاي شاهنامه قديمي و ضرورت تدوين چنين اثري، نسخه مرجع در تدوين اين فرهنگنامه، بحثي درباره دستنويس نسخه فلورانس و روش كار تدوين اين اثر ارايه كرده است. در شيوه تدوين مدخلگزيني، آوانگاري، برخي از واژههاي دشوارخوان شاهنامه و معنيگذاري و شاهدها نيز شرح داده شدهاند.
رواقي: معرفي 800 تركيب شاهنامه
در ادامه رواقي، مولف اين اثر درباره ضرورت چاپ چنين كتابي گفت: در اين هزار سال كه از سرايش شاهنامه ميگذرد فرهنگي در برگيرنده واژههاي شاهنامه تدوين نشده است و از سوي ديگر فرهنگنامههاي فارسي نيز مجموعه واژگان شاهنامه را در بر ندارند و اگر هم چنين است به صورت ناقص و محدود به آن پرداختهاند.
وي افزود: در اين فرهنگنامهها به صورت آماري يا نيمه آماري واژگان و تركيبات كنايي شاهنامه نيامده است. اين در حالي است، كه من در اين اثر تنها حدود 400 صفحه فرهنگ كنايي ارايه كردهام.
اين پژوهشگر با تاكيد بر در دست نداشتن چاپ دقيقي از شاهنامه اظهار داشت: در ميان نسخههاي متعدد شاهنامه شايد تنها 10 نسخه معتبر را بتوان برشمرد، اما اين آثار نيز به دليل در دست نداشتن فرهنگي از شاهنامه نواقص بسياري دارند. البته يكي ديگر از دلايل ناقص بودن متن اين آثار نگارش آنها در ميانگين فاصلهاي حدود 250 ساله با زمان فردوسي است.
وي ادامه داد: قرن پنجم و ششم اوج تلاطم و دگرگوني زبان فارسي بوده است. بنابراين رونويسان دورههاي بعدي نتوانستند به ضبط اصلي از شاهنامه برسند. همچنين فرهنگنامههاي قديمي شاهنامه بدون توجه به زبان اين اثر و حتي كوچكترين پيوند عاطفي با فردوسي تدوين شدهاند.
رواقي از نگارش حدود 700 هزار برگه براي اين فرهنگ خبر داد و گفت: براساس اين برگهنويسيها، انديشه و خوانش صحيح آنها به تركيبات مختلف شاهنامه دست يافتهام و معتقدم هنوز نرمافزارهاي رايانهاي نميتواند اين تركيبات را براي ما تشخيص دهد. برهمين اساس در اين فرهنگ حدود 750 تا 800 تركيب آوردهام.
وي يادآور شد: در اين فرهنگ از ارايه ريشهشناسي واژهها خودداري كردهام و اين بخش در فرهنگ بزرگ شاهنامه عرضه ميشود.
كزازي: به فرهنگنويسي بيش از تدوين دانشنامه نياز داريم
در ادامه كزازي درباره ضرورت تدوين فرهنگ شاهنامه و جايگاهي كه اين اثر دارد، سخن گفت.
وي اين اثر را دستاورد سالها پژوهش پيگير و باورمندانه رواقي معرفي كرد كه براساس دلبستگي و باور پرشور و استوار وي به شاهنامنه به انجام رسيده است. همچنين «فرهنگ شاهنامه» رواقي را در گونه خود بيهمتا معرفي كرد، كه هيچ فرهنگ ديگري در چندي و چوني نميتواند به آن پهلو بزند.
اين پژوهشگر گفت: بيشك در اين روزگار ما نيازهاي ويژهاي به فرهنگهاي ويژه داريم و هر يك از شاهكارهاي ادب فارسي بايد فرهنگنامهاي مخصوص به خود داشته باشند؛ چراكه هر سخنوري زباني دارد، كه تنها از آن اوست. از سوي ديگر هر سخنور واژههايي آشنا را از زبان فارسي برگزيده، اما در معناي هنري، پنداري و نمادين متفاوت آنها بهكار گرفته است.
وي تاكيد كرد: در زبان فارسي به آساني و بيكرانه ميتوان واژههاي نو پديد آورد. برهمين اساس بزرگترين و مايهورترين سامانه ادبي جهان در اين زبان پديد آمده است؛ چراكه هر آفرينشگر هنري در سخن ميتواند اين زبان را آنچنانكه خود ميپسندد به كار برد.
كزازي ادامه داد: برهمين اساس من بر آنم، كه با فرهنگ دهخدا نميتوان پيچش و دشواريهاي شاهكار ادبي فارسي را بگشاييم. بنابراين بايد فرهنگ ويژهاي براي هريك بدست داد، البته اين امر كاري بسيار دشوار و باريك است و در توان يك تن هم نيست.
وي با تاكيد بر ضرورت راهاندازي بنيادي توانمند و با هزينه بسنده براي انجام چنين كاري توضيح داد: امروز بيش از آنكه به تدوين دانشنامه نياز داشته باشيم، به فرهنگنويسي نياز داريم . ديري است دانشنامهنويسي در جهان دورهاش به پايان رسيده است و در حد لازم و به زبانهاي مختلف دانشنامه در دسترس است.
اين شاهنامهپژوه درباره ويژگيهاي كار رواقي اظهار داشت: بخش نخستين اين فرهنگنامه يعني بخش بينشوارانه و نظري آن، كه رواقي ديدگاههايش را درباره چگونگي نگريستن به شاهنامه ارايه كرده و نمونههايي از آنرا آورده است ارزش بسياري دارد؛ چراكه راهگشاست.
انوري: فردوسي نابغه بزرگ بشر است
در بخش بعدي اين جلسه انوري به سخنراني پرداخت و فردوسي را يكي از نوابغ بزرگ بشري معرفي كرد و شاهنامه او را يكي از شاهكارهاي بينظير دنيا برشمرد.
وي گفت: متاسفانه آنچنانكه شايسته اين اثر سترگ و ارزنده است، كاري انجام ندادهايم. بيشك براي هر اثر ادبي بايد فرهنگنامهاي مستقل تدوين كرد. براي مثال در دنياي انگليسيزبان براي شكسپير فرهنگي جداگانه نوشته شده است.
انوري افزود: انتظار اينكه با لغتنامه دهخدا بتوانيم شاهنامه را بخوانيم، انتظاري عبث و بيهوده است.
وي در ادامه پرسشي مبني بر اينكه آيا بايد نخست فرهنگنامه يك اثر تدوين شود بعد نسخه آنرا تصحيح كرد يا برعكس؟ را مطرح كرد. همچنين تصريح كرد: آنچه از مقدمه رواقي برميآيد اين است، كه وي هيچيك از نسخههاي شاهنامه را تصحيح نهايي نميداند، حتي متن مسكو، كه اساس تدوين اين اثر بوده است.
مولف فرهنگ سخن توضيح داد: در ارتباط با فرهنگنويسي دو ديدگاه وجود دارد. يكيآنكه مطابق شيوه فرهنگهاي عمومي تدوين شود و يك نظر آنكه هريك از فرهنگهاي متون ويژه، شيوه مخصوص به خود را ميطلبد.
وي ادامه داد: بهنظر ميرسد رواقي از شيوه دوم پيروي كرده و تركيبها را در ذيل واژه اصلي جمع نكرده است، بلكه هركدام را در ذيل الفبايي خودش آورده است.
رواقي در پاسخ به اين پرسش گفت: اين كتاب موضوع رساله من با دكتر محمد معين بوده است و طي اين 40 سال هرگز از شاهنامه غافل نشدهام. متاسفانه متون فارسي ما دچار دگرگونيهاي بسياري شدهاند و از سوي ديگر زبان فارسي گستره بيكراني دارد.
وي ادامه داد: اين بيكرانگي سبب شده است زبان فارسي در حوزههاي مختلف زباني تفاوتهايي داشته باشد. همچنين اين زبان در همه جاي ايران بزرگ يكسان و همگون نبوده است.
اين مولف يادآور شد: در تدوين اين اثر سعي كردهام به تصحيح متن در كنار تدوين فرهنگنامه نيز توجه داشته باشم. همچنين اگر قرار باشد همه متون تصحيح شوند تا فرهنگنامهاي تدوين كنيم هرگز فرهنگنامهاي تدوين نميشود. برهمين اساس معتقدم بهتر است پيش از هر چيز يك فرهنگنامه متون تدوين شود.
وي درباره بحث دوم مطرح شده از سوي انوري نيز اظهار داشت: اين فرهنگنامه، يك فرهنگنامه عمومي است. برهمين اساس در تدوين فرهنگ بزرگ شاهنامه شيوه نخست فرهنگنويسي را رعايت كردهام.
كزازي نيز در پاسخ به اين پرسش اظهار داشت: اگر بخواهيم فرهنگنامهها را زماني تدوين كنيم كه متن يكسره پيراسته شده باشد، هرگز چنين فرهنگي نوشته نخواهد شد؛ چراكه ويرايش و پيرايش متنهاي كهن مانند شاهنامه هرگز به سرانجام نميرسد و هميشه بيتهايي هست، كه نادانسته باقي ميماند.
وي افزود: بنابراين به نوعي يك داد و ستد ميان نگارش فرهنگنامه و تصحيح متن وجود دارد. بهترين شيوه يافتن معناي باريك يك واژه در خود متن است و رواقي نيز در تدوين اين اثر همين كار را كرده است.
اين شاهنامهپژوه يادآور شد: كار رواقي گام نخستين است و هر فردي، كه واژهاي جديد بيابد ميتواند به آن بيافزايد.
منشيزاده: فرهنگ تاريخي زبان فارسي تدوين شود
در ادامه منشيزاده به ارايه توضيحاتي درباره كتاب رواقي پرداخت و گفت: مقدمه 200 صفحهاي اين كتاب حاكي از آن است، كه اين مقدمه در يك زمان و دوره مشخص نوشته نشده است. همچنين يكي از پرسشهاي عمده رواقي در اين مقدمه ويژگيهاي مصحح شاهنامه است؛ برهمين اساس رواقي سه شرط را براي مصحح شاهنامه معرفي كرده است.
وي به نكتهاي ديگر اشاره و تشريح كرد: يكي از مسايل مطرح شده در اين مقدمه اساس و پايه قرار دادن شاهنامه دستنويس فلورانس از سوي برخي از پژوهشگران و صحت يا اشتباه بودن اين موضوع است. اگر اين امر صحيح است بايد توجه داشت شاهنامه و ويژگيهاي زباني ،آوايي و نحوي آن مربوط به كدام لهجه يا گويش منطقه خراسان بزرگ است، البته بهنظر من آواهاي اين نسخه با هيچيك از گويشهاي خراسان همخواني ندارد.
اين زبانشناس در ادامه توضيح داد: همواره بر تهيه و تدوين فرهنگ تاريخي زبان فارسي در دورههاي مختلف چه دوره هاي تقويمي و تاريخي و چه دورههايي، كه يك اثر بديع ادبي خلق شده است تاكيد داشتهام. همچنين بايد كتاب دستور زبان مستقل نيز براي اين دورهها نوشته شود.
وي به رعايت خط طولي داستان در تدوين اين اثر از سوي رواقي اشاره و تشريح كرد: فرهنگنامههايي از اين دست بايد متن بنياد باشند، يعني از فرآيند متن و تصحيح و انتقاد بيرون بيايد و هر چند سال يكبار بازبيني، سنجيده و تصحيح شوند، تا به مرور فرهنگنامهاي كه مي خواهيم ساخته شود.
منشيزاده يادآور شد: اين دو كار مكمل يكديگرند. از يك سو فرهنگها به تصحيح متن كمك ميكنند و از سوي ديگر متنها در تدوين فرهنگنامهها موثر خواهند بود.
وي در پايان افزود: در اينجا نبايد سهم كزازي را در كار ريشهشناسي و تحولات تاريخي واژهها در تصحيح و تدوين مجموعه 9 جلدي شاهنامه ناديده گرفت.
در بخش پاياني اين جلسه كزازي نكتهها و نمونههايي را از برخي از واژگان شاهنامه ارايه كرد، كه برخي از آنها در اين فرهنگنامه ارايه نشدهاند و جاي خالي آنها احساس ميشود.
همچنين انوري پيشنهاد تصحيح متن شاهنامه را توسط رواقي مطرح كرد و دليل آنرا تدوين «فرهنگنامه شاهنامه» از سوي وي برشمرد، كه سبب تسلط بيشتر رواقي و آمادگي او در اين حوزه شده است.
در نهايت نيز رواقي يادآور شد در تدوين اين اثر از تمامي فرهنگنامهها استفاده كرده است، اما درستي آنها را آورده و نادرستيها را كنار گذاشته است. همچنين از همخوانيهاي ميان واژهها به معناي نهايي آنها رسيده است.
نشست نقد و بررسي كتاب «فرهنگ شاهنامه» ظهر امروز (15 ارديبهشت) از ساعت 14 تا 16:15 در غرفه ديدار بيست و پنجمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران برگزار شد.
نظر شما